مطلبی که در این سؤال به شیخ محمد جواد مغنیه (ره) نسبت داده شده است، دقیق بیان نشده است، ایشان در کتاب "فقه الامام الصادق (ع)" ابتدا می گوید: اگر نجاست با آب غیر نابع[1] برخورد کند، نجس می شود. سپس در ادامۀ این بحث، سؤالی مطرح می شود با این عنوان که: اگر یقین داشته باشیم که آب با نجاست ملاقات کرده ولی شک داریم که آیا این آب دارای منبع طبیعی هست و به اصطلاح فقهی، نابع است یا نه، در این صورت آیا آب نجس شده است؟
ایشان در جواب این فرض می گوید: ملاقات نجاست با آب را که یقین داریم اتفاق افتاده است و بالوجدان برای ما ثابت است؛ یعنی اثبات نجاست آن احتیاج به دلیل یا اجرای اصل ندارد. حال شک می کنیم که آیا این آب دارای منبع است؛ یعنی به منبعی متصل است تا این که به صرف ملاقات با نجاست، و تا زمانی که رنگ یا بو و یا مزه اش تغییر نکرده است، نجس نشود، یا این که منبع ندارد و به صرف ملاقات با نجاست، نجس می شود؟ در حال شک بین منبع داشتن آب یا غیر نابع بودنش، استصحاب عدم ازلی جاری می کنیم که نتیجۀ آن، عدم اتصال آب مورد نظر به منبع و در نهایت، نجاست آن است .
تعریف استصحاب عدم ازلی (اصل عدم)
اصل عدم، يا اصالة العدم، از اصطلاحات اصولى است و كاربرد آن جايى است كه وجود چيزى يا اتصاف آن به صفتى، مشكوك باشد كه با اصل عدم وجود يا اصل عدم اتصاف آن چيز بدان صفت، حكم به بقاى عدم پيشين مىشود، مگر آن كه وجود آن چيز يا اتصاف آن شیء به آن صفت، به دليل معتبر ثابت شود.[2] در مثال ذکر شده، این که آب دارای صفتی به نام "نابع" باشد مورد شک است، با این اصل چنین نتیجه گیری می کنیم که متصل بودن آن به منبع باید ثابت شود و تا وقتی که ثابت نشود، اصل در چنین مواردی عدم اتصاف به صفت مشکوک است.
[1] نابع به آبی گفته می شود که متصل به منبع طبیعی است و به اصطلاح ماده دارد، مانند آب چشمه که با برداشتن تدریجی یا نور خورشید و وزش باد از بین نمی رود. مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 460، قم، بی تا.
[2] هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج1، ص 522، موسسه دائرة المعارف اسلامی، قم، 1426ق.