کد سایت
az21809
کد بایگانی
33978
نمایه
استحباب کشیدن دستها به مهر و صورت بعد از نماز
طبقه بندی موضوعی
بیشتر بدانیم
خلاصه پرسش
آیا بعد از نماز، کشیدن دستها به مهر سپس به صورت، مستحب است؟
پرسش
آیا بعد از اتمام نماز، دستها را به مهر کشیده و بعد به صورت کشیدن مستحب است؟ اگر مستحب است دلایل آن چیست؟ در این زمینه نظر و رأی فقها چیست؟
پاسخ اجمالی
مستحب است انسان بعد از نماز، مشغول تعقیب، یعنى خواندن ذکر و دعا و قرآن شود.[1] یکی از تعقیباتی که در روایات به آن سفارش شده، کشیدن دستها به موضع سجده (چیزی که سجده بر آن صحیح است) و بعد کشیدن به صورت است، البته به کیفیتی که در روایات بدان اشاره شده است:
1. در روایت ابراهیم بن عبد الحمید آمده است امام صادق(ع) به مردى فرمود: اگر تو را همّى رسید دست به موضع سجدهات (آن خاکى که بر آن سجده میکنى) بکش سپس بر صورت خود از جانب گونه چپ و بر پیشانى خود از جانب گونه راست مسح کن. سپس سه بار بگو: «بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی الْغَمَّ وَ الْحَزَنَ»؛[2] به نام خداوندى که معبودى جز او نیست داننده غیب و آشکار است، بخشاینده و مهربان است، بار الها! رنج و اندوه را از من دور ساز.
2. حسین خراسانى که فردی نانوا بود، میگوید: در نزد امام جعفر صادق(ع) شکایت کردم از دردى که با من بود. آنحضرت فرمود: هنگامی که نماز را خواندی، دست خود را در موضع سجودت بگذار، بعد از آن بگو: «بِسْمِ اللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ -صلّی الله علیه و آله- اشْفِنِی یَا شَافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سُقْماً شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ»؛[3] به نام خدا. محمد رسول خدا است. درود خدا بر او و آل او باد. مرا شفا ده، اى شفادهنده! نیست شفایى، مگر شفاى تو. شفایى که وا نگذارد بیمارى را، شفایى از هر درد و بیمارى.
فقها نیز با توجه به روایات بالا، فتوا به استحباب کشیدن دستها به موضع سجده و صورت دادهاند.[4] و اصل استحباب این کار را پذیرفتهاند.[5]
1. در روایت ابراهیم بن عبد الحمید آمده است امام صادق(ع) به مردى فرمود: اگر تو را همّى رسید دست به موضع سجدهات (آن خاکى که بر آن سجده میکنى) بکش سپس بر صورت خود از جانب گونه چپ و بر پیشانى خود از جانب گونه راست مسح کن. سپس سه بار بگو: «بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ، الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی الْغَمَّ وَ الْحَزَنَ»؛[2] به نام خداوندى که معبودى جز او نیست داننده غیب و آشکار است، بخشاینده و مهربان است، بار الها! رنج و اندوه را از من دور ساز.
2. حسین خراسانى که فردی نانوا بود، میگوید: در نزد امام جعفر صادق(ع) شکایت کردم از دردى که با من بود. آنحضرت فرمود: هنگامی که نماز را خواندی، دست خود را در موضع سجودت بگذار، بعد از آن بگو: «بِسْمِ اللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ -صلّی الله علیه و آله- اشْفِنِی یَا شَافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سُقْماً شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ»؛[3] به نام خدا. محمد رسول خدا است. درود خدا بر او و آل او باد. مرا شفا ده، اى شفادهنده! نیست شفایى، مگر شفاى تو. شفایى که وا نگذارد بیمارى را، شفایى از هر درد و بیمارى.
فقها نیز با توجه به روایات بالا، فتوا به استحباب کشیدن دستها به موضع سجده و صورت دادهاند.[4] و اصل استحباب این کار را پذیرفتهاند.[5]
[1]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 184، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 331، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 567، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. عاملى(شهید اول)، محمد بن مکى، ذکرى الشیعة فی أحکام الشریعة، ج 3، ص 462، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1419ق؛ کرکی (محقق ثانی)، علی بن حسین، رسائل، محقق و مصحح: حسون، محمد، ج 1، ص 113 – 114، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی و دفتر نشر اسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق؛ موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج 3، ص 425، مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، چاپ اول، 1411ق.
[5]. ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق و مصحح: الموسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 1، ص 233، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق؛ فقعانی، علی بن علی، مسائل ابن طی (المسائل الفقهیة)، ص 124، نسخه برداری از مجموعه سلسلة ینابیع الفقهیة، الدار الاسلامیة، بیروت، بیتا؛ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّی)، محقق و مصحح: محسنی سبزواری، احمد، ج 2، ص 585، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.