کد سایت
az22152
کد بایگانی
68600
نمایه
توبیخ امام رضا(ع) بر ترک ازدواج موقت
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,ازدواج موقت,امام رضا ع
برچسب
نذر|ازدواج موقت|عهد|امام رضا
خلاصه پرسش
آیا فردی که با وجود احتیاج، نذر کرده بود ازدواج موقت نکند، مورد مؤاخذه امام معصوم قرار گرفت و نذر او باطل شمرده شد؟
پرسش
آیا حدیث زیر صحیح است؟
علی سائی متعه نموده بود و بعد این کار را بیحیایی و کاری زشت پنداشت، و به خدا قسم خورد که دیگر متعه نخواهم نمود. وقتی اینرا به ابو الحسن گفت؛ ایشان اینگونه پاسخ گفتند: «تو قسم خوردهای که به خدا اطاعت نخواهی کرد، به خدا قسم که اگر با متعه نکردن دوباره اطاعت نکنی، خدا را عصیان میکنی».
پاسخ اجمالی
یکی از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل سنت، موضوع ازدواج موقت است. از قرنها پیش، بحثهای بسیاری در باره این موضوع شده شکل گرفته و حتی در همان قرون اولیه اسلامی، کتابی در این موضوع نگارش یافته است.[1] بررسی تمام ادله ایجابی و سلبی این موضوع، مجالی دیگر میطلبد. با این حال در منابع شیعه دلایل بسیاری بر مشروعیت این ازدواج وجود دارد.[2] در اینجا یکی از این روایات را که مورد سؤال است بررسی میکنیم.
علی سائی میگوید: به امام رضا(ع)[یا امام کاظم(ع)] گفتم: من متعه میکردم و از این کار خسته شدم، بدم آمد و آنرا زشت پنداشتم؛ از اینرو با خدای خود در مکه و بین رکن و مقام، نذر کردم که دیگر ازدواج موقت نکنم و اگر رغبت پیدا کردم مال بدهم و روزه بگیرم. این نذر برایم سخت شد و از نذر خود پشیمان شدم؛ زیرا وضعم به گونهای نبود که بتوانم همسر دائم اختیار کنم، آنحضرت فرمود: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟ به خدا قسم! اگر اطاعتش نکنی معصیت کار خواهی بود».[3]
این حدیث را راویان ثقهای نقل کردهاند که در نتیجه میتوان این روایت را صحیح و قابل اعتماد دانست.[4]
درباره محتوای روایت باید به چند نکته توجه داشت:
1. این روایت به دنبال این نیست که حتماً باید ازدواج موقت انجام داد، بلکه معنایش این است که نیازی نیست که انسان خود را از حلالی محروم کند بویژه زمانی که به آن نیاز دارد که در این صورت آن امر مباح؛ مستحب و یا حتی گاهی واجب میشود.
2. از متن این روایت به دست میآید که شرایط آن شخص به نحوی بود که ازدواج موقت برای او واجب شده بود. طبیعی است که نذر بر ترک واجب، نذر باطلی است[5] و نباید آن نذر را صحیح دانست و ظاهر تعبیر امام: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟» اشاره به همین مطلب دارد.
3. بر فرض؛ اگر وجوب این ازدواج برای این شخص را نپذیریم، حداقل این ازدواج برای شخصی که نیاز به آن داشته، مستحب بوده و نذر بر ترک مستحب نیز باطل میباشد.[6]
علی سائی میگوید: به امام رضا(ع)[یا امام کاظم(ع)] گفتم: من متعه میکردم و از این کار خسته شدم، بدم آمد و آنرا زشت پنداشتم؛ از اینرو با خدای خود در مکه و بین رکن و مقام، نذر کردم که دیگر ازدواج موقت نکنم و اگر رغبت پیدا کردم مال بدهم و روزه بگیرم. این نذر برایم سخت شد و از نذر خود پشیمان شدم؛ زیرا وضعم به گونهای نبود که بتوانم همسر دائم اختیار کنم، آنحضرت فرمود: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟ به خدا قسم! اگر اطاعتش نکنی معصیت کار خواهی بود».[3]
این حدیث را راویان ثقهای نقل کردهاند که در نتیجه میتوان این روایت را صحیح و قابل اعتماد دانست.[4]
درباره محتوای روایت باید به چند نکته توجه داشت:
1. این روایت به دنبال این نیست که حتماً باید ازدواج موقت انجام داد، بلکه معنایش این است که نیازی نیست که انسان خود را از حلالی محروم کند بویژه زمانی که به آن نیاز دارد که در این صورت آن امر مباح؛ مستحب و یا حتی گاهی واجب میشود.
2. از متن این روایت به دست میآید که شرایط آن شخص به نحوی بود که ازدواج موقت برای او واجب شده بود. طبیعی است که نذر بر ترک واجب، نذر باطلی است[5] و نباید آن نذر را صحیح دانست و ظاهر تعبیر امام: «با خدا عهد کردهای که اطاعتش نکنی؟» اشاره به همین مطلب دارد.
3. بر فرض؛ اگر وجوب این ازدواج برای این شخص را نپذیریم، حداقل این ازدواج برای شخصی که نیاز به آن داشته، مستحب بوده و نذر بر ترک مستحب نیز باطل میباشد.[6]
[1]. برای نمونه ر.ک: شیخ مفید، محمد بن محمد، رسالة المتعة، قم، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1373ش.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 450، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 251، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، ج 20، ص 229، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. اصفهانی، سید ابو الحسن، وسیلة النجاة، تعلیقه، امام خمینی، ص 580، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1422ق.
[6]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 118، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ اول.