کد سایت
en21745
کد بایگانی
32790
نمایه
نهم ربیع الاول و کشته شدن عمر بن سعد
طبقه بندی موضوعی
حوادث بعد از شهادت,خونخواهان حسین ع
خلاصه پرسش
آیا صحت دارد که در نهم ربیع الاول قاتل امام حسین(ع) کشته شده و سرش پیش امام سجاد(ع) فرستاده شد؟
پرسش
مفهوم و اهمیت تاریخی نهم ربیع الاول چیست؟ گفته شده است که در این روز قاتل امام حسین(ع) توسط امیر مختار کشته شده و نامهای به این مضمون که این قاتل کشته شده، به امام زین العابدین(ع) ارسال گردیده بود و ایشان بدین واسطه لبخند بر لبانشان جاری گشت. آیا چنین مطلبی صحت دارد؟
پاسخ اجمالی
نهم ربیع الاول از چند منظر قابل بررسی است:
اول: به علت روایتی که این روز را عید بزرگ شیعیان نامیده به گونهای که در آن روز برای شیعیان گناهی نوشته نمیشود؟! همان طور که در نمایه «رفع القلم نهم ربیع الاول»، سؤال 20229 آمده، چنین روایتی، و یا چنین برداشتی از آن صحیح نیست.
دوم: موضوع دیگری که به این روز نسبت داده شده است،[1] کشته شدن عمر بن سعد، فرمانده لشکر یزید در مقابل امام حسین(ع) است، و گفته شده در چنین روزی به دست مختار کشته شد و مختار، سر عمر بن سعد را با نامهای خدمت فرزند امام علی(ع) یعنی محمد بن حنفیه فرستاد، که در اینباره چند مطلب بیان خواهد شد:
1. مختار در ربیع الاول[2] یا ربیع الثانی سال 66 هجری، قیام کرد و مردم کوفه با او بیعت کردند، پس بلافاصله شروع به قصاص قاتلان شهدای کربلا کرد و عدهای از آنان را، به هلاکت رساند.[3]
از جمله کسانی را که در همان سال 66 هجری از میان برداشت میتوان به شمر بن ذی الجوشن،[4] خولی بن یزید،[5] عبید الله بن زیاد[6] و عمر بن سعد[7] اشاره کرد.
2. بنابر نقل کتابهای تاریخی؛ مختار بعد از کشته شدن عمر بن سعد، سر او را به همراه نامه و مقداری پول به جانب محمد بن حنفیه فرستاد، و محمد بن حنفیه بعد از دیدن سر عمر بن سعد، برای مختار دعا کرد که: «خدایا! از طرف محمد و اهل بیتش به مختار برترین جزا و پاداشها را عطا بفرما!».[8]
بله! در روایتی که در کتاب کشّی وارد شده، چنین آمده: چون سرهای عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد امام زین العابدین(ع) آوردند؛ حضرت سجده کرده و حمد و سپاس خداوند را به جا آوردند و برای مختار دعا و طلب خیر کردند.[9] اما بنا بر نقل یعقوبی،[10] تنها سر عبید الله بن زیاد بود که نزد امام چهارم(ع) فرستاده شد و سر عمر بن سعد به نزد محمد بن حنفیه فرستاده شد.
3. با توجه به نقلهای تاریخی بیان شده؛ فقط در نهایت، دو سر پیش امام سجاد(ع) فرستاده شد که یکی سر عبید الله بن زیاد و دیگری سر عمر بن سعد است.
نتیجه اینکه: با توجه به مطالب گفته شده؛ سر عمر بن سعد، در سال 66 هجری، نزد محمد بن حنفیه برده شد؛ زیرا عمر سعد در این سال کشته شد و با توجه به ماه خروج مختار که در ربیع الاول یا ربیع الثانی این سال بوده، قطعاً نمیتواند در نهم ربیع الاول همان سال؛ عمر بن سعد کشته شده باشد و با توجه به فاصله بین عراق و حجاز، در همان ایّام، سر او نزد امام سجاد(ع) فرستاده شده باشد! بله میتوان قبول کرد که سر عمر بن سعد خدمت امام فرستاده شده ولی کشته شدن عمر بن سعد در نهم ربیع صحیح نیست.
نسبت به سر عبید الله بن زیاد که بنا بر نقلی خدمت امام سجاد(ع) فرستاده شد، همین اشکال وارد است، مضافاً بر این که در کتابهای تاریخی و روایی، چنین مطلبی برای نهم ربیع الاول ثابت نیست.
اول: به علت روایتی که این روز را عید بزرگ شیعیان نامیده به گونهای که در آن روز برای شیعیان گناهی نوشته نمیشود؟! همان طور که در نمایه «رفع القلم نهم ربیع الاول»، سؤال 20229 آمده، چنین روایتی، و یا چنین برداشتی از آن صحیح نیست.
دوم: موضوع دیگری که به این روز نسبت داده شده است،[1] کشته شدن عمر بن سعد، فرمانده لشکر یزید در مقابل امام حسین(ع) است، و گفته شده در چنین روزی به دست مختار کشته شد و مختار، سر عمر بن سعد را با نامهای خدمت فرزند امام علی(ع) یعنی محمد بن حنفیه فرستاد، که در اینباره چند مطلب بیان خواهد شد:
1. مختار در ربیع الاول[2] یا ربیع الثانی سال 66 هجری، قیام کرد و مردم کوفه با او بیعت کردند، پس بلافاصله شروع به قصاص قاتلان شهدای کربلا کرد و عدهای از آنان را، به هلاکت رساند.[3]
از جمله کسانی را که در همان سال 66 هجری از میان برداشت میتوان به شمر بن ذی الجوشن،[4] خولی بن یزید،[5] عبید الله بن زیاد[6] و عمر بن سعد[7] اشاره کرد.
2. بنابر نقل کتابهای تاریخی؛ مختار بعد از کشته شدن عمر بن سعد، سر او را به همراه نامه و مقداری پول به جانب محمد بن حنفیه فرستاد، و محمد بن حنفیه بعد از دیدن سر عمر بن سعد، برای مختار دعا کرد که: «خدایا! از طرف محمد و اهل بیتش به مختار برترین جزا و پاداشها را عطا بفرما!».[8]
بله! در روایتی که در کتاب کشّی وارد شده، چنین آمده: چون سرهای عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد امام زین العابدین(ع) آوردند؛ حضرت سجده کرده و حمد و سپاس خداوند را به جا آوردند و برای مختار دعا و طلب خیر کردند.[9] اما بنا بر نقل یعقوبی،[10] تنها سر عبید الله بن زیاد بود که نزد امام چهارم(ع) فرستاده شد و سر عمر بن سعد به نزد محمد بن حنفیه فرستاده شد.
3. با توجه به نقلهای تاریخی بیان شده؛ فقط در نهایت، دو سر پیش امام سجاد(ع) فرستاده شد که یکی سر عبید الله بن زیاد و دیگری سر عمر بن سعد است.
نتیجه اینکه: با توجه به مطالب گفته شده؛ سر عمر بن سعد، در سال 66 هجری، نزد محمد بن حنفیه برده شد؛ زیرا عمر سعد در این سال کشته شد و با توجه به ماه خروج مختار که در ربیع الاول یا ربیع الثانی این سال بوده، قطعاً نمیتواند در نهم ربیع الاول همان سال؛ عمر بن سعد کشته شده باشد و با توجه به فاصله بین عراق و حجاز، در همان ایّام، سر او نزد امام سجاد(ع) فرستاده شده باشد! بله میتوان قبول کرد که سر عمر بن سعد خدمت امام فرستاده شده ولی کشته شدن عمر بن سعد در نهم ربیع صحیح نیست.
نسبت به سر عبید الله بن زیاد که بنا بر نقلی خدمت امام سجاد(ع) فرستاده شد، همین اشکال وارد است، مضافاً بر این که در کتابهای تاریخی و روایی، چنین مطلبی برای نهم ربیع الاول ثابت نیست.
[1]. در برخی از سایتها چنین مطلبی بیان شده است.
[2]. مسکویه رازی، ابو علی، تجارب الامم، تحقیق: امامی، ابوالقاسم، ج 2، ص 146، سروش، تهران، 1379ش.
[3]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص 240، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414ق.
[4]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 270، دار الفکر، بیروت، 1407ق.
[5]. همان، ص 272.
[6]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، ج 3، ص 97، دار الهجرة، قم، چاپ دوم، 1409ق. البته ابن کثیر بعد از بیان قول به هلاکت رسیدن ابن زیاد در سال 66 هجری میگوید: مشهور آن است که در سال 67 کشته شده است. ر.ک: البدایة و النهایة، ج 8، ص 286.
[7]. البدایة و النهایة، ج 8، ص 273.
[8]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، ج 6، ص 247، دار الاضواء، بیروت، 1411ق؛ البدایة و النهایة، ج 8، ص 274؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلى، ریاض، ج 6، ص 406، دار الفکر، بیروت، 1417ق.
[9]. «أَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ(ع) لَمَّا أُتِیَ بِرَأْسِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ رَأْسِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ خَرَّ سَاجِداً وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَدْرَکَ لِی ثَأْرِی مِنْ أَعْدَائِی وَ جَزَى الْمُخْتَارَ خَیْراً»: کشی، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال، محقق و مصحح: شیخ طوسى، محمد بن حسن، مصطفوى، حسن، ص 127، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[10]. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 259، دار صادر، بیروت، بیتا.