آنچه در پرسش آمده برگرفته از روایتی است که از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ الصَّالِحَةِ مَثَلُ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ الَّذِی لَا یَکَادُ یُقْدَرُ عَلَیْهِ قِیلَ وَ مَا الْغُرَابُ الْأَعْصَمُ الَّذِی لَا یَکَادُ یُقْدَرُ عَلَیْهِ قَالَ الْأَبْیَضُ إِحْدَى رِجْلَیْهِ»؛[1] زن صالح و نیکوکار مانند کلاغ اعصم است که تقریبا نایاب میباشد! پرسیده شد: کلاغ اعصمی که نایاب است، دارای چه ویژگیهایی است؟! حضرت فرمود: کلاغی که تنها یکی از پاهایش سفید باشد!
این سخن با اندکی تفاوت از امام صادق(ع) هم نقل شده است.[2]
از لحاظ سندی، این روایت، روایتی ضعیف ارزیابی میشود، اما از لحاظ محتوا - و با فرض پذیرش سندی- آنچه میتوان گفت این است که مسلما این روایت در صدد توهین به بانوان پرهیزگار نبوده، بلکه تنها به این موضوع اشاره میکند که بانوانی که در بالاترین درجههای صلاح و نیکوکاری هستند، تعدادشان فراوان نیست.
توضیح مطلب، آنکه صلاح و نیکوکاری - مانند ایمان، تقوا و ...- دارای مراتب و درجات مختلفی است و از طرفی هم در قرآن کریم و هم در روایات، بارها و بارها به وجود بانوان صالح فراوانی اشاره شده است؛ از اینرو روایت یادشده نمیتواند منکر وجود چنین بانوان پرهیزگاری باشد، بلکه در صدد بیان این واقعیت است که تعداد بانوان صالح و نیکوکار کمتر از دیگر زنان است و با توجه به آیات و روایات دیگر میتوان گفت که این موضوع اختصاصی به زنان نداشته و اساساً انسانهایی - چه مرد و چه زن - که در درجات بالای ایمان، شکرگزاری و نیکوکاری هستند، نسبت به دیگران در اقلیت به سر میبرند. خداوند در قرآن میفرماید:
- «وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُور»؛[3] و چه کم هستند بندگان شکرگزار من!
- « وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغی بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلیلٌ ما هُم...»؛[4] و بسیارى از همنشینان در برابر یکدیگر ستم روا میدارند، مگر کسانى که مؤمنان نیکوکاری که تعدادشان اندک است.
از اینرو تشبیه زنان نیکوکار به نوعی کلاغ کمیاب، نه تنها جسارتی به آنان نبوده، بلکه نوعی بزرگداشت از آنان است که در میان انبوهی از انسانهای بیتقوا و کمتقوا توانستهاند خود را به درجات بالای ایمان و صلاح برسانند؛ و به همین دلیل است که در همان روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده و چنین تشبیهی در آن به کار رفته است، حضرتشان به بانویی برای داشتن یک دختر مؤمن و صالح تبریک گفته و به ایشان میفرماید: اگر خدا جز همین دختر هیچ هدیه دیگری به تو نمیداد، باز هم نعمت بزرگی را به تو هدیه کرده بود.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 515، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لِامْرَأَةِ سَعْدٍ هَنِیئاً لَکِ یَا خَنْسَاءُ فَلَوْ لَمْ یُعْطِکِ اللَّهُ شَیْئاً إِلَّا ابْنَتَکِ أُمَّ الْحُسَیْنِ لَقَدْ أَعْطَاکِ اللَّهُ خَیْراً کَثِیراً إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ الصَّالِحَةِ فِی النِّسَاءِ کَمَثَلِ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ فِی الْغِرْبَانِ وَ هُوَ الْأَبْیَضُ إِحْدَى الرِّجْلَیْنِ». همان.