مکتب حیاتبخش اسلام، دینی جامع و کامل بوده و به تمام جوانب زندگی انسان توجه دارد. از جمله مسائلی که مورد توجه اسلام بوده و هست، رعایت بهداشت فردی است.
در همین راستا، در روایات اسلامی سفارش شده تا از نوشیدن آب و دیگر مایعات در ظرفهای شکسته خودداری کنیم؛ چراکه امروزه واضح است که محل شکستگیها، جای مناسبی برای رشد و نمو میکروب خواهد بود. علاوه بر اینکه احتمال آسیب دیدن لب و دهان در هنگام نوشیدن از این ظروف وجود دارد.
امام علی(ع): «لَا تَشْرَبُوا مِنْ ثُلْمَةِ الْإِنَاءِ وَ لَا مِنْ عُرْوَتِهِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ»؛[1] از محل ترکخوردگی ظرفها و از جاى دستگیره آن آب نیاشامید، زیرا شیطان در آن لانه میگزیند.
امام کاظم(ع): «...أَنْ لَا تَشْرَبَ مِنْ مَوْضِعِ الْعُرْوَةِ وَ لَا مِنْ مَوْضِعِ کَسْرٍ - إِنْ کانَ بِهِ - فَإِنَّهُ مَجْلِسُ الشَّیْطَان»؛[2] از محل دستگیره و یا محل شکستگیها آب نیاشامید؛ چرا که آن موضع، محل نشستن شیطان است.
به احتمال فراوان، مراد از شیطان در روایات بالا همان میکروبها باشند و چون در آن زمان شناختهشده نبودند، از تعبیر شیطان برای آنها استفاده شده است و مؤید این نظر آن است که در برخی روایاتی که خودداری از نوشیدن از محل شکستگی را توصیه میکنند، به جای واژهی «شیطان»، واژه «وسخ» و یا «چرک» مورد استفاده قرار گرفته است.[3]
به هر حال، بر این اساس چنین روایاتی، فقها نوشیدن آب از ظروف شکسته را مکروه میدانند.[4]
گفتنی است که با توجه به کمبود ظروف در آن دوره و کیفیت پایین آنها که همواره در معرض شکستگی بودند، توصیه نشده است که هر ظرفی به محض شکستهشدن از دایره مصرف خارج شود، بلکه دستکم باید این نکته بهداشتی رعایت شود که خوردن آب و مایعات از آن قسمت از ظروف که شکسته نیست، انجام شود.
[1]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 2، ص 578، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 149، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 4، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. امام خمینی، سید روح اللّه، توضیح المسائل، محقق، مصحح، قلیپور گیلانی، مسلم، ص 559، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، چاپ اول، 1426ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 608، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.