نخست باید گفت؛ اصل حجاب و پوشش - چه در مردان و چه در زنان- موضوعی فطری و مورد توافق تمام جهانیان است؛ از اینرو تقریبا در تمام جوامع، برهنگی کامل انسانها در مجامع عمومی، موضوعی ناشایست به شمار میآید و تقریبا انسانها بر خلاف حیوانات از پوشش و لباس استفاده میکنند. آنچه مورد اختلاف است تنها در محدوده پوشش و حجاب است و نه اصل آن.
در تصاویری که از ایرانیان قبل از اسلام و نیز در کلیساهای مسیحی برجای مانده، نوعی حجاب را میتوان در زنان مشاهده نمود؛ اما تمام متون مذهبی این ادیان اکنون در دسترس نبوده و یا تحریف شده است؛ از اینرو نمیتوان با نیافتن حکمی در آنها، با قاطعیت گفت که این حکم در ادیان گذشته وجود نداشته است.
حجاب از ابتدای خلقت انسان
قرآن در مورد حضرت آدم(ع) و همسرش حوا فرمود:
«فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یخْصِفانِ عَلَیهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّة...»؛[1] و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان [عورتشان] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آنرا بپوشانند.
حجاب در ایران باستان
بر اساس نقشههایی که از ایران باستان برجای مانده، زنان تقریبا دارای حجاب کامل بودهاند.[2]
حجاب در یونان
در مورد حجاب یونانیان نیز اینگونه ادعا شده است:
بیگمان، مردان آتنی از آزادیهایی که در امور جنسی دارند چنان آگاه هستند که هرگز زنان و دختران خود را آزاد نمیگذارند، و با گوشهنشین ساختن آنان آزادی خود را تأمین میکنند. زنان فقط در صورتی میتوانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشنهای مذهبی و تماشاخانهها حضور یابند که کاملا در حجاب و تحت مراقبت باشند. در مواقع دیگر باید در خانه بمانند و نگذارند کسی از درون پنجره به آنان نگاه کند. بیشتر عمر آنان در حرمسرایی که در قسمت انتهای خانه است میگذرد. هیچ مردی حق ورود به آنجا را ندارد. زنان باید، وقتی که شوهرانشان مهمان دارند، از ظاهر شدن خودداری کنند.[3]
حجاب در زرتشت
بر اساس برخی از گزارشها در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی حجاب کامل داشتند.
ویل دورانت مینویسد:
«در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند...».[4]
آنگاه چنین میگوید:
«پس از داریوش، مقام زن به خصوص در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کارکردن ناچار از رفت و آمد در میان مردم بودند، آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آنرا نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان معاشرت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشههایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد ...».[5]
حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بود، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدند و نمیتوانستند آنها را ببینند.[6]
البته این ادعا که هیچ تصویر زنی در آثار باستانی ایران وجود ندارد، شاید چندان قابل پذیرش نباشد؛ اما آنچه واضح میباشد آن است که بیشتر آنچه در دسترس است، نشانگر زنانی است که آنگونه حجاب کردهاند که تفاوت چندانی با حجاب اسلامی ندارند.
حجاب در یهود
بر اساس برخی از گزارشها یهودیان بر حجاب در بین زنان تأکید و سختگیریهایی در حد افراط داشتند؛ به گونهای که اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، مثلًا بدون آنکه چیزی بر سر داشت، به میان مردم میرفت و یا در خیابانهای عمومی نخ میرشت، یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش صحبت میکرد، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».[7]
در کتاب مقدس آمده است، پس از آنکه زن یهودا از دنیا رفت و ایام سوگواری وی تمام شد، یهودا با دوستش برای نظارت بر پشمچینی گوسفندان به تمنه رفت. به تامار خبر دادند که پدر شوهرش برای چیدن پشم به سمت تمنه حرکت کرده است. تامار لباس بیوگی خود را از تن درآورد و برای اینکه شناخته نشود چادری را بر سر انداخت و در کنار دروازه عینایم سر راه تمنه نشست؛ زیرا او دید که شیله بزرگ شده ولی او را به عقد وی در نیاوردهاند.[8]
حجاب در مسیحیت
از نحوه پوشش زنان مسیحی میتوان فهمید که رعایت حجاب در میان مسیحیان، امری رایج و شایع بود.
ویل دورانت مینویسد: «زنها در محافل مذهبی پذیرفته میشدند و در نقشهای فرعی اهمیت و اعتباری هم یافتند، ولی کلیسا از آنان خواست که با زندگی همراه با فرمانبرداری خاکسارانه(خاضعانه) مایهی شرمساری مشرکان شوند. حضورشان در مراسم عبادت بدون حجاب ممنوع بود؛ زیرا (بدن آنها) به ویژه گیسوانشان(موهای بلند سر) فریبنده به شمار میرفت، و حتی فرشتگان ممکن بود در موقع اجرای مراسم نماز با دیدن آن از عبادت باز مانند».[9]
وی همچنین مینویسد: «بانوان اصیل، پیراهن کتانی طویلی به بر میکردند و بر روی آن جامه درازی که حاشیهای از خز داشت و تا روی پا میآمد، و روی آن نیمتنهای میپوشیدند که در خلوت از بدن آویزان بود و در برابر اغیار با بند محکم به بدن میچسبید».[10]
امروزه نیز برخی فرقههای یهود، با اصل وجود خاخام زن مخالفت نموده و در مسیحیت نیز بسیاری از راهبهها بر اساس آموزههای دینی خود حجاب کامل را رعایت میکنند.
حجاب در اسلام
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.[11]
[1]. اعراف، 22.
[2]. ر. ک: گروه مترجمان، ترجمه تاریخ تمدن(اثر ویل دورانت)، ص 306، تهران، چاپ ششم، علمی و فرهنگی، 1378ش.
[3]. همان، ص 893- 894.
[4]. همان، ص 305.
[5]. همان، ص 306؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 385 – 386، تهران، صدرا.
[6]. ترجمه تاریخ تمدن، ص 306؛ مجموعه آثار، ج 19، ص 386.
[7]. ترجمه تاریخ تمدن، ص 2045؛ مجموعه آثار، ج 19، ص 385.
[8]. کتاب مقدس، سفر پیدایس، یهودا و تامار، شماره 38.
[9]. ترجمه تاریخ تمدن، ص 1631، فصل بیست و هشتم، گسترش کلیسا.
[10]. همان، ص 2507.
[11]. «حجاب در اسلام»، 431؛ «کیفیت تشریع حجاب»، 11202؛ «اقلیتهای مذهبی و حجاب»، 241؛ برای اطلاعات بیشتر، ر. ک: مجموعه آثار، ج 19، ص 385- 675.