واژه «عرجون» در لغت عربی به شاخه خرمایى گفته میشود که کهنه، خشک و خمیده به شکل کمان باشد.[1] شاخهای که به دلیل حمل خوشههای سنگین خرما به حالت منحنی در میآید و حتی بعد از چیدن خرما نیز به همان حالت باقی میماند.[2]
و «قدیم» نیز به معناى عتیق است؛[3] یعنی اشاره به کهنه بودن آن شاخه دارد؛ زیرا هرچه این شاخهها کهنهتر میشوند باریکتر و پژمردهتر و زردرنگتر میشود و شباهت بیشترى به هلال آخر ماه پیدا میکند.[4] برخی از مفسران میگویند: منظور از قدیم، باریکى، خمیدگى و زردى است.[5]
خدای متعال در آیه 39 سوره یاسین از هلال آخر ماه به «عرجون قدیم» تعبیر کرده است:
«وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ»؛[6] و براى ماه مسیرهایی مشخص ساختیم تا سرانجام مانند شاخه درخت خرمای باریک و خشک شود.
کلمه «منازل» جمع «منزل» است که اسم مکان از نزول، و به معناى محل پیاده شدن و منزل کردن است. و به ظاهر مراد از «منازل» نقاط بیست و هشت گانهاى است که ماه تقریبا در مدت بیست و هشت شبانه روز طى میکند.
کلمه «عرجون» به معناى ساقه شاخه خرما است. البته از نقطهاى که از درخت بیرون میآید، تا نقطهاى که خوشههای خرما از آن منشعب میشود. این قسمت از شاخه را که به جهت سنگینى محصول، معمولا خمیده میشود «عرجون» میگویند. روشن است که اگر چندساله شود خمیدگیاش بیشتر میگردد، و این قسمت چوبى زردرنگ، و قوسى شکل است؛ لذا در این آیه هلال را به این چوب که چند ساله شده باشد تشبیه کرده است.[7]
[1]. ر. ک: مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، مقدمه، واعظ زاده خراسانی، ج 5، ص 254، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1377ش.
[2]. معلوف، لوییس، المنجد فی االغة، ص 496، قم، اسماعیلیان، 1371ش.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 17، ص 132، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 385، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 11، ص 31، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361ش.
[5]. ترجمه جوامع الجامع، ج 5، ص 254.
[6]. یس، 39.
[7]. ترجمه المیزان، ج 17، ص 132.