ریشه «ن د م» هفتبار در قرآن تکرار شده است.(الندامة 2 بار و نادمین 5 بار).
یکی از موضوعاتی که در قرآن بدان پرداخته شده، مسئله ندامت و پشیمانی انسانها از عملکرد نادرست گذشته خودشان است. در قرآن، موضوع ندامت را هم در رابطه با پشیمانی از عملکرد فردی و هم ندامت از رفتار گروهی میتوان یافت.
لغتشناسان «ندامت» از ماده «ندم» را به حسرت ناشی از تغییر رأی نسبت به چیزى که از دست دادهاند،[1] و انزجار کامل انسانها نسبت به هر آنچه در مقام نیّت و عمل از آنان سرزده بود، معنا کردهاند.[2]
اگرچه در برخی روایات، از جمله روایتی از رسول خدا(ص) ندامت در ردیف توبهای قلمداد شده است که میتواند آثار مثبتی را برای فرد نادم به دنبال داشته باشد: «النَّدَمُ تَوْبَةٌ».[3] و معنای لغوی «ندم» نیز عام است و شامل پشیمانی مفید و غیر مفید میشود؛ اما در قرآن کریم هر آنچه را که از ریشه «ندم» مشاهده میکنیم، همگی ناظر به نوعی از پشیمانی است که دیگر سودی ندارد:
«... قالَ یا وَیْلَتى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِیَ سَوْأَةَ أَخی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمینَ»؛[4]
گفت: واى بر من! آیا آنقدر ناتوان بودم که نتوانستم مانند این کلاغ باشم، و جسد برادرم را دفن کنم، آنگاه پشیمان شد.
این آیه در ارتباط با کشته شدن هابیل به دست قابیل است. او پس از آنکه برادرش را کشت و نمیدانست با این رسوایی چه کند، کلاغی را دید که با منقار خود زمین را سوراخ میکند و با مشاهده این منظره بر خود نفرین فرستاد که دانش او حتی به اندازه آن کلاغ هم نبوده و به فکرش نرسیده که جنازه برادر را دفن کند! سپس به خود آمد و از قتل برادر پشیمان شد!
در آیه دیگر میخوانیم: «وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ»؛[5] و هنگامی که عذاب را دیدند در دل و اندرون خود پشیمان شدند (اما آنرا علنی نکردند!).
این آیه در مورد کسانی که است که مرتکب انواع ظلم و ستم شده، و هنگامى که عذاب الهى را میبینند پشیمان میشوند؛ ولی از شدت شرمساری، پشیمانی خود را کتمان میکنند؛ زیرا در مقابل کیفری قرار گرفتهاند که قبلا از جانب پیامبران به آنان گوشزد شده بود؛ اما به آن باور نداشتند! و اکنون صحنههای هولناکى در برابر خود میبینند که جز پنهان کردن پشیمانى در دلهاى خود چارهاى ندارند:
«فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ»؛[6] سرانجام شتر را کشتند و پس از آن پشیمان شدند.
قوم حضرت صالح(ع) پس از آنکه به اندرزهای پیامبرشان توجه نکرده و شتری که معجزهای از جانب خدا بود را کشتند و به دنبال آن، خود را در معرض عذاب الهی دیدند از عملکرد خود نادم و پشیمان شدند.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 796، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 12، ص 68، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 380، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. مائده، 31.
[5]. یونس، 54.
[6]. شعراء، 157.