اسلام برای بر آورده شدن نیازهای زن و مرد، چهارچوب ازدواج(دائم و موقت) را معین کرده است، و هر گونه ارتباط جنسی اعم از صحبتهای عاشقانه، لمس و نوازش و ... باید بعد از عقد ازدواج باشد. و حتی دختر و پسری که با هم نامزد هستند و قرار است که در آیندهی نزدیک با هم ازدواج کنند قبل از ازدواج نمیتوانند از یکدیگر استفاده و لذت جنسی ببرند، حتی اگر در حد گفت و شنودهای عاشقانه و دست دادن باشد.[1]
ازدواج موقت به ازدواجی گفته میشود که بین زن و مردی که هیچ مانعی از ازدواج نداشته باشند و با رضایت طرفین، همراه مهر معین تا زمان مشخصی عقد ازدواج بسته شود. این نکاح طلاق ندارد و زن و شوهر با اتمام وقت خود به خود از هم جدا میشوند.[2]
از نظر اسلام صحت ازدواج دایم و موقت دارای شرایطی است.[3] اما شرایطی که رعایت آن در ازدواج موقت(متعه) لازم است، عبارتاند از:
- خواندن صیغهی عقد (تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست، بلکه به همراه انشاء الفاظ خاص باشد).
- بنابر احتیاط واجب، صیغهی عقد باید به عربی صحیح خوانده شود. اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم نیست که وکیل بگیرند، اما باید لفظی بگویند که معنای "زوَّجتُ" و "قَبِلتُ" را بفهماند.
- اگر خود زن و مرد بخواهند صیغهی عقد غیر دایم را بخوانند، بعد از آنکه مدت عقد و مهریه را معین کردند، چنانچه زن بگوید: «زوَّجتُکَ نَفسی فِی المُدَّةِ المَعلومَة عَلَی المَهرِ المَعلوم» (من خودم را به همسری تو در مدت معینی با مهر معینی در آوردم).
بعد (بدون فاصله) مرد بگوید: «قَبِلتُ» (قبول کردم) صحیح است. و یا اینکه وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «مَتَّعتُ مُوُکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فی المُدَّةِ المَعلومَة عَلَی المَهر المَعلوم» و وکیل مرد بلافاصله بگوید: «قَبلتُ لِمُوَکِّلی هَکَذا» صحیح است.
- تعیین مهریه و نام بردن آن در موقع عقد.
- مرد و زن، یا وکیل آنها که صیغه را میخواند باید قصد انشاء داشته باشند؛ یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند زن به گفتن "زَوَّجتُکَ نَفسی" قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد با گفتن "قَبِلتُ التَزویج" زن بودن او را برای خودش قبول نماید.
- کسی که صیغه را میخواند بالغ و عاقل باشد.
- اگر وکیل زن و شوهر، یا ولی آنها صیغه را میخوانند در عقد زن و شوهر را معین کنند.
- دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است؛ یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد، اگر بخواهد شوهر کند چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، ولی اگر باکره نباشد در صورتی که بکارتش به وسیلهی شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست.
- زن در زمان اجرای عقد موقت، به عقد دائم یا موقت در حباله نکاح کس دیگری درنیامده باشد (همسر شخص دیگری نباشد) و نیز در حال عدهی عقد دائم یا موقت فرد دیگری نباشد.
- زن و مرد به ازدواج راضی باشند و از روی اجبار و اکراه وادار به ازدواج نشده باشند.[4]
- همچنین زن هنگامی که میخواهد به عقد مردی در آید، اگر قبلا در عقد دیگری بوده و طلاق گرفته، یا مدت عقد موقتش به سر آمده، مدت عدهی خود را نیز گذرانده باشد.
- شرط دیگر آن است که زن زمانی که در عقد دیگری بوده، با مردی که قصد دارد در آینده با او ازدواج کند، زنا نکرده باشد؛ زیرا اگر مردی با زن شوهرداری زنا کند، برای همیشه آن زن بر او حرام میشود.[5]
این اجمالی بود از شرایط مطرح شده طبق نظر امام خمینی. در صورتی که از مرجع تقلیدی غیر از ایشان تقلید میکنید مجددا با ذکر نام مرجع تقلید با ما مکاتبه نمایید.[6]
با این تفاصیل، در صورتی که در خصوص ارتباط جنسی با فرد مورد نظر، شرایط یاد شده را رعایت کردهاید ازدواج موقت شما صحیح بوده و در غیر اینصورت مرتکب فعل حرام شدهاید.[7]
[1]. اقتباس از سؤال 724 (راه های محرم شدن پسر و دختر).
[2]. اقتباس از پاسخ اجمالی سؤال 844 (جواز ازدواج موقت).
[3]. آنچه نقل میشود بر مبنای فتاوای و نظرات امام خمینی(ره) است.
[4]. توضیح المسائل مراجع، ج 2، از ص 449 تا 460؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، ص 701 - 707 و ص 734 - 736.
[5]. اقتباس از پاسخ اجمالی سؤال 961 (ازدواج مجدد بعد از ازدواج موقت).
[6]. اقتباس از سؤال 574 (ازدواج موقت (متعه) و شرایط آن).
[7]. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: 724 (راه های محرم شدن پسر و دختر)؛ 961 (ازدواج مجدد بعد از ازدواج موقت)؛ 574 (ازدواج موقت(متعه) و شرایط آن)؛ 844(جواز ازدواج موقت)؛ 1098 (عربی بودن در صیغه ی ازدواج موقت)؛ 798 (راه های پاک شدن از گناه).