شرف یکی از اصطلاحات نجومی است. برخی از کسانی که در دانش نجوم کهن فعالیت داشتهاند، از قرار گرفتن ستارهها در برخی از برجهای فلکی، استفاده سعادت و نحوست کرده و برای آن اعتباراتی وضع کردهاند؛ مانند شرف و هبوط.
مثلا قرار گرفتن هر ستاره را در برج و درجهای که شرف آن باشد، دارای نوعی از تأثیر دانسته و قرار گرفتن آن در درجهای دیگر که هبوط آن باشد، را دارای تأثیر دیگری میدانند. پس بر اساس تجربه، یا توهم، یا کهانت و... گفتهاند: شرف آفتاب هنگامى است که در درجه 19 حمل (فروردین) باشد و شرف قمر آنگاه است که در درجه سوم برج ثور باشد و شرف زحل آن وقت است که در درجه 21 میزان است. و ...[1]
اما در مورد نوشتن برخی اذکار و اشکال بر انگشتر عقیق زرد و استفاده از آن با عنوان «شرف الشمس» - چنانچه امروزه رواج یافته است - آیا مستندی در روایات اهلبیت(ع) دارد، باید گفت؛ در کتابهای روایی معتبر شیعی اگرچه بر استفاده از انگشتر عقیق تأکید فراوان شده است، ولی سخنی از اذکار و اشکال معروف به شرف الشمس به میان نیامده است.
البته، در دیوان منسوب به امام علی (ع) - که اعتبار آن نیز مورد تردید است - شعری وجود دارد که برخی آنرا ناظر به اذکار و اشکال یاد شده دانستهاند:
ثلاث عصی صففت بعد خاتم على رأسها مثل السنان المقوم
و میم طمیس أبتر ثم سلم إلى کل مأمول و لیس بسلم
و أربعة مثل الأصابع صففت تشیر إلى الخیرات من غیر معصم
و هاء شقیق ثم واو مقوس علیها إذا یبدو کأنبوب محجم
فیا حامل الاسم الذی لیس مثله توق من الأسواء تنج و تسلم
فذاک اسم الله جل جلاله إلى کل مخلوق فصیح و أعجم[2]
گفتنی است؛ در این شعر منسوب نیز به زمان و شیوه نگارش اشارهای نشده است.
با مراجعه به نظر مراجع تقلید میتوان دریافت که برخی تصریح به بیاعتبار بودن سند چنین حکاکیهایی نموده و برخی دیگر نیز حداکثر، آنرا منسوب دانسته و استفاده از آنرا تنها به قصد رجا جایز میدانند و هیچکدام از این بزرگواران تصریح به پذیرش قطعی اعتبار چنین حرزی نکردهاند:
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دام ظلّه): حرز مزبور اعتبار ندارد و در روایات معتبر نیامده است و محتوای آن هم محتوای قابل ملاحظهای نیست و سزاوار است مؤمنین و مؤمنات برای حفظ خود از آیات و روایاتی که از معصومین علیهم السلام در کتب معتبر وارد شده است استفاده نمایند.
حضرت آیت الله العظمی تبریزی(قدّس سرّه): « این حرز منسوب به امیرالمؤمنین (ع) است که بر روی سنگهای قیمتی مانند عقیق نوشته میشود، پس به دست کردن چنین انگشتری به قصد رجا (به امید کسب ثواب) اشکالی ندارد.[3]
در این زمینه دو نکته گفتنی است:
1. هر انگشتر عقیق زردی که در دست بزرگان دیده میشود، لزوما انگشتر شرف الشمس نیست، مگر آنکه ثابت شود که اذکار و اشکال یاد شده بر روی آن حک شده باشد.
2. اگر ادعا شود که اذکار و اشکال موجود در این انگشتر برگرفته از علوم غریبه است، این پایگاه در مقطع فعلی به بررسی آن نخواهد پرداخت.
نمایه مربوط:
سوال 11787 (سایت: 12007)، قمر در عقرب.
[1]نک: سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج2، ص 1053، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1373 ش، باتلخیص و نقل به معنا در برخی از سطر ها.
[2] دیوان إمام علی (ع)، ص 393، پیام اسلام، قم ، 1369ش.
[3]ما رأیکم فی الحرز المسمى «شرف شمس» المنسوب إلى أمیر المؤمنین علیه السلام؟بسمه تعالى: هذا الحرز منسوب للإمام أمیر المؤمنین علیه السلام و یکتب على الأحجار الکریمة و لا بأس بلبسها رجاءً بجعلها فی خاتم و اللّٰه العالم. نک :تبریزی، جواد بن علی، صراط النجاة، ج 10، ص 426، قم، بی تا.