احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی هیچ چیزی بدون جهت، حلال و یا واجب نشده است، اینطور نیست که احکام بدون حکمت و ملاک و معیار و آثار برای بشریت آورده شده باشد. در آیات و روایات به صورت کلی و جزئی به برخی از حکمتها (چراییها) اشاره شده است. در مواردی هم میتوان از قرائن و روح کلی دستورات الهی به این حکمتها دست یافت، اما این را هم باید توجه داشت که اگر در مواردی حکمت و چرایی احکام فقهی بیان نشده، این خود دارای چرا و حکمت و مصلحتی است و آن پرورش روح تعبّد و عبودیت و بندگی در انسان است.[1]
یکی از احکام فقهی این است که مسافر با توجه به شرایطی میتواند نمازش را در کربلا، مکه، مدینه و کوفه بهصورت تمام بخواند.
علت این موضوع بر میگردد به همان مصالحی که خداوند در تشریع این حکم داشته است. در روایات به این نکته اشاره شده و ائمه اطهار(ع) علت این امر را، جمع کردن خیر و ثواب بیشتر دانستهاند.
میدانیم که در دنیای اسلام این چهار شهر از برترین نقاط دنیا هستند، و نزد مسلمان جایگاه ویژه دارند. مکه شهر توحید که بیت الله الحرام در آن است، مدینه شهر نبوّت که قبر پیامبر گرامی اسلام(ص) در آن قرار دارد، کوفه مرکز زمامداری و ولایت امیر المؤمنین(ع) است و در نهایت، کربلا که شهر امامت و شهادت است. از طرفی، نماز ستون دین و از بزرگترین افعال عبادی است که خیر کثیری را نصیب نمازگزار میکند. مسافر وقتی وارد این شهرها میشود، پس چه بهتر که از این سفرۀ گسترده به نحو احسن و اکمل استفاده کند. در همین راستا، اگر نمازهای خود را به صورت تمام بخواند، قطعاً تعداد رکعات بیشتری خوانده و خداوند را بیشتر عبادت کرده است.
امام باقر(ع) در جواب نامهی یکی از اصحابشان که دربارۀ اتمام نماز در حرمین پرسیده بود، میفرماید: «رسول خدا دوست داشت در حرمین بسیار نماز بخواند، شما هم به ایشان اقتدا کنید و زیاد نماز بخوانید و نمازهای خود را به صورت تمام برپا دارید».[2]
در روایت دیگری امام کاظم(ع) در جواب کسی که از اتمام یا قصر(شکسته) در حرمین پرسیده بود، فرمود: «اگر قصر بخوانی به وظیفهات عمل کردهای، ولی اگر تمام بخوانی خیری است که زیاد میشود».[3]
بنابر این، به علت جایگاهی که این چهار شهر در نزد خداوند دارند، و به علت ثواب زیادی که بر اعمال عبادی در این چهار شهر مقدس نصیب اشخاص میشود، اتمام در این شهر برای مسافر جایز شمرده شده است.
[1]. برگرفته از نمایه «فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 524، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. همان.