لطفا صبرکنید
بازدید
18910
آخرین بروزرسانی: 1391/11/04
کد سایت fa25215 کد بایگانی 30096 نمایه خداوند حقیقت واحد غیر متناهى
طبقه بندی موضوعی درایه الحدیث,مقامات ذات,وحدت وجود,کلیات,اصطلاحات
برچسب واحد لا بعدد|وحدانیة العدد|واحد عددی|خدا حقيقت واحد غير متناهى
خلاصه پرسش
در نهج البلاغه امام علی(ع) می‌فرماید: «واحد لا بعدد»، اما در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه آمده است: «لک -یا الهی- وحدانیه العدد»، این تفاوت به چه دلیل است؟
پرسش
با سلام. در نهج البلاغه امام علی(ع) می‌فرماید: «واحد لا بعدد»، اما در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه آمده است: «لک -یا الهی- وحدانیة العدد»، این تفاوت به چه دلیل است؟
پاسخ اجمالی
جمله‌ای که از امام علی(ع) نقل شده است که آن‌حضرت فرمود خداوند واحد عددی نیست(واحد لا بعدد)،[1] مطلبی است که حکیمان و اهل معرفت نیز بدان معترف‌اند، و می‌گویند خداوند حقیقت واحد غیر متناهى است که محال است به واسطه عدد شمارش گردد؛ زیرا شمارش شدن چیزی، بیان‌گر محدودیت، کثرت و منفصل بودن از دیگران است. به بیان دیگر، شى‌ء تا محدود نباشد قابل شمارش نیست. بنابر این در باره خداوند متعال نمی‌توان گفت واحد عددی است.
اما این جمله امام سجاد(ع) که در دعای صحیفه سجادیه فرموده است: خدایا فقط برای تو واحد عددی است (لک یا الاهی وحدانیة العدد)[2]، منافات با آن سخن امام علی(ع) ندارد، بلکه منظور امام سجاد(ع) نیز همان سخن امام علی(ع) است؛ زیرا در این جمله وحدانیت عددی را منحصر در خداوند دانسته یعنی تو اله یکتایی. به عبارت دیگر، معنای این جمله این است که خدایا فقط برای تو عددی یگانه است؛ در این صورت معنای این جمله همان وحدت حقه است که چیزی در مقابل آن نیست. البته در تعبیرات برخی از حکیمان گاهی واحد عددی به خداوند نسبت داده شده است که منظور از آن تعیّن وجودی است، نه واحد عددی که مستلزم محدودیت وجود تقابلی با موجودات دیگر باشد.[3]
البته توضیحات دیگری نیز از سوی اندیشمندان اسلامی در مورد این جمله امام سجاد(ع) بیان شده است.[4]
 

[1]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صبحی صالح، خ 185، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. علی بن الحسین علیه السلام (امام چهارم)، الصحیفة السجادیة، دعای 28، دفتر نشر الهادی، قم، چاپ اول، 1376ش.
[3]. ر. ک. حسن زاده آملى، حسن، انه الحق، ص 71 - 73، 1جلد، قیام - قم، 1373.
[4]. ر. ک. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضة، ج 4، ص 249 و 250، 12جلد، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382 ق.