کد سایت
fa26408
کد بایگانی
31565
نمایه
«عجل فرجهم» در روایات
طبقه بندی موضوعی
گوناگون,صلوات بر محمد و آل محمد
برچسب
ائمه اطهار|پیامبر اسلام|صلوات|عجل فرجهم
خلاصه پرسش
عبارت «و عجّل فرجهم» از چه زمانی به صلوات اضافه شد؟ و دلیل آن چه بود؟
پرسش
عبارت «و عجّل فرجهم» از چه زمانی به صلوات اضافه شد؟ و دلیل آن چه بود؟
پاسخ اجمالی
با تحقیق و جستجو در روایات به دست میآید؛ اضافه شدن واژه «و عجّل فرجهم» و «عجّل اللهمّ فرجهم» به صلوات در زمان پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بوده است، برای نمونه به چند روایت اشاره میشود:
1. در دعایی با نام «دعای حریق»[1] که امام صادق(ع) از امامان پیش از خود نقل میکند که جبرئیل بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد و این دعا را به آن حضرت تعلیم داد[2] در فرازی از آن آمده است: «...اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ عَجِّلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُم...».[3]
2. امام حسین(ع) از امام علی(ع) دعایی را نقل میکند که در فرازی از آن چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى طَیِّبِ الْمُرْسَلِین ... صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم...».[4]
3. اسحاق ابن عمار میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم من از عقربها میترسم، امام(ع) پس از بیان آداب خاص، فرمود، سه مرتبه بگو: «اللَّهُمَّ رَبَّ أَسْلَمَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ...».[5]
4. در روایت دیگری امام صادق میفرماید: هرکس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»، نمیمیرد مگر اینکه قائم از آل محمد را درک کند.[6]
5. عمرو بن ابی مِقدام میگوید: امام صادق(ع) دعایی را به من یاد دادند و فرمودند خیر دنیا و آخرت در این دعا جمع شده است، در یک فقره از آن دعا آمده: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ رُوحَهُمْ وَ رَاحَتَهُمْ وَ سُرُورَهُمْ وَ أَذِقْنِی طَعْمَ فَرَجِهِمْ وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس».[7]
دلیلش هم درخواست رهایی از غم و اندوه و تقاضای گشایش در کارهای اهل بیت(ع) بوده است.
1. در دعایی با نام «دعای حریق»[1] که امام صادق(ع) از امامان پیش از خود نقل میکند که جبرئیل بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد و این دعا را به آن حضرت تعلیم داد[2] در فرازی از آن آمده است: «...اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ عَجِّلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُم...».[3]
2. امام حسین(ع) از امام علی(ع) دعایی را نقل میکند که در فرازی از آن چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى طَیِّبِ الْمُرْسَلِین ... صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم...».[4]
3. اسحاق ابن عمار میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم من از عقربها میترسم، امام(ع) پس از بیان آداب خاص، فرمود، سه مرتبه بگو: «اللَّهُمَّ رَبَّ أَسْلَمَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ...».[5]
4. در روایت دیگری امام صادق میفرماید: هرکس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»، نمیمیرد مگر اینکه قائم از آل محمد را درک کند.[6]
5. عمرو بن ابی مِقدام میگوید: امام صادق(ع) دعایی را به من یاد دادند و فرمودند خیر دنیا و آخرت در این دعا جمع شده است، در یک فقره از آن دعا آمده: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ رُوحَهُمْ وَ رَاحَتَهُمْ وَ سُرُورَهُمْ وَ أَذِقْنِی طَعْمَ فَرَجِهِمْ وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس».[7]
دلیلش هم درخواست رهایی از غم و اندوه و تقاضای گشایش در کارهای اهل بیت(ع) بوده است.
[1]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 72، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق؛ شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 220، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 165، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 171 – 172، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 78؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 226.
[4]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج 3، ص 83 – 84، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. کلینى، محمد، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 570، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 77، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. الکافی، ج 2، ص 583.