کد سایت
fa29391
کد بایگانی
35438
نمایه
طهارت دائمی معصومان(ع)
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
آیا ظاهر آیه تطهیر نشانگر آن نیست که اهل بیت(ع) ابتدا پاک نبودهاند و بعد خدا خواست که آنان را پاک گرداند؟!
پرسش
در اینکه اهل بیت(ع) از ابتدا پاک و معصوم بودند شکی ندارم. فقط سؤالم در مورد ترجمهای است که از آیه زیر ارائه شده است که؛ «خدا میخواهد شما را پاک کند» ما که میدانیم ایشان از ابتدا پاک بودهاند. پس اینکه میخواهد پاک کند؛ یعنی از ابتدا پاک نبودهاند؟!
«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً». (احزاب، 33).
پاسخ اجمالی
آیه تطهیر، آیهای است که عصمت امامان معصوم(ع) را اثبات میکند.[1] اما از ظاهر آیه و از دو فعل «یرید» و «لِیُذهِبَ» این شبهه به ذهن میرسد که؛ گویا در ابتدای خلقت مورد تطهیر خدا قرار نگرفتهاند و بعدها خداوند اراده کرده که آنان را پاک کند و پلیدی را از آنان بزداید. در پاسخ به این شبهه باید گفت:
هر چند «یرید» فعل مضارع است ولی اینطور نیست که همیشه معنای زمان حال و آینده را برساند. علمای علم بلاغت معتقدند اگر زمان فعل مضارع توسط برخی از ادواتی که زمان آنرا مختص به حال یا آینده یا ماضی میکند مثل «س» و «سوف» برای آینده و «لم» و «لمّا» برای گذشته و... مقیّد نشود، دلالت بر تکرار عمل و تجدّد نسبت حکم برای موضوع میکند. مثلاً اگر کسی بگوید: «أنا أعمل فی التجارة»؛ من در رشته تجارت کار میکنم، نمیتوان از آن این استفاده را کرد که در گذشته چنین کاری نکرده و الآن مشغول به این کار شده است. یا وقتی گفته میشود: «الارض تدور»؛ زمین میچرخد، بدین معنا نیست که در گذشته نمیچرخیده و اکنون به چرخش افتاده است.[2]
با توجه به مطلب بالا، در این آیه نیز نمیتوان فعل «یرید» را مقید به زمان حال کرد؛ بلکه باید گفت: این واژه فقط بر همان معنای تجدّد و تکرار دلالت میکند؛ همانطور که درباره آیات مشابه این آیه نیز همین حکم جاری است؛ مثلاً در آیهای که میفرماید: «وَ مَا اللَّهُ یُریدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ»؛[3] (خدا ظلمی برای بندگانش نمیخواهد)، نمیتوان چنین برداشت کرد که خداوند قبلاً اراده ظلم نسبت به بندگانش داشته ولی تصمیم گرفته که از این به بعد دیگر چنین ارادهای نداشته باشد.
بلکه باید گفت: این عبارت، بیانگر اراده ازلی الهی است که قبل از خلقت آدم و قبل از خلقت نور معصومین(ع) چنین اراده کرده که آنان را از هر آلودگی و ناپاکی تطهیر کرده و آنان را مظهر و سمبل طهارت و پاکی خود قرار دهد.
اما درباره لفظ «یذهب» باید گفت: از بین بردن و زدودن، فرع بر ثبوت نیست؛ یعنی لازم نیست که مثلاً اول آلودگی وجود داشته باشد و بعد آنرا ازاله کنند تا زدودن صدق کند. بلکه ممانعت از وجود اولیه آلودگی را نیز میتوان اذهاب(زدودن) گفت. به عبارت دیگر؛ برداشتن رفع نیست، بلکه به دفع نیز «اذهاب» اطلاق میشود. بویژه با توجه به اراده ازلی خداوند و مشیّت او بر طاهر بودن این بزرگواران، قبل از خلقت آنان، بیانگر همین معنا است.[4]
هر چند «یرید» فعل مضارع است ولی اینطور نیست که همیشه معنای زمان حال و آینده را برساند. علمای علم بلاغت معتقدند اگر زمان فعل مضارع توسط برخی از ادواتی که زمان آنرا مختص به حال یا آینده یا ماضی میکند مثل «س» و «سوف» برای آینده و «لم» و «لمّا» برای گذشته و... مقیّد نشود، دلالت بر تکرار عمل و تجدّد نسبت حکم برای موضوع میکند. مثلاً اگر کسی بگوید: «أنا أعمل فی التجارة»؛ من در رشته تجارت کار میکنم، نمیتوان از آن این استفاده را کرد که در گذشته چنین کاری نکرده و الآن مشغول به این کار شده است. یا وقتی گفته میشود: «الارض تدور»؛ زمین میچرخد، بدین معنا نیست که در گذشته نمیچرخیده و اکنون به چرخش افتاده است.[2]
با توجه به مطلب بالا، در این آیه نیز نمیتوان فعل «یرید» را مقید به زمان حال کرد؛ بلکه باید گفت: این واژه فقط بر همان معنای تجدّد و تکرار دلالت میکند؛ همانطور که درباره آیات مشابه این آیه نیز همین حکم جاری است؛ مثلاً در آیهای که میفرماید: «وَ مَا اللَّهُ یُریدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ»؛[3] (خدا ظلمی برای بندگانش نمیخواهد)، نمیتوان چنین برداشت کرد که خداوند قبلاً اراده ظلم نسبت به بندگانش داشته ولی تصمیم گرفته که از این به بعد دیگر چنین ارادهای نداشته باشد.
بلکه باید گفت: این عبارت، بیانگر اراده ازلی الهی است که قبل از خلقت آدم و قبل از خلقت نور معصومین(ع) چنین اراده کرده که آنان را از هر آلودگی و ناپاکی تطهیر کرده و آنان را مظهر و سمبل طهارت و پاکی خود قرار دهد.
اما درباره لفظ «یذهب» باید گفت: از بین بردن و زدودن، فرع بر ثبوت نیست؛ یعنی لازم نیست که مثلاً اول آلودگی وجود داشته باشد و بعد آنرا ازاله کنند تا زدودن صدق کند. بلکه ممانعت از وجود اولیه آلودگی را نیز میتوان اذهاب(زدودن) گفت. به عبارت دیگر؛ برداشتن رفع نیست، بلکه به دفع نیز «اذهاب» اطلاق میشود. بویژه با توجه به اراده ازلی خداوند و مشیّت او بر طاهر بودن این بزرگواران، قبل از خلقت آنان، بیانگر همین معنا است.[4]