کد سایت
fa29901
کد بایگانی
36161
نمایه
تفسیر و تدبر قرآن از نگاه امام خمینی
طبقه بندی موضوعی
علوم قرآنی
برچسب
تفسیر قرآن|امام خمینی|تدبر|سفره الهی
خلاصه پرسش
از نظر امام خمینى(ره) تفاوت بین حوزه تفسیر قرآن با حوزه تدبّر در قرآن چیست؟
پرسش
از نظر امام خمینى تفاوت بین حوزه تفسیر قرآن با حوزه تدبّر در قرآن چیست؟
پاسخ اجمالی
عبارات پراکندهای در میان آثار و سخنان امام خمینی(ره) در مورد تدبر در قرآن وجود دارد، که محققان و پژوهشگران قرآن به تحقیق و بررسی آن پرداختهاند. در اینجا به طور خلاصه نگاه امام خمینی به قرآن و تدبر و تفسیر آن، بیان میشود.
نگاه امام خمینی به قرآن کریم
قرآن کتاب هدایت است و آموزههاى آن رهگشاى برترین، استوارترین و مطمئنترین مقصدها و مقصودها. رسول خدا(ص) در کلامى لطیف فرمودهاند: «الْقُرْآنُ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَه الْقُرْآنِ مَا اسْتَطَعْتُم»؛[1] قرآن طعام آماده خداوند است، آنچه میتوانید از آن فرا گیرید.
حضرت امام خمینی(ره) این ویژگى را بدین سان تبیین کردهاند: «قرآن یک سفره پهنى است که همه از آن استفاده میکنند، مثل اینکه دنیا هم یک سفره پهنى است که همه استفاده میکنند: یکى علفش را از آن استفاده میکند، یکى میوه را از آن استفاده میکند، یکى مسائل دیگر را استفاده میکند ... هر یک یک طور استفاده میکند ... انسان یک طور ... حیوان یک طور ... قرآن هم این طورى است یک سفره پهنى است براى همه، هر کس به اندازه آن اشتهایى که دارد و آن راهى که پیدا بکند به قرآن استفاده میکند».[2]
بدین سان امام خمینی(ره) از یکسو به جایگاه والاى کتاب الهى و آموزههاى شگرف و بس گسترده آن اشاره میکند و از سوى دیگر به چگونگى بهرهگیرى از آن و مقدمات فهم آن.
تدبّر و تفسیر از نگاه امام خمینی
امام خمینی با اینکه قرآن و معارف آنرا در جایگاهى بس رفیع میداند، تدبّر و تأمّل در آنرا بر همگان لازم دانسته و از جمله حجابهاى فهم قرآن را این باور میداند که افزون از آنچه مفسّران گفتهاند نمیتوان از قرآن دریافت؛ یعنى عملاً بستن راه تدبّر و تفکّر.[3] کلام امام خمینی چنین است: «یکى دیگر از "حُجُب" که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسّرین نوشته و یا فهمیدهاند، کسى را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأى ممنوع اشتباه نمودهاند...».[4]
بدینسان قرآن از نگاه امام خمینی، کتاب هدایت است و دعوت؛ دعوت به «تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت»، هدایت است براى ساخته شدن انسان براى اینکه «انسان بالقوّة را انسان بالفعل کند» و «انسان را به همه ابعادى که انسان دارد بسازد» و «دعوت به معنویات الى حدّى که بشر میتواند به او برسد و فوق او و بعد هم اقامه عدل و...».[5]
تفسیر به لحاظ واژهشناسى و از نگاه لغویان چه مشتق «فسر» باشد و چه از «سفر»، به معناى پرده برگیرى از ناپیدا و هویدا کردن ناآشکار و روشن ساختن مبهمها است.[6] مفسّر میکوشد تا آیات الهى را با این عنوان که کلامى الهى است، تبیین کند و مراد خداوند را از آن بنمایاند.
حضرت امام خمینی(ره) در تعریف تفسیر نوشتهاند: «به طور کلّى معناى "تفسیر" کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید، و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد».[7] و «مفسر وقتى "مقصد" از نزول را به ما بفهماند مفسّر است».[8]
خلاصه اینکه؛ حضرت امام خمینى، موضوع تدبّر را خارج از بحث تفسیر برشمردهاند. بر این اساس، از آیه شریفه «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن...»[9] استفاده میشود که قرآن براى مردمى که آشنا به زبان قرآن باشند قابل فهم است و از اینرو میتوانند در آن تدبّر کنند، ولى لازمه این سخن آن نیست که تمام مردم بدون مراجعه به پیامبر و معصومان و اندیشمندان دینی قادرند مشکلات و ابهامهایى که احیاناً با آن برخورد میکنند، حل کنند.
نگاه امام خمینی به قرآن کریم
قرآن کتاب هدایت است و آموزههاى آن رهگشاى برترین، استوارترین و مطمئنترین مقصدها و مقصودها. رسول خدا(ص) در کلامى لطیف فرمودهاند: «الْقُرْآنُ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَه الْقُرْآنِ مَا اسْتَطَعْتُم»؛[1] قرآن طعام آماده خداوند است، آنچه میتوانید از آن فرا گیرید.
حضرت امام خمینی(ره) این ویژگى را بدین سان تبیین کردهاند: «قرآن یک سفره پهنى است که همه از آن استفاده میکنند، مثل اینکه دنیا هم یک سفره پهنى است که همه استفاده میکنند: یکى علفش را از آن استفاده میکند، یکى میوه را از آن استفاده میکند، یکى مسائل دیگر را استفاده میکند ... هر یک یک طور استفاده میکند ... انسان یک طور ... حیوان یک طور ... قرآن هم این طورى است یک سفره پهنى است براى همه، هر کس به اندازه آن اشتهایى که دارد و آن راهى که پیدا بکند به قرآن استفاده میکند».[2]
بدین سان امام خمینی(ره) از یکسو به جایگاه والاى کتاب الهى و آموزههاى شگرف و بس گسترده آن اشاره میکند و از سوى دیگر به چگونگى بهرهگیرى از آن و مقدمات فهم آن.
تدبّر و تفسیر از نگاه امام خمینی
امام خمینی با اینکه قرآن و معارف آنرا در جایگاهى بس رفیع میداند، تدبّر و تأمّل در آنرا بر همگان لازم دانسته و از جمله حجابهاى فهم قرآن را این باور میداند که افزون از آنچه مفسّران گفتهاند نمیتوان از قرآن دریافت؛ یعنى عملاً بستن راه تدبّر و تفکّر.[3] کلام امام خمینی چنین است: «یکى دیگر از "حُجُب" که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسّرین نوشته و یا فهمیدهاند، کسى را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأى ممنوع اشتباه نمودهاند...».[4]
بدینسان قرآن از نگاه امام خمینی، کتاب هدایت است و دعوت؛ دعوت به «تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت»، هدایت است براى ساخته شدن انسان براى اینکه «انسان بالقوّة را انسان بالفعل کند» و «انسان را به همه ابعادى که انسان دارد بسازد» و «دعوت به معنویات الى حدّى که بشر میتواند به او برسد و فوق او و بعد هم اقامه عدل و...».[5]
تفسیر به لحاظ واژهشناسى و از نگاه لغویان چه مشتق «فسر» باشد و چه از «سفر»، به معناى پرده برگیرى از ناپیدا و هویدا کردن ناآشکار و روشن ساختن مبهمها است.[6] مفسّر میکوشد تا آیات الهى را با این عنوان که کلامى الهى است، تبیین کند و مراد خداوند را از آن بنمایاند.
حضرت امام خمینی(ره) در تعریف تفسیر نوشتهاند: «به طور کلّى معناى "تفسیر" کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید، و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد».[7] و «مفسر وقتى "مقصد" از نزول را به ما بفهماند مفسّر است».[8]
خلاصه اینکه؛ حضرت امام خمینى، موضوع تدبّر را خارج از بحث تفسیر برشمردهاند. بر این اساس، از آیه شریفه «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن...»[9] استفاده میشود که قرآن براى مردمى که آشنا به زبان قرآن باشند قابل فهم است و از اینرو میتوانند در آن تدبّر کنند، ولى لازمه این سخن آن نیست که تمام مردم بدون مراجعه به پیامبر و معصومان و اندیشمندان دینی قادرند مشکلات و ابهامهایى که احیاناً با آن برخورد میکنند، حل کنند.
[1]. علم الهدى، على بن حسین، أمالی المرتضى، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 1، ص 354، قاهره، دار الفکر العربی، چاپ اول، 1998م؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 6، ص 168، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[2]. امام خمینى(ره)، تفسیر سوره حمد، ص 170، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینى، چاپ اول، 1375ش.
[3]. مهدوى راد، محمد على، آفاق تفسیر مقالات و مقولاتى در تفسیر پژوهى، ص 375، تهران، هستى نما، چاپ اول، 1382ش.
[4]. امام خمینى(ره)، آداب الصلاة، ص 199، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم، 1370ش.
[5]. آفاق تفسیر مقالات و مقولاتى در تفسیر پژوهى، ص 375.
[6]. ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 7، ص 247، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 3، ص 437 – 438، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش؛ «معنای تفسیر و ترجمه و فرق میان آنها»، سؤال 26263.
[7]. آداب الصلاة، ص 192.
[8]. همان، ص 193.
[9]. نساء، 82.