کد سایت
fa35461
کد بایگانی
42811
نمایه
توکل بر خدا و کفایت او
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,توکل
خلاصه پرسش
معنای «حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر» چیست؟
پرسش
معنای «حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر» چیست؟
پاسخ اجمالی
این عبارت در میان نگاشتههای اندیشمندان اسلامی و همچنین اهل ایمان بسیار رواج یافته است، ولی در حقیقت این عبارت از دو آیه مجزای قرآن بوده که در کنار هم قرار گرفتهاند.
در آیه 173 آل عمران آمده است: «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ»؛ مؤمنان کسانى هستند که (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بیشک مردم (کافر مکّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاورى است.
در آیه 40 سوره انفال نیز خداوند چنین میفرماید: «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر»؛ و اگر (باز هم) سرپیچى کرده و روى بگردانند، بدانید که خداوند، مولى و سرپرست شما است، چه خوش مولایى و چه نیکو یاورى است.
کلمه حسب که در آیات متعدد با عبارات مختلف «حسبی الله»، «حسبک الله» و «حسبنا الله» به کار رفته است، به معنای کافی بودن است؛ یعنی خداوند برای حمایت انسان کافی است. مسلمانان واقعى، بدون هیچ ترس و هراسى، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند.[1]
در مورد همین قدرت توکل، امام صادق(ع) فرمودند: تعجّب میکنم از کسى که میترسد؛ چرا به گفتهى خداوند «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» پناه نمیبرد؟![2]
کلمه «نعم» نیز که در آیات متعددی به کار رفته است، اسلوبی است بسیار شیوا برای بیان مدح خصوصیات یک فرد. در هر زبانی عبارات و اسلوبهای مختلفی برای مدح و ذم به کار میرود. در زبان عربی نیز که در بلاغت و فصاحت، سرآمد بسیاری از زبانها است، عبارات متفاوتی برای مدح و ذم استعمال دارد. از جمله این اسلوبها، استفاده از دو فعل «نعم و بئس» است.
در حقیقت این عبارت دارای سه بخش است؛ مثلاً وقتی در مدح علی(ع) میگوییم «نعم الرجل علی(ع)»، یعنی اگر مردی را با تمام خصوصیات مردانگی در نظر بگیرید، بدون تردید امام علی(ع) با داشتن تمامی آن خصوصیات، مورد مدح خواهد بود.[3]
در این آیات نیز اصل عبارات چنین بوده است: «نعم المولی الله و نعم الوکیل الله». یعنی اگر یک حامی یا سرپرستی را با تمام خصوصیات تصور کنی، بیگمان خداوند در داشتن تمام این خصوصیات مورد مدح است و هیچ کس به اندازه خداوند نمیتواند حامی و یار و یاور آدمی در مشکلات و سختیها باشد.
در آیه 173 آل عمران آمده است: «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ»؛ مؤمنان کسانى هستند که (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بیشک مردم (کافر مکّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت میکند و او چه خوب نگهبان و یاورى است.
در آیه 40 سوره انفال نیز خداوند چنین میفرماید: «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر»؛ و اگر (باز هم) سرپیچى کرده و روى بگردانند، بدانید که خداوند، مولى و سرپرست شما است، چه خوش مولایى و چه نیکو یاورى است.
کلمه حسب که در آیات متعدد با عبارات مختلف «حسبی الله»، «حسبک الله» و «حسبنا الله» به کار رفته است، به معنای کافی بودن است؛ یعنی خداوند برای حمایت انسان کافی است. مسلمانان واقعى، بدون هیچ ترس و هراسى، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی میکنند.[1]
در مورد همین قدرت توکل، امام صادق(ع) فرمودند: تعجّب میکنم از کسى که میترسد؛ چرا به گفتهى خداوند «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» پناه نمیبرد؟![2]
کلمه «نعم» نیز که در آیات متعددی به کار رفته است، اسلوبی است بسیار شیوا برای بیان مدح خصوصیات یک فرد. در هر زبانی عبارات و اسلوبهای مختلفی برای مدح و ذم به کار میرود. در زبان عربی نیز که در بلاغت و فصاحت، سرآمد بسیاری از زبانها است، عبارات متفاوتی برای مدح و ذم استعمال دارد. از جمله این اسلوبها، استفاده از دو فعل «نعم و بئس» است.
در حقیقت این عبارت دارای سه بخش است؛ مثلاً وقتی در مدح علی(ع) میگوییم «نعم الرجل علی(ع)»، یعنی اگر مردی را با تمام خصوصیات مردانگی در نظر بگیرید، بدون تردید امام علی(ع) با داشتن تمامی آن خصوصیات، مورد مدح خواهد بود.[3]
در این آیات نیز اصل عبارات چنین بوده است: «نعم المولی الله و نعم الوکیل الله». یعنی اگر یک حامی یا سرپرستی را با تمام خصوصیات تصور کنی، بیگمان خداوند در داشتن تمام این خصوصیات مورد مدح است و هیچ کس به اندازه خداوند نمیتواند حامی و یار و یاور آدمی در مشکلات و سختیها باشد.
[1]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 2، ص 201، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 392، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. این تعبیر مبتنی بر این است که «ال» در الرجل را، ال جنس بدانیم و فردی را که میخواهیم مدح کنیم، از میان افراد آن جنس و تمامی خصوصیات آنها متمایز کنیم. برای اطلاعات بیشتر و بررسی نظرات مختلف ر.ک سامرائی، فاضل صالح، معانی النحو، ج 4، ص 254- 262، دار احیاء التراث، بیروت، 1428ق.