کد سایت
fa42321
کد بایگانی
51946
نمایه
جوانمردی حضرت علی(ع) در برخورد با فراریان و زخمیهای جنگها
طبقه بندی موضوعی
تاریخ,جنگهای امام علی ع,رفتار امام علی ع
خلاصه پرسش
چرا امام علی(ع) در نبرد صفین همه افراد دشمن را از دم تیغ میگذراند، ولی در جنگ جمل با فراریان و زخمیها کاری نداشت؟
پرسش
چرا حضرت علی(ع) در جنگ صفین همه افراد دشمن را از دم تیغ میگذراند، ولی در جنگ جمل فقط با افراد رو در رو جنگ میکرد و با افراد زخمی و یا در حال فرار کاری نداشت؟
پاسخ اجمالی
در برخی نقلها آمده که امام علی(ع) در نبرد صفین، سپاهیان فراری دشمن را تعقیب کرده و زخمیهای آنان را میکشت، اما در جنگ جمل فراریها را تعقیب نکرده، به مجروحان کاری نداشت، و هر فردی که سلاحش را بر زمین میگذاشت، در امان بود.
دلیل این رویکرد به ظاهر دوگانه آن بود که در جنگ جمل، بعد از آنکه فرماندهان اصلی دشمن مانند طلحه، زبیر، فرزندش عبدالله و نیز ام المؤمنین عایشه کشته و یا اسیر شده بودند، کسی نبود تا باقی مانده لشکر را بازسازی کند و به همین دلیل، افراد باقی مانده – بدون آنکه تصمیم به نبرد مجدد و یا جاسوسی داشته باشند – در حال بازگشت به منازل خود بودند؛ لذا امام علی(ع) آنان را تعقیب نکرد، و دلیلی برای کشتن زخمیها نیز وجود نداشت.
اما در نبرد صفین، فرماندهان اصلی دشمن تا آخر نبرد زنده بودند و هر لحظه امکان جمعآوری سلاح، مداوای زخمیها، تجدید قوا و سازماندهی مجدد وجود داشت؛ از اینرو باید تا جایی که امکان داشت، دشمن را از پای درآورد. به همین دلیل، دو نوع برخورد امام(ع) را نمیتوان رویکردهایی دوگانه و متضاد ارزیابی کرد، بلکه این دو رویکرد متفاوت ناشی از تفاوت اوضاع پیرامونی بود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که استدلال فوق برگرفته از سخنی از امام هادی(ع) در مناظره با افرادی است که به اعتقادات شیعیان انتقاداتی داشتند.[1]
دلیل این رویکرد به ظاهر دوگانه آن بود که در جنگ جمل، بعد از آنکه فرماندهان اصلی دشمن مانند طلحه، زبیر، فرزندش عبدالله و نیز ام المؤمنین عایشه کشته و یا اسیر شده بودند، کسی نبود تا باقی مانده لشکر را بازسازی کند و به همین دلیل، افراد باقی مانده – بدون آنکه تصمیم به نبرد مجدد و یا جاسوسی داشته باشند – در حال بازگشت به منازل خود بودند؛ لذا امام علی(ع) آنان را تعقیب نکرد، و دلیلی برای کشتن زخمیها نیز وجود نداشت.
اما در نبرد صفین، فرماندهان اصلی دشمن تا آخر نبرد زنده بودند و هر لحظه امکان جمعآوری سلاح، مداوای زخمیها، تجدید قوا و سازماندهی مجدد وجود داشت؛ از اینرو باید تا جایی که امکان داشت، دشمن را از پای درآورد. به همین دلیل، دو نوع برخورد امام(ع) را نمیتوان رویکردهایی دوگانه و متضاد ارزیابی کرد، بلکه این دو رویکرد متفاوت ناشی از تفاوت اوضاع پیرامونی بود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که استدلال فوق برگرفته از سخنی از امام هادی(ع) در مناظره با افرادی است که به اعتقادات شیعیان انتقاداتی داشتند.[1]
[1]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع ، ج 4، ص 405، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. «أَمَّا قَوْلُکَ إِنَّ عَلِیّاً قَاتَلَ أَهْلَ صِفِّینَ مُقْبِلِینَ وَ مُدْبِرِینَ وَ أَجْهَزَ عَلَى جَرِیحِهِمْ وَ أَنَّهُ یَوْمَ الْجَمَلِ لَمْ یُتْبِعْ مُوَلِّیاً وَ لَمْ یُجْهِزْ عَلَى جَرِیحِهِمْ وَ کُلَّ مَنْ أَلْقَى سَیْفَهُ وَ سِلَاحَهُ آمَنَهُ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ قُتِلَ إِمَامُهُمْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ فِئَةٌ یَرْجِعُونَ إِلَیْهَا وَ إِنَّمَا رَجَعَ الْقَوْمُ إِلَى مَنَازِلِهِمْ غَیْرَ مُتَحَارِبِینَ وَ لَا مُحْتَالِینَ وَ لَا مُتَجَسِّسِینَ وَ لَا مُتَبَارِزِینَ فَقَدْ رَضُوا بِالْکَفِّ عَنْهُمْ وَ کَانَ الْحُکْمُ فِیهِ رَفْعَ السَّیْفِ وَ الْکَفَّ عَنْهُمْ إِذْ لَمْ یَطْلُبُوا عَلَیْهِ أَعْوَاناً وَ أَهْلُ صِفِّینَ یَرْجِعُونَ إِلَى فِئَةٍ مُسْتَعِدَّةٍ وَ إِمَامٍ مُنْتَصِبٍ یَجْمَعُ لَهُمُ السِّلَاحَ مِنَ الرِّمَاحِ وَ الدُّرُوعِ وَ السُّیُوفِ وَ یَسْتَعِدُّ لَهُمْ وَ یُسَنِّی لَهُمُ الْعَطَاءَ وَ یُهَیِّئُ لَهُمُ الْأَمْوَالَ وَ یُعَقِّبُ مَرِیضَهُمْ وَ یَجْبُرُ کَسِیرَهُمْ وَ یُدَاوِی جَرِیحَهُمْ وَ یَحْمِلُ رَاجِلَهُمْ وَ یَکْسُو حَاسِرَهُمْ وَ یَرُدُّهُمْ فَیَرْجِعُونَ إِلَى مُحَارَبَتِهِمْ وَ قِتَالِهِمْ فَإِنَّ الْحُکْمَ فِی أَهْلِ الْبَصْرَةِ الْکَفُّ عَنْهُمْ لِمَا أَلْقَوْا أَسْلِحَتَهُمْ إِذْ لَمْ تَکُنْ لَهُمْ فِئَةٌ یَرْجِعُونَ إِلَیْهَا وَ الْحُکْمُ فِی أَهْلِ صِفِّینَ أَنْ یُتْبِعَ مُدْبِرَهُمْ وَ یُجْهِزَ عَلَى جَرِیحِهِمْ فَلَا یُسَاوِیَ بَیْنَ الْفَرِیقَیْنِ فِی الْحُکْم».