کد سایت
fa42407
کد بایگانی
52052
نمایه
دیدگاه امام خمینی درباره نوشتههای برخلاف اسلام و مصالح کشور
طبقه بندی موضوعی
دیگر موارد,بیشتر بدانید
خلاصه پرسش
امام خمینی درباره تبلیغات، سخنرانیها، مقالات و کتابهای بر خلاف اسلام و عفت عمومی و نیز مصالح کشور، چه نظری داشتند؟
پرسش
از نظر امام خمینی تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، چه حکمی دارد؟
پاسخ اجمالی
ایشان با آنکه در مقاطع مختلف بر آزادی مطبوعات تأکید داشتند اما با نشر تبلیغات، سخنرانیها، مقالات و کتابهای بر خلاف اسلام و عفت عمومی و نیز مصالح کشور، مانند هر فقیه دیگری مخالف بودند. البته به این نکته نیز باید توجه داشت که برخی موضعگیریهای امام خمینی(ره) بر علیه پارهای از مطبوعات در زمانی بود که خطر نابودی، کشور را تهدید میکرد.
در اینجا به چند سخن از ایشان را درباره پرسش مطرح شده اشاره میکنیم:
1. «ان شاء الله مبارزه با فساد میکنیم؛ فحشا را قطع میکنیم؛ مطبوعات را اصلاح میکنیم؛ رادیو را اصلاح میکنیم؛ تلویزیون را اصلاح میکنیم؛ سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغاتْ تبلیغات اسلامى، وزارتخانهها وزارتخانههاى اسلامى، احکامْ احکام اسلام. حدود اسلام را جارى میکنیم...».[1]
2. «ما که میگوییم که مطبوعات آزاد باشند، ما کهنه پرستیم؟ آقایان که الزام میکنند که در مطبوعات این نوشته بشود، آنها مترقیاند؟».[2]
3. «همه مطبوعات آزادند مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد».[3]
4. «به طور کلى، در هر کشورى، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیوى آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببینند که ملت چه میخواهد، مسیر ملت چیست، روشنگرى در آن طریق داشته باشند و مردم را هدایت کنند. اگر مطبوعاتى پیدا شد که مسیر آنها بر خلاف مسیر ملت است، راهى که آنها میروند غیر از راهى است که ملت میرود، این بر فرض اینکه دولت هم اجازه بدهد که بنویسند و بگویند لکن مورد تأیید این ملت نمیتواند باشد؛ و نباید آنرا حساب کرد که یک رسانه ملى است و یک روزنامه کشورى و ملى است. و اگر خداى نخواسته در نوشتن و ننوشتن، نوشتن مقالات انحرافى و ننوشتن مقالاتى که در مسیر ملت است این نحو عمل بکنند، این به نظر میآید که توطئه در کار باشد؛ این غیر از آزادى مطبوعات است.
آقایانى که اسم از "آزادى" میآورند، چه آقایانى که داخل در مطبوعات هستند و چه قشرهاى دیگرى که فریاد از آزادى میزنند، اینها آزادى را درست بیان نمیکنند، یا نمیدانند. در هر مملکتى آزادى در حدود قانون است، در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند. معنى آزادى این نیست که هر کس بر خلاف قوانین بر خلاف قانون اساسى یک ملت، بر خلاف قوانین ملت هم هر چه دلش میخواهد بگوید. آزادى در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران مملکت اسلامى است و قوانین ایران قوانین اسلام است. در قانون اساسى زمان سابق هم این معنا که هر چه بر خلاف قانون اسلام باشد قانون نیست و قانون باید موافق با قوانین اسلام باشد، هست. و هر قانونى که در ایران قانون اساسى که در ایران بخواهد قانونیت داشته باشد، نمیتواند قانونى باشد که بر خلاف گفته پیغمبر اسلام، بر خلاف گفته قرآن باشد. پس آزادى - که گفته میشود که مطبوعات آزادند، بیان آزاد است - معنایش این نیست که مردم آزادند که هر کارى میخواهند بکنند؛ مثلاً آزادند دزدى بکنند، آزادند به فحشا بروند، آزادند مراکز فحشا درست کنند. این آزادى آزادى غربى است - البته به استثناى دزدیاش - این آزادى غربى [است] که هر کس هر کارى دلش میخواهد بکند و لو اینکه فحشا باشد، و لو اینکه یک کارهایى باشد ناشایسته. این طور آزادى در ایران نمیتواند باشد. آزادى در حدود قانون باید باشد. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد؛ در چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسى، بیانْ آزاد و بحثْ آزاد. این اشتباهى است که میکنند».[4]
در اینجا به چند سخن از ایشان را درباره پرسش مطرح شده اشاره میکنیم:
1. «ان شاء الله مبارزه با فساد میکنیم؛ فحشا را قطع میکنیم؛ مطبوعات را اصلاح میکنیم؛ رادیو را اصلاح میکنیم؛ تلویزیون را اصلاح میکنیم؛ سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغاتْ تبلیغات اسلامى، وزارتخانهها وزارتخانههاى اسلامى، احکامْ احکام اسلام. حدود اسلام را جارى میکنیم...».[1]
2. «ما که میگوییم که مطبوعات آزاد باشند، ما کهنه پرستیم؟ آقایان که الزام میکنند که در مطبوعات این نوشته بشود، آنها مترقیاند؟».[2]
3. «همه مطبوعات آزادند مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد».[3]
4. «به طور کلى، در هر کشورى، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیوى آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببینند که ملت چه میخواهد، مسیر ملت چیست، روشنگرى در آن طریق داشته باشند و مردم را هدایت کنند. اگر مطبوعاتى پیدا شد که مسیر آنها بر خلاف مسیر ملت است، راهى که آنها میروند غیر از راهى است که ملت میرود، این بر فرض اینکه دولت هم اجازه بدهد که بنویسند و بگویند لکن مورد تأیید این ملت نمیتواند باشد؛ و نباید آنرا حساب کرد که یک رسانه ملى است و یک روزنامه کشورى و ملى است. و اگر خداى نخواسته در نوشتن و ننوشتن، نوشتن مقالات انحرافى و ننوشتن مقالاتى که در مسیر ملت است این نحو عمل بکنند، این به نظر میآید که توطئه در کار باشد؛ این غیر از آزادى مطبوعات است.
آقایانى که اسم از "آزادى" میآورند، چه آقایانى که داخل در مطبوعات هستند و چه قشرهاى دیگرى که فریاد از آزادى میزنند، اینها آزادى را درست بیان نمیکنند، یا نمیدانند. در هر مملکتى آزادى در حدود قانون است، در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند. معنى آزادى این نیست که هر کس بر خلاف قوانین بر خلاف قانون اساسى یک ملت، بر خلاف قوانین ملت هم هر چه دلش میخواهد بگوید. آزادى در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران مملکت اسلامى است و قوانین ایران قوانین اسلام است. در قانون اساسى زمان سابق هم این معنا که هر چه بر خلاف قانون اسلام باشد قانون نیست و قانون باید موافق با قوانین اسلام باشد، هست. و هر قانونى که در ایران قانون اساسى که در ایران بخواهد قانونیت داشته باشد، نمیتواند قانونى باشد که بر خلاف گفته پیغمبر اسلام، بر خلاف گفته قرآن باشد. پس آزادى - که گفته میشود که مطبوعات آزادند، بیان آزاد است - معنایش این نیست که مردم آزادند که هر کارى میخواهند بکنند؛ مثلاً آزادند دزدى بکنند، آزادند به فحشا بروند، آزادند مراکز فحشا درست کنند. این آزادى آزادى غربى است - البته به استثناى دزدیاش - این آزادى غربى [است] که هر کس هر کارى دلش میخواهد بکند و لو اینکه فحشا باشد، و لو اینکه یک کارهایى باشد ناشایسته. این طور آزادى در ایران نمیتواند باشد. آزادى در حدود قانون باید باشد. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد؛ در چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسى، بیانْ آزاد و بحثْ آزاد. این اشتباهى است که میکنند».[4]