کد سایت
fa43808
کد بایگانی
53826
نمایه
بدار و جواز آن
طبقه بندی موضوعی
بیشتر بدانیم,مبانی فقهی و اصولی
برچسب
اضطرار|احکام ثانویه|علم اصول فقه|بدار
خلاصه پرسش
«بدار» یعنی چه؟ ادله آن چیست؟ آیا مکلف، مجاز به انجام آن است؟
پرسش
آیا مسئله «بدار» در امر اضطراری ثانوی؛ عقلی است یا پشتوانه نقلی دارد؟ نظرات هر گروه از علما را بیان فرمایید که آیا این مسئله حجیت و اعتبار دارد؟
پاسخ اجمالی
واژه «بدار» که در قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته، در لغت به معنای سبقت و پیشی گرفتن است. معنای اصطلاحی آن در علم اصول آن است که اگر فردی به هر دلیلی مکلف به «مامورٌ به اضطرارى» باشد، آیا میتواند در ابتداى وقت مبادرت به انجام آن نموده، یا باید در آخرین فرصت بدان اقدام کند. دانشمندان اصول معتقدند که چنین بداری جایز است.
پاسخ تفصیلی
«بدار»، یکی از واژگان مورد استفاده در علم اصول است. این واژه در قرآن کریم هم استعمال شده است: «وَ لا تَاْکُلُوها اِسْرافاً وَ بِداراً».[2] معنای اصطلاحی «بدار» در علم اصول نیز برگرفته از همین معنا است.
جایگاه بدار در علم اصول
به احکامی که به لحاظ اضطرار و دیگر عناوین ثانویه بر موضوع حکم مترتب میشود، «احکام ثانوی» گفته میشود[4]
در ارتباط با اجزاء و کفایت «مامور به اضطرارى» از «مامورٌ به واقعى اولی»، چند فرض را میتوان تصور کرد:
1. اگر مامورٌ به اضطرارى (مثل نماز با تیمم)، مانند مامورٌ به واقعى اولى (مثل نماز با وضو) به تمام مصلحت و غرض مولا کافی باشد؛ در این صورت، مبادرت به انجام نماز در اول وقت جایز است. اما اگر نماز با تیمم تنها در صورتى که در آخر وقت خوانده شود به تمام مصلحت کافی است، «بدار» جایز نیست و مکلف باید تا آخر وقت منتظر مانده و اگر دسترسى به آب پیدا نکرد، نماز را با تیمم بخواند. در همین فرض، اگر مکلف از یافتن آب تا آخر وقت نیز مایوس باشد، میتواند در همان اول وقت، نماز را با تیمم بخواند و این نماز، به تمام مصلحت وافى است. ولى اگر از دستیابى به آب مایوس نباشد، بلکه امید داشته باشد تا آخر وقت، آب به او برسد، باید صبر کند و بدار جایز نیست؛ یعنی در این فرض؛ تیمم نمیتواند تمام غرض مولا از مامورٌ به واقعی(نماز با وضو) را اداء کند.
2. اگر مامورٌ به امر اضطرارى، به تمام مصلحت مامورٌ به امر واقعى اولى وافى نباشد؛ در این صورت، براى مکلف بدار جایز نیست و باید در حالت انتظار به سر برد؛ که در بالا توضیح داده شد.
3. در صورتى که نماز با تیمم تمام مصلحت نماز با وضو را وافى نباشد، اما مصلحت باقیمانده در صورت خواندن نماز با تیمم، هم امکان استیفا داشته و هم استیفاى آن لازم باشد هرچند به صورت قضاى نماز با وضو، در اینجا مکلف مخیر است بدار نموده و بعد نماز را قضا کند یا تا آخر وقت صبر کند تا آب پیدا شود.
4. اگر نماز با تیمم، به تمام مصلحت نماز با وضو وافى نباشد و مصلحت باقیمانده امکان استیفا داشته باشد، ولى استیفاى آن لازم نباشد، بلکه مستحب باشد، در این صورت نیز بدار جایز است؛ زیرا مانعى براى مکلف تصور نمیشود. بنابراین، او میتواند در اول وقت، مبادرت به خواندن نماز با تیمم کند، هرچند تکرار نماز در صورت پیدا شدن آب در اثناى وقت، مستحب است.[6]
البته این مطلب مورد قبول نیست؛ زیرا ادله احکام ثانویه؛ دلالت بر نقصان واجبات ثانویه ندارد؛ به این معنا که وقتی در دلیل آمده است: «فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً»؛[8] یعنی اگر فرضاً ده سال هم آب نداشته باشی؛ خاک همانند آب، عنوان «طهوریّت» دارد.
3. امام باقر(ع) فرمود: «انّ التیمّم احد الطّهورین».[10]
جایگاه بدار در علم اصول
به احکامی که به لحاظ اضطرار و دیگر عناوین ثانویه بر موضوع حکم مترتب میشود، «احکام ثانوی» گفته میشود[4]
در ارتباط با اجزاء و کفایت «مامور به اضطرارى» از «مامورٌ به واقعى اولی»، چند فرض را میتوان تصور کرد:
1. اگر مامورٌ به اضطرارى (مثل نماز با تیمم)، مانند مامورٌ به واقعى اولى (مثل نماز با وضو) به تمام مصلحت و غرض مولا کافی باشد؛ در این صورت، مبادرت به انجام نماز در اول وقت جایز است. اما اگر نماز با تیمم تنها در صورتى که در آخر وقت خوانده شود به تمام مصلحت کافی است، «بدار» جایز نیست و مکلف باید تا آخر وقت منتظر مانده و اگر دسترسى به آب پیدا نکرد، نماز را با تیمم بخواند. در همین فرض، اگر مکلف از یافتن آب تا آخر وقت نیز مایوس باشد، میتواند در همان اول وقت، نماز را با تیمم بخواند و این نماز، به تمام مصلحت وافى است. ولى اگر از دستیابى به آب مایوس نباشد، بلکه امید داشته باشد تا آخر وقت، آب به او برسد، باید صبر کند و بدار جایز نیست؛ یعنی در این فرض؛ تیمم نمیتواند تمام غرض مولا از مامورٌ به واقعی(نماز با وضو) را اداء کند.
2. اگر مامورٌ به امر اضطرارى، به تمام مصلحت مامورٌ به امر واقعى اولى وافى نباشد؛ در این صورت، براى مکلف بدار جایز نیست و باید در حالت انتظار به سر برد؛ که در بالا توضیح داده شد.
3. در صورتى که نماز با تیمم تمام مصلحت نماز با وضو را وافى نباشد، اما مصلحت باقیمانده در صورت خواندن نماز با تیمم، هم امکان استیفا داشته و هم استیفاى آن لازم باشد هرچند به صورت قضاى نماز با وضو، در اینجا مکلف مخیر است بدار نموده و بعد نماز را قضا کند یا تا آخر وقت صبر کند تا آب پیدا شود.
4. اگر نماز با تیمم، به تمام مصلحت نماز با وضو وافى نباشد و مصلحت باقیمانده امکان استیفا داشته باشد، ولى استیفاى آن لازم نباشد، بلکه مستحب باشد، در این صورت نیز بدار جایز است؛ زیرا مانعى براى مکلف تصور نمیشود. بنابراین، او میتواند در اول وقت، مبادرت به خواندن نماز با تیمم کند، هرچند تکرار نماز در صورت پیدا شدن آب در اثناى وقت، مستحب است.[6]
البته این مطلب مورد قبول نیست؛ زیرا ادله احکام ثانویه؛ دلالت بر نقصان واجبات ثانویه ندارد؛ به این معنا که وقتی در دلیل آمده است: «فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً»؛[8] یعنی اگر فرضاً ده سال هم آب نداشته باشی؛ خاک همانند آب، عنوان «طهوریّت» دارد.
3. امام باقر(ع) فرمود: «انّ التیمّم احد الطّهورین».[10]
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 110، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412ق.
[4]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 272، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389ش.
[6]. موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، ص 68، تهران، چاپ اول.
[8]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 3، ص 369، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1409ق.
[10]. ایضاح الکفایه، ج 2، ص 136.