کد سایت
fa45850
کد بایگانی
56356
نمایه
آیات سجده و رکوع در قرآن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر,رکوع و سجده
خلاصه پرسش
چرا در برخی آیات قرآن اشاره به رکوع شده است بدون آنکه از سجده سخنی به میان آید؟
پرسش
در آیه 43 سوره بقره به رکوع که رکن نماز است امر شده، ولی چرا به سجده اشارهای نشده است؟ در صورتی که سجده نیز به دنبال رکوع بوده و رکن است؟
پاسخ اجمالی
همانگونه که میدانید سجده مظهر نهایت بندگی بنده، در برابر خالق و پروردگار هستی است و در اظهار بندگی به مراتب از رکوع بالاتر است: «نزدیکترین حالت بنده، به خداوند بزرگ، وقتی است که در سجده است».[1]
«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ هَلْ نَزَلَ فِی الْقُرْآنِ فَقَالَ نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا فَقُلْتُ کَیْفَ حَدُّ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ فَقَالَ أَمَّا مَا یُجْزِیکَ مِنَ الرُّکُوعِ فَثَلَاثُ تَسْبِیحَاتٍ تَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ ثَلَاثاً وَ مَنْ کَانَ یَقْوَى عَلَى أَنْ یُطَوِّلَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فَلْیُطَوِّلْ مَا اسْتَطَاعَ یَکُونُ ذَلِکَ فِی تَسْبِیحِ اللَّهِ وَ تَحْمِیدِهِ وَ تَمْجِیدِهِ وَ الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِد»؛[2] راوی میگوید؛ از امام صادق(ع) پرسیدم، آیا از رکوع و سجود در قرآن چیزی بیان شده است. آنحضرت فرمود آری. خداوند در قرآن فرمود: اى کسانى که ایمان آوردهاید! رکوع کنید، و سجده به جا آورید. پرسیدم حد رکوع و سجده چیست؟ فرمود آنچه را که در رکوع لازم است، سه مرتبه تسبیح است؛ یعنی سه مرتبه «سبحان الله». هر کسی که قدرت و توان بر طولانی نمودن رکوع و سجود را دارد، آنرا طولانی کند و در آن تسبیح و حمد خدا بگوید، و به درگاه الهی دعا و تضرع نماید. بیقین نزدیکترین حالت بنده، به پروردگار وقتی است که در سجده است.
لذا آیاتی که در آنها انسان و فرشتگان امر به سجده شدهاند به مراتب بیش از امر به رکوع است. بنابر این، اگرچه در آیه 43 سوره بقره و نیز آیات 24 سوره ص، 55 سوره مائده و 48 سوره مرسلات اشارهای به سجده نشده، اما در آیات دیگر هم به رکوع و هم به سجده اشاره شده است. برخی آیات نیز تنها به سجده اشاره کرده که این تنوعی در گفتار است. به چند نمونه از این آیات توجه کنید:
1. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛[3] اى کسانى که ایمان آوردهاید! رکوع کنید، و سجده به جا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید.
2. «یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعین»؛[4] اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور! و با رکوع کنندگان، رکوع کن.
3. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً»؛[5] محمّد (ص) فرستاده خدا است و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى.
4. «وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذی خَلَقَهُنَّ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛[6]و از نشانههاى او، شب و روز و خورشید و ماه است. براى خورشید و ماه سجده نکنید، براى خدایى که آفریننده آنها است، سجده کنید، اگر مىخواهید او را بپرستید!
5. «کَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب»؛[7]چنان نیست (که آن طغیانگر مىپندارد) هرگز او را اطاعت مکن، و سجده نما و (به خدا) تقرّب جوى.
«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ هَلْ نَزَلَ فِی الْقُرْآنِ فَقَالَ نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا فَقُلْتُ کَیْفَ حَدُّ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ فَقَالَ أَمَّا مَا یُجْزِیکَ مِنَ الرُّکُوعِ فَثَلَاثُ تَسْبِیحَاتٍ تَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ ثَلَاثاً وَ مَنْ کَانَ یَقْوَى عَلَى أَنْ یُطَوِّلَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فَلْیُطَوِّلْ مَا اسْتَطَاعَ یَکُونُ ذَلِکَ فِی تَسْبِیحِ اللَّهِ وَ تَحْمِیدِهِ وَ تَمْجِیدِهِ وَ الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِد»؛[2] راوی میگوید؛ از امام صادق(ع) پرسیدم، آیا از رکوع و سجود در قرآن چیزی بیان شده است. آنحضرت فرمود آری. خداوند در قرآن فرمود: اى کسانى که ایمان آوردهاید! رکوع کنید، و سجده به جا آورید. پرسیدم حد رکوع و سجده چیست؟ فرمود آنچه را که در رکوع لازم است، سه مرتبه تسبیح است؛ یعنی سه مرتبه «سبحان الله». هر کسی که قدرت و توان بر طولانی نمودن رکوع و سجود را دارد، آنرا طولانی کند و در آن تسبیح و حمد خدا بگوید، و به درگاه الهی دعا و تضرع نماید. بیقین نزدیکترین حالت بنده، به پروردگار وقتی است که در سجده است.
لذا آیاتی که در آنها انسان و فرشتگان امر به سجده شدهاند به مراتب بیش از امر به رکوع است. بنابر این، اگرچه در آیه 43 سوره بقره و نیز آیات 24 سوره ص، 55 سوره مائده و 48 سوره مرسلات اشارهای به سجده نشده، اما در آیات دیگر هم به رکوع و هم به سجده اشاره شده است. برخی آیات نیز تنها به سجده اشاره کرده که این تنوعی در گفتار است. به چند نمونه از این آیات توجه کنید:
1. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛[3] اى کسانى که ایمان آوردهاید! رکوع کنید، و سجده به جا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید.
2. «یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعین»؛[4] اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور! و با رکوع کنندگان، رکوع کن.
3. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً»؛[5] محمّد (ص) فرستاده خدا است و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى.
4. «وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذی خَلَقَهُنَّ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛[6]و از نشانههاى او، شب و روز و خورشید و ماه است. براى خورشید و ماه سجده نکنید، براى خدایى که آفریننده آنها است، سجده کنید، اگر مىخواهید او را بپرستید!
5. «کَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب»؛[7]چنان نیست (که آن طغیانگر مىپندارد) هرگز او را اطاعت مکن، و سجده نما و (به خدا) تقرّب جوى.
[1]. مجلسى، محمدتقى، محقق، مصحح، موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه، ج 2، ص 38، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق.
[2]. طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، خرسان، حسن الموسوى، ج 2، ص 77، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. حج، 77.
[4]. آل عمران، 43.
[5] فتح، 29.
[6]. فصلت، 37.
[7]. علق 19.