کد سایت
fa47087
کد بایگانی
57955
نمایه
نفى الوهیت مسیح(ع) در قرآن
خلاصه پرسش
تفسیر مختصری از آیه 59 سوره آل عمران ارائه داده و توضیح دهید که چرا در این آیه و آیات مشابه، عبارت مستقبل «کن فیکون» آمده با آنکه استفاده از فعل ماضی «کن فکان» با معنا همخوانتر است؟
پرسش
تفسیر آیه «إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» چیست؟ کلمه «یکون» باید «کان» باشد تا با زمان حال فعل گذشته گفتن سازگار باشد، چرا در آیه اینگونه نیست؟
پاسخ اجمالی
این آیه شریفه، در مقام انتقاد از افرادی است که ولادت حضرت عیسی(ع)، بدون آنکه پدری داشته باشد را دلیل بر آن میدانند که عیسی یا خداست و یا فرزند خدا! که قرآن در پاسخ میفرماید: «ماجرای خلقت عیسى(ع) توسط پروردگار همچون ماجرای خلقت آدم(ع) است که او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: موجود باش، او نیز بلافاصله موجود شد».[1]
این استدلال کوتاه و روشن، به این واقعیت میپردازد که اگر مسیح(ع) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، زیرا موضوع آفرینش آدم(ع)، از این هم شگفتانگیزتر بود، او بدون پدر و نیز بدون مادر پا به جهان گذاشت! هر کارى در برابر اراده حق، سهل و آسان است تنها کافى است بفرماید: «موجود باش، آن هم موجود میشود».
اصولاً این مخلوقات هستند که چون قدرت محدودى دارند، کارها را میتوان برای آنان آسان و یا دشوار دانست، اما آنکس که قدرتش نامحدود است، تقسیم کارها به مشکل و آسان، براى او مفهومى ندارد براى او آفریدن یک برگ، یا آفرینش یک جنگل در هزاران کیلومتر یکسان است، و آفرینش یک ذره خاک با منظومه شمسى، مساوى است.[2]
در ادامه باید گفت که استفاده از فعل حال برای کاری که در گذشته انجام شده با ادبیات عرب سازگار است؛ و گاه متکلم برای تأکید بر واقعی بودن ماجرایی که در زمان ماضى(گذشته) رخ داده، آن را مجازاً به صورت حکایت در زمان حال بیان میکند(که گویا هم اکنون و در مقابل چشمان ما، این اتفاق رخ داده است)،[3] و در همین راستا، در آیاتی چون آیه شریفهای که در پرسش از آن یاد شد، ماجرای خلقت آدم(ع) را به گونهای به تصویر کشیده میشود که گویا هم اکنون رخ داده است.
این استدلال کوتاه و روشن، به این واقعیت میپردازد که اگر مسیح(ع) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، زیرا موضوع آفرینش آدم(ع)، از این هم شگفتانگیزتر بود، او بدون پدر و نیز بدون مادر پا به جهان گذاشت! هر کارى در برابر اراده حق، سهل و آسان است تنها کافى است بفرماید: «موجود باش، آن هم موجود میشود».
اصولاً این مخلوقات هستند که چون قدرت محدودى دارند، کارها را میتوان برای آنان آسان و یا دشوار دانست، اما آنکس که قدرتش نامحدود است، تقسیم کارها به مشکل و آسان، براى او مفهومى ندارد براى او آفریدن یک برگ، یا آفرینش یک جنگل در هزاران کیلومتر یکسان است، و آفرینش یک ذره خاک با منظومه شمسى، مساوى است.[2]
در ادامه باید گفت که استفاده از فعل حال برای کاری که در گذشته انجام شده با ادبیات عرب سازگار است؛ و گاه متکلم برای تأکید بر واقعی بودن ماجرایی که در زمان ماضى(گذشته) رخ داده، آن را مجازاً به صورت حکایت در زمان حال بیان میکند(که گویا هم اکنون و در مقابل چشمان ما، این اتفاق رخ داده است)،[3] و در همین راستا، در آیاتی چون آیه شریفهای که در پرسش از آن یاد شد، ماجرای خلقت آدم(ع) را به گونهای به تصویر کشیده میشود که گویا هم اکنون رخ داده است.