کد سایت
fa50778
کد بایگانی
62410
نمایه
احوال شخصیه و مصادیق آن
طبقه بندی موضوعی
دیگر موارد
خلاصه پرسش
مراد از «احوال شخصیه» چیست؟ و مصادیق آن چه اموری میباشند؟
پرسش
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، افراد شافعی مذهب پیرو مذهب خودشان میباشند. احوال شخصیه آنها در محاکم بر اساس فقه شافعی بررسی میشود. میخواستم مصادیق تفصیلی احوال شخصیه را بدانم.
پاسخ اجمالی
در اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مذهب رسمی کشور ایران، «اسلام» و مذهب «جعفری اثنا عشری» اعلام شده است، ولی نسبت به مذاهب چهارگانه اهل سنت(حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی) و مذهب زیدی نیز رعایت احترام کامل و حقوق مربوط به احوال شخصیه را تضمین کرده و به پیروان این مذاهب اجازه داده در انجام مراسم مذهبی، تربیت دینی، احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن طبق فقه خودشان عمل کنند و دادگاههای ایران نیز در موارد مذکوره طبق فقه آنان حکم صادر نمایند.
همچنین در اصل سیزدهم این قانون نیز برخی از اقلیتهای دینی در ایران مانند؛ زرتشتی، کلیمی و مسیحی به رسمیت شناخته شده و به آنان اجازه انجام مراسم در حدود قانون و آزادی عمل در «احوال شخصیه« و تعلیمات دینی طبق آیین خودشان داده شده است.
در ماده 7 قانون مدنی نیز اتباع خارجه مقیم در خاک ایران، از حیث مسائل مربوطه به «احوال شخصیه» و اهلیت[1] خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه، در حدود معاهدات، مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.[2]
با عنایت به اینکه در قانون اساسی و قانون مدنی ایران، مذاهب چهارگانه اهل سنت، مذهب زیدی، برخی از اقلیتهای دینی و اتباع خارجه مقیم در خاک ایران در «احوال شخصیه» مجاز به عمل کردن طبق فقه و آیین و یا مقررات دولت متبوع خود شدهاند، لازم است «احوال شخصیه» تعریف و مصادیق آن روشن شود.
در این زمینه باید گفت که اصطلاح «احوال شخصیه»، اصطلاحی برگرفته از حقوق فرانسه بوده و قبل از آن در فقه و حقوق اسلامی چنین سرفصلی وجود نداشته است گرچه مصادیق آنچه امروزه تحت این عنوان قلمداد میشوند - مانند؛ اهلیت، ارث، وصیت، طلاق، نکاح و... – به صورت مفصل، در فقه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
در تعریف «احوال شخصیه» چندان اختلافی بین حقوقدانان مسلمان با دیگر صاحبنظران حقوقی وجود ندارد، هر چند ممکن است اندک اختلافی در تعبیر وجود داشته باشد که قدر مشترک همه تعریفات چنین است:
«احوال شخصیه» عبارت است از مجموع صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق و حقوق شده و آن را اعمال و اجرا میکند.[3]
اما مصادیق «احوال شخصیه» در حقوق و قوانین کشورها یکسان نبوده و حتی در حقوق ایران نیز «احوال شخصیه» بهطور کامل بیان نشده است.
مصادیقی که برای «احوال شخصیه» در حقوق ایران میتوان در نظر گرفت، مستفاد قوانینی چون ماده 6 و 7 قانون مدنی و اصلهای 12 و 13 قانون اساسی و ماده واحده اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه میباشد که در آنها اموری از قبیل؛ نکاح، طلاق، ارث ، وصیت، اهلیت و فرزند خواندگی[4] به عنوان مصادیق «احوال شخصیه» تعیین گردیدهاند.
گفتنی است تنها موارد یاد شده از مصادیق «احوال شخصیه» به شمار نمیآیند، بلکه متعلقات و متفرعات هر کدام نیز از «احوال شخصیه» محسوب میشوند؛ مثلاً در نکاح که یکی از مصادیق «احوال شخصیه» است متعلقات و متفرعات آن؛ مانند مهر، جهیزیه، نفقه، وضع اموال شوهر، نسب، ابوت، حضانت، فسخ نکاح و...، نیز از «احوال شخصیه» به شمار میآیند، هر چند در قانون به صراحت از آنها اسمی برده نشده است.
همچنین در اصل سیزدهم این قانون نیز برخی از اقلیتهای دینی در ایران مانند؛ زرتشتی، کلیمی و مسیحی به رسمیت شناخته شده و به آنان اجازه انجام مراسم در حدود قانون و آزادی عمل در «احوال شخصیه« و تعلیمات دینی طبق آیین خودشان داده شده است.
در ماده 7 قانون مدنی نیز اتباع خارجه مقیم در خاک ایران، از حیث مسائل مربوطه به «احوال شخصیه» و اهلیت[1] خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه، در حدود معاهدات، مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.[2]
با عنایت به اینکه در قانون اساسی و قانون مدنی ایران، مذاهب چهارگانه اهل سنت، مذهب زیدی، برخی از اقلیتهای دینی و اتباع خارجه مقیم در خاک ایران در «احوال شخصیه» مجاز به عمل کردن طبق فقه و آیین و یا مقررات دولت متبوع خود شدهاند، لازم است «احوال شخصیه» تعریف و مصادیق آن روشن شود.
در این زمینه باید گفت که اصطلاح «احوال شخصیه»، اصطلاحی برگرفته از حقوق فرانسه بوده و قبل از آن در فقه و حقوق اسلامی چنین سرفصلی وجود نداشته است گرچه مصادیق آنچه امروزه تحت این عنوان قلمداد میشوند - مانند؛ اهلیت، ارث، وصیت، طلاق، نکاح و... – به صورت مفصل، در فقه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
در تعریف «احوال شخصیه» چندان اختلافی بین حقوقدانان مسلمان با دیگر صاحبنظران حقوقی وجود ندارد، هر چند ممکن است اندک اختلافی در تعبیر وجود داشته باشد که قدر مشترک همه تعریفات چنین است:
«احوال شخصیه» عبارت است از مجموع صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق و حقوق شده و آن را اعمال و اجرا میکند.[3]
اما مصادیق «احوال شخصیه» در حقوق و قوانین کشورها یکسان نبوده و حتی در حقوق ایران نیز «احوال شخصیه» بهطور کامل بیان نشده است.
مصادیقی که برای «احوال شخصیه» در حقوق ایران میتوان در نظر گرفت، مستفاد قوانینی چون ماده 6 و 7 قانون مدنی و اصلهای 12 و 13 قانون اساسی و ماده واحده اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه میباشد که در آنها اموری از قبیل؛ نکاح، طلاق، ارث ، وصیت، اهلیت و فرزند خواندگی[4] به عنوان مصادیق «احوال شخصیه» تعیین گردیدهاند.
گفتنی است تنها موارد یاد شده از مصادیق «احوال شخصیه» به شمار نمیآیند، بلکه متعلقات و متفرعات هر کدام نیز از «احوال شخصیه» محسوب میشوند؛ مثلاً در نکاح که یکی از مصادیق «احوال شخصیه» است متعلقات و متفرعات آن؛ مانند مهر، جهیزیه، نفقه، وضع اموال شوهر، نسب، ابوت، حضانت، فسخ نکاح و...، نیز از «احوال شخصیه» به شمار میآیند، هر چند در قانون به صراحت از آنها اسمی برده نشده است.
[1]. «اهلیت عبارت از قابلیت و صلاحیت قانونى برای یک شخص، جهت دارا شدن و برخور داری از حق (اهلیت تمتع) و اعمال و اجرای حق(اهلیت استیفا) است.»؛ طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 1، ص 32 – 33، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1418ق؛ جمعى از مؤلفان، مجلة فقه أهل البیت(ع)، ج 56، ص 181، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، چاپ اول، بیتا.
[2]. امامى، سید حسن، حقوق مدنى، ج 4، ص 99، تهران، اسلامیة، بیتا.
[3]. حقوق مدنی(طاهری)، ج 1، ص 36؛ براتی نیا، محمود، آشنایی با اصطلاحات حقوقی، ص 2، بیجا، بیتا.
[4]. «برای ایرانیان غیرشیعه«.