کد سایت
fa50993
کد بایگانی
62694
نمایه
تحصیل علم و دانش برای غلبه بر دشمن
طبقه بندی موضوعی
معیار شناسی (دین و اخلاق),فضایل اخلاقی
برچسب
تحصیل|دانش|چمران|کینه دشمن|غلبه بر دشمن
خلاصه پرسش
آیا میتوان، کینه از دشمن و تلاش برای به زانو درآوردن او را انگیزهای برای کسب دانش قرار داد؟ آیا چنین نیتی که از افرادی چون شهید چمران نقل شده، نیتی خالصانه بوده و نوعی تکبر و برتری طلبی مذموم نیست؟!
پرسش
سلام؛ این متن از مصطفی چمران در فضای مجازی آمده است: «ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر میفروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلانِ مغرور و متکبر را به زانو در آورم، آنگاه خود خاضعترین و افتادهترین فرد روی زمین باشم».
آیا ما هم میتوانیم، کینه از دشمن را نیّت مطالعهمان قرار دهیم؟ آیا این نیّت، خلوص دارد؟ آیا نیّتی خالصتر از این هم میتوانیم داشته باشیم که به همین اندازه قدرتمند باشد و ما را به عمل وادارد؟ آن نیّت چیست؟
پاسخ اجمالی
چنین نیتی اگر در راستای هوای نفس و خودخواهی ما باشد ناپسند است، امّا میتوان برای یاری دین خدا و قدرت عمل در برابر دشمنان دین، از خدا خواست تا چنین قدرت و دانشی را به ما بدهد که بتوانیم از لحاظ موقعیت اجتماعی از دشمنان دین برتر بوده و به ترویج دین و اخلاق کمک کنیم که در این صورت، این نیت ما میتواند خالصانه باشد.
سخنانی مانند آنچه در پرسش در مورد یکی از دلنوشتهها مطرح شد، میتواند برگرفته از برخی آموزههای دینی ما باشد. امام سجاد(ع) در یکی از دعاهایشان به خداوند عرضه میدارد:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِی یَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِی، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِی، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی، وَ هَبْ لِی مَکْراً عَلَى مَنْ کَایَدَنِی، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِی، وَ تَکْذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی، وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی»؛[1]
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در برابر آنکه بر من ستم میکند تنى توانا ده؛ در برابر آنکه با من به بحث و جدال برخاسته، زبانى گویا ده؛ در برابر کسى که با من دشمنى میورزد پیروزى عطا کن؛ در برابر کسى که بر من حیله میکند، مکر ارزانى دار؛ در برابر کسى که مرا مقهور خود خواهد، قدرت عطا فرماى؛ دروغ کسى را که مرا دشنام میدهد آشکار ساز؛ از آنکه تهدیدم میکند مرا به سلامت دار؛ توفیقم ده که فرمانبردار کسى باشم که مرا به راه راست میبرد؛ و پیرو آنکه به دنبال ارشادم است!
دقّت در سخنان امام(ع) روشن میکند که آنحضرت از خداوند میخواهد چنان قدرت علمی، جسمی، مادی و ... پیدا کند که به واسطه آن دشمن نتواند هیچ نوع تسلّطی بر وی داشته باشد.
از طرفی باید دقت داشت که برتری علمی و اجتماعی بر دشمنان – و یا حتی بر دوستان – نباید منجر بدان شود که در درون خود نیز دچار تکبر و خودپسندی شده و با نفوذ این رذیله اخلاقی در وجودمان، روابط خود را با خالق هستی تیره کنیم.
اینگونه است که علاوه بر دعاهایی که برای ارتقای درجات علمی و اجتماعی میکنیم باید از خدا بخواهیم تا بعد از این پیشرفتها دچار خودپسندی نشویم، همانگونه که در ادعیه مأثوره میخوانیم:
وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ، ... وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا.[2]
خدایا! در میان جامعه عزیزم کن، اما به خودبزرگبینی مبتلایم مکن! ... خدایا! در میان مردم مرا پلّه پلّه بالا مبر مگر به همان اندازه در اندرونم، پلّه پلّه پایینتر آیم! خدایا! هیچ عزت ظاهری نصیبم نکن مگر آنکه به همان مقدار، ذلت باطنی به من هدیه کنی!
سخنانی مانند آنچه در پرسش در مورد یکی از دلنوشتهها مطرح شد، میتواند برگرفته از برخی آموزههای دینی ما باشد. امام سجاد(ع) در یکی از دعاهایشان به خداوند عرضه میدارد:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِی یَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِی، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِی، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی، وَ هَبْ لِی مَکْراً عَلَى مَنْ کَایَدَنِی، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِی، وَ تَکْذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی، وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی»؛[1]
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در برابر آنکه بر من ستم میکند تنى توانا ده؛ در برابر آنکه با من به بحث و جدال برخاسته، زبانى گویا ده؛ در برابر کسى که با من دشمنى میورزد پیروزى عطا کن؛ در برابر کسى که بر من حیله میکند، مکر ارزانى دار؛ در برابر کسى که مرا مقهور خود خواهد، قدرت عطا فرماى؛ دروغ کسى را که مرا دشنام میدهد آشکار ساز؛ از آنکه تهدیدم میکند مرا به سلامت دار؛ توفیقم ده که فرمانبردار کسى باشم که مرا به راه راست میبرد؛ و پیرو آنکه به دنبال ارشادم است!
دقّت در سخنان امام(ع) روشن میکند که آنحضرت از خداوند میخواهد چنان قدرت علمی، جسمی، مادی و ... پیدا کند که به واسطه آن دشمن نتواند هیچ نوع تسلّطی بر وی داشته باشد.
از طرفی باید دقت داشت که برتری علمی و اجتماعی بر دشمنان – و یا حتی بر دوستان – نباید منجر بدان شود که در درون خود نیز دچار تکبر و خودپسندی شده و با نفوذ این رذیله اخلاقی در وجودمان، روابط خود را با خالق هستی تیره کنیم.
اینگونه است که علاوه بر دعاهایی که برای ارتقای درجات علمی و اجتماعی میکنیم باید از خدا بخواهیم تا بعد از این پیشرفتها دچار خودپسندی نشویم، همانگونه که در ادعیه مأثوره میخوانیم:
وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ، ... وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا.[2]
خدایا! در میان جامعه عزیزم کن، اما به خودبزرگبینی مبتلایم مکن! ... خدایا! در میان مردم مرا پلّه پلّه بالا مبر مگر به همان اندازه در اندرونم، پلّه پلّه پایینتر آیم! خدایا! هیچ عزت ظاهری نصیبم نکن مگر آنکه به همان مقدار، ذلت باطنی به من هدیه کنی!