کد سایت
fa54104
کد بایگانی
66615
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,روایات و دعاهای برجای مانده,گناه و رذائل اخلاقی
خلاصه پرسش
چرا امام علی(ع) فرمود: هر فردی که به پست و ثروتی برسد، تکبر و گردنفرازی خواهد کرد؟
پرسش
منظور حضرت امیر(ع) در حکمت 216 که میفرماید: «هرکسی به نوایی رسید تجاوزکار شد»، چیست؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) در یکی از سخنانش فرمود: «مَنْ نَالَ اسْتَطَال»؛[1] هر کس به مقامى رسید گردنفرازى کرد.
معنای این سخن آن است که توانگرى عامل طغیانگرى است؛ یعنی بیشتر افراد اینگونهاند که اگر به موقعیتی دنیایی دست یابند، شروع به تکبر و پایمال کردن حق دیگران میکنند. به عبارت دیگر، اکثر مردم اینگونهاند که اگر به مقام یا جایگاهی برسند، به جای اینکه به شکرانه آن نعمت خضوع و فروتنى نمایند تا آن مقام برایشان باقى بماند و زیاد گردد، به طغیانگری و تکبر و فخرفروشی میپردازند.[2]
این کلام حکمتآمیز تعبیری دیگر از آیات قرآن است که میفرماید: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[3] انسان آنگاه که خود را بینیاز بپندارد، سر به طغیان خواهد گذاشت!
البتّه طبیعی است که اقلیّتی وجود دارند که اینگونه نبوده و وضعیت روحی آنان در حالات گوناگون، متفاوت نخواهد بود که خود حضرتشان نیز از این گروه میباشند، زیرا ایشان بعد از رسیدن به خلافت ظاهری، زندگی زاهدانهتری را نسبت به گذشته دنبال کردند.
معنای این سخن آن است که توانگرى عامل طغیانگرى است؛ یعنی بیشتر افراد اینگونهاند که اگر به موقعیتی دنیایی دست یابند، شروع به تکبر و پایمال کردن حق دیگران میکنند. به عبارت دیگر، اکثر مردم اینگونهاند که اگر به مقام یا جایگاهی برسند، به جای اینکه به شکرانه آن نعمت خضوع و فروتنى نمایند تا آن مقام برایشان باقى بماند و زیاد گردد، به طغیانگری و تکبر و فخرفروشی میپردازند.[2]
این کلام حکمتآمیز تعبیری دیگر از آیات قرآن است که میفرماید: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[3] انسان آنگاه که خود را بینیاز بپندارد، سر به طغیان خواهد گذاشت!
البتّه طبیعی است که اقلیّتی وجود دارند که اینگونه نبوده و وضعیت روحی آنان در حالات گوناگون، متفاوت نخواهد بود که خود حضرتشان نیز از این گروه میباشند، زیرا ایشان بعد از رسیدن به خلافت ظاهری، زندگی زاهدانهتری را نسبت به گذشته دنبال کردند.
[1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص ۵۰۷ قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی(الأصول و الروضة)، محقق، مصحح، شعرانى، ابوالحسن، ج 11، ص 232، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق؛ بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج 5، ص 598، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
[3] . علق، 6 - 7.