بر اساس صریح آیات قرآن، پیامبر اسلام(ص) در راستای رسالت خویش مأمور بود تا مردم را به دین اسلام دعوت کند، اما سبک و شیوه آنحضرت دعوت مسالمتآمیز بود، نه به راه انداختن جنگ و تحمیل دین بر مردم: «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة»؛[1] با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ»؛[2] و بر پیامبر چیزى جز رساندن آشکار نیست.
بدین منظور پیامبر اسلام(ص) با خواندن آیاتی که بر حضرتش نازل میشد، مردم جزیرة العرب را به اسلام، توحید و عبادت خدای یکتا - در برابر پرستش بتها- فرا میخواند. و در بیرون از مرزهای عربستان نیز با فرستادن نامه، وظیفه الهی خویش را انجام میداد. شاهد این مدعا نامههای آنحضرت به سران برخی از کشورها است.[3]
پیامبر گرامی اسلام(ص)، اما در برابر دعوت مسالمتآمیز خویش در داخل با مخالفان سرسختی روبرو بود که منطق و گفتوگو در دستور کارشان نبود و چون دعوت پیامبر را در تضاد با خواستههای نفسانی خویش میدیدند، جنگهایی را بر رسول خدا(ص) تحمیل نمودند. نبردهای پیامبر با این افراد جنبه تدافعی محض و یا دفاع پیشگیرانه داشت. آنحضرت حتی در پایگاه رسالت خود(مدینه)، با یهودیان آن شهر تا زمانی که خیانت نکرده بودند، نبردی را آغاز نکرد.
به اعتقاد ما رسول خدا(ص) نه جنگی به قصد کشورگشایی داشت و نه در راستای رسالتش جنگی را بر مردمی تحمیل کرد. ایشان آیات الهی را بر مردم حقیقتجو میخواند و دلها را تسخیر میکرد.
[1]. نحل، 125.
[2]. نور، 54.
[3]. ر ک: پیامبر اسلام(ص) و دعوت از سران کشورها برای اسلام آوردن، 41701.