کد سایت
fa58513
کد بایگانی
71845
نمایه
فرقههای زمان امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)
طبقه بندی موضوعی
امام سجاد ع,امام باقر ع,فرقه های منشعب از شیعه
خلاصه پرسش
چه فرقههای انشعابی شیعی در زمان امام سجاد و امام باقر(ع) ظهور و بروز یافتند؟
پرسش
چه فرقههایی در زمان امام سجاد و امام باقر(ع) ظهور یافتند؟
پاسخ اجمالی
امام سجاد(ع)؛ در سال 38 ق. در شهر مدینه به دنیا آمد و در سال 95 درگذشت. عمر آنحضرت 57 سال بود[1] که حدود 34 سال از عمر شریفشان، امامت مسلمانان را بر عهده داشت.[2]
امام باقر(ع)؛ در روز جمعه اول ماه رجب سال 57 ق در شهر مدینه متولد شد،[3] و در سال 114ق به شهادت رسید و در هنگام وفات 57 سال از عمر شریفشان میگذشت.[4]
لذا ایام حیات آن بزرگواران از سال 38 هجری آغاز و در سال 114 هجری به پایان رسید. در این ایام چندین فرقه انشعابی در میان شیعه به وجود آمد که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. زیدیّه
زیدیّه، فرقهاى از مسلمانان است،[5] که خود را پیرو زید بن علىّ بن الحسین میدانند. داستان زید و خروج او چنین است: در سال 121 یا 122 ق، زید بن على به شام رفت. پس از آن بعضى از اهل کوفه با وى بیعت کردند و زید با والى کوفه جنگ کرد و شهید شد. پس از شهادت زید و یحیى، گروهى پدید آمدند که خود را پیرو زید به حساب میآوردند و به فرقه زیدیّه مشهور شدند. خود زیدیه بعدها به هشت فرقه جارودیه،[6] مرئیه، ابرقیه، یعقوبیه،[7] عقبیه، ابتریه،[8] جریریه،[9] و یمانیه منشعب شدند.[10]
2. کیسانیّه
پیروان «مختار بن ابوعبیده ثقفى» را «کیسانیّه» میگویند، چون «کیسان» لقب مختار بوده است.[11] بر اساس برخی گزارشها کیسانیه قائل به امامت محمد بن حنفیه بودند و بر این باورند که او همان مهدى موعود(ع) است که روزى ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد.[12] دلیل آنها بر این مسئله این است که امام علی(ع) پرچم را در بصره به دست او داده است.[13] این فرقه به طور کلی منقرض شدند و کسى از آنها باقی نمانده است.[14]
3. بیانیه
آنان از فرقههای غالی شیعه و پیروان «بیان بن سمعان تمیمى نهدى» بودند که ادعای نبوت کرد. وی معتقد به تناسخ و رجعت بود و در آغاز خود را جانشین ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه میدانست. بیان بن سمعان به طریق غلوّ بود، و حضرت على(ع) را خدا شمرد. وی از معاصرین حضرت سجاد(ع) و امام باقر(ع) بود و در سال 119 هـ.ق به قتل رسید.[15]
4. منصوریه
پیروان «ابومنصور عجلى» بودند که معاصر امام باقر(ع) بود و از غالیان شیعه به شمار میرفت. این فرقه را «کسفیه» نیز گفتهاند؛[16] زیرا ابو منصور میگفت: من همان پاره ابرى هستم که خداوند فرو افتادن آنرا از آسمان وعده داد :«وَ إِنْ یَرَوْا کِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً یَقُولُوا سَحابٌ مَرْکُومٌ»[17].[18]
5. مغیریه
پیروان «مغیرة بن سعید عجلى کوفى» مکنّى به ابو عبدالله بودند که در سال 119 هـ.ق کشته شد. مغیره انتظار ظهور «محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن» را به عنوان مهدى تبلیغ میکرد، و در آخر کار ادعاى نبوت کرد. تا اینکه خالد بن عبدالله القسرى بر وى دست یافت و او را بر دار زد.[19] امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مغیرة بن سعید را لعنت کردند.[20]
6. جناحیّه
پیروان «عبدالله بن معاویة بن عبدالله بن جعفر بن ابوطالب» بودند. آنان بخشی از «مغیریه» بودند که پس از قتل محمد بن عبدالله بن الحسن از اطراف مغیره پراکنده شدند و در طلب امام، به مدینه آمدند و در آنجا عبدالله بن معاویه را به رهبری انتخاب کردند و گمان بردند که او بعد از على و اولادش امام است. ایشان میگفتند که علم در دل عبدالله بن معاویه مانند علف در صحرا میروید.[21]
گفتنی است که امروزه غیر از «زیدیه»، دیگر فرقههای یاد شده، از پیروانی برخوردار نیستند.
امام باقر(ع)؛ در روز جمعه اول ماه رجب سال 57 ق در شهر مدینه متولد شد،[3] و در سال 114ق به شهادت رسید و در هنگام وفات 57 سال از عمر شریفشان میگذشت.[4]
لذا ایام حیات آن بزرگواران از سال 38 هجری آغاز و در سال 114 هجری به پایان رسید. در این ایام چندین فرقه انشعابی در میان شیعه به وجود آمد که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. زیدیّه
زیدیّه، فرقهاى از مسلمانان است،[5] که خود را پیرو زید بن علىّ بن الحسین میدانند. داستان زید و خروج او چنین است: در سال 121 یا 122 ق، زید بن على به شام رفت. پس از آن بعضى از اهل کوفه با وى بیعت کردند و زید با والى کوفه جنگ کرد و شهید شد. پس از شهادت زید و یحیى، گروهى پدید آمدند که خود را پیرو زید به حساب میآوردند و به فرقه زیدیّه مشهور شدند. خود زیدیه بعدها به هشت فرقه جارودیه،[6] مرئیه، ابرقیه، یعقوبیه،[7] عقبیه، ابتریه،[8] جریریه،[9] و یمانیه منشعب شدند.[10]
2. کیسانیّه
پیروان «مختار بن ابوعبیده ثقفى» را «کیسانیّه» میگویند، چون «کیسان» لقب مختار بوده است.[11] بر اساس برخی گزارشها کیسانیه قائل به امامت محمد بن حنفیه بودند و بر این باورند که او همان مهدى موعود(ع) است که روزى ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد.[12] دلیل آنها بر این مسئله این است که امام علی(ع) پرچم را در بصره به دست او داده است.[13] این فرقه به طور کلی منقرض شدند و کسى از آنها باقی نمانده است.[14]
3. بیانیه
آنان از فرقههای غالی شیعه و پیروان «بیان بن سمعان تمیمى نهدى» بودند که ادعای نبوت کرد. وی معتقد به تناسخ و رجعت بود و در آغاز خود را جانشین ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه میدانست. بیان بن سمعان به طریق غلوّ بود، و حضرت على(ع) را خدا شمرد. وی از معاصرین حضرت سجاد(ع) و امام باقر(ع) بود و در سال 119 هـ.ق به قتل رسید.[15]
4. منصوریه
پیروان «ابومنصور عجلى» بودند که معاصر امام باقر(ع) بود و از غالیان شیعه به شمار میرفت. این فرقه را «کسفیه» نیز گفتهاند؛[16] زیرا ابو منصور میگفت: من همان پاره ابرى هستم که خداوند فرو افتادن آنرا از آسمان وعده داد :«وَ إِنْ یَرَوْا کِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً یَقُولُوا سَحابٌ مَرْکُومٌ»[17].[18]
5. مغیریه
پیروان «مغیرة بن سعید عجلى کوفى» مکنّى به ابو عبدالله بودند که در سال 119 هـ.ق کشته شد. مغیره انتظار ظهور «محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن» را به عنوان مهدى تبلیغ میکرد، و در آخر کار ادعاى نبوت کرد. تا اینکه خالد بن عبدالله القسرى بر وى دست یافت و او را بر دار زد.[19] امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مغیرة بن سعید را لعنت کردند.[20]
6. جناحیّه
پیروان «عبدالله بن معاویة بن عبدالله بن جعفر بن ابوطالب» بودند. آنان بخشی از «مغیریه» بودند که پس از قتل محمد بن عبدالله بن الحسن از اطراف مغیره پراکنده شدند و در طلب امام، به مدینه آمدند و در آنجا عبدالله بن معاویه را به رهبری انتخاب کردند و گمان بردند که او بعد از على و اولادش امام است. ایشان میگفتند که علم در دل عبدالله بن معاویه مانند علف در صحرا میروید.[21]
گفتنی است که امروزه غیر از «زیدیه»، دیگر فرقههای یاد شده، از پیروانی برخوردار نیستند.
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 466، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 138، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. البته گزارشهای دیگری با اندک تفاوتهایی نیز وجود دارد.
[3]. بعضى نیز گفتهاند: تولد آنجناب روز سوم صفر بوده است. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول، ص 277، البلاغ، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ کاشفى سبزوارى، ملاحسین، روضة الشهداء، ص 512، نوید اسلام، قم، چاپ سوم، 1382ش؛ شبراوی، جمال الدین، الإتحاف بحب الأشراف، ص 279، دارالکتاب، قم، چاپ اول، 1423ق؛ حسینى عاملى، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام، ص 93، بعثت، قم، چاپ اول، 1412ق؛ قرشی، باقر شریف، حیاة الإمام محمد الباقر علیه السلام، ج 1، ص 20، دار البلاغة، بیروت، چاپ اول، 1413ق.
[5]. ر.ک: «عقاید زیدیه و حوثیها»، 6794.
[6]. اصحاب أبیجارود زیاد بن منذر عبدی.
[7]. اصحاب یعقوب بن علی کوفی.
[8]. اصحاب کثیر أبتر و حسن بن صالح بن یحیى.
[9]. اصحاب سلیمان بن جریر.
[10]. مسعودی، أبوالحسن على بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 3، ص 208 - 209، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[11]. مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 131، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[12]. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، شحادة، خلیل، ج 1، ص 248، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[13]. البدء و التاریخ، ج 5، ص 131.
[14]. ر.ک: شیخ مفید، الفصول المختارة، ص 296 به بعد، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[15]. بغدادى، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص 227، بیروت، دار الجیل، دارالافاق، 1408ق.
[16]. ر.ک: سیف الدین آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج 5، ص 55، قاهره، دارالکتب، چاپ 1423ق.
[17]. طور، 44.
[18]. ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق، عکاشه، ثروت، ص 623، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م.
[19]. الفرق بین الفرق، ص 229 – 233.
[20]. مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص 204، قم، المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[21]. الفرق بین الفرق، ص 235.