کد سایت
fa61429
کد بایگانی
75545
نمایه
استفاده از گِل زمین برای خلقت حضرت آدم(ع)
طبقه بندی موضوعی
خلقت انسان,فرشتگان
خلاصه پرسش
آیا خداوند جهت خلقت انسان، چند فرشته را برای آوردن خاک به زمین فرستاد، ولی به غیر از حضرت عزرائیل(ملک الموت) هیچکدامشان موفّق نشدند؟!
پرسش
آیا این روایت که خداوند چند بار فرشتگان مقربش را برای بردن خاک از زمین برای خلق انسان فرستاد، ولی زمین آنها را قسم داد و آنها دست خالی برگشتند، و تنها عزراییل موفق شد، صحیح است؟
پاسخ اجمالی
بر اساس نقلی، پروردگار به زمین فهماند که تصمیم به آفرینش آفریدگانی در او دارد که برخی مطیع و برخی گناهکار خواهند بود. زمین با شنیدن این خبر بر خود لرزید و از خدا خواست تا با مهربانی خود، افراد گناهکار و دوزخی را با استفاده از خاکش نیافریند!
اما خداوند جبرئیل را به آنجا فرستاد تا مقداری گِل برای آفرینش انسان بیاورد. زمین ناله زد و جبرئیل را به عزت خدا سوگند داد و از او خواهش کرد تا چیزی از او برندارد تا دست تضرع به سوی خدا بردارد و از او خواهش کند که از این کار منصرف شود. بعد از این تضرع، خدا به جبرئیل فرمان داد تا برگردد! این ماجرا برای میکائیل و اسرافیل نیز تکرار شد. در آخرین مرحله، خدا عزرائیل را برای این کار فرستاد و او به خواهش و تمنای زمین گوش فرا نداده و به او گفت: چه خوشت بیاید و چه بدت بیاید، خدا به من فرمانى داده که آنرا اجرا خواهم کرد! و مشتى از خاک زمین را برداشت و آنرا با خود برد و در جای مشخصی که برایش در نظر گرفته شده بود گذاشت. خدا فرمود: چنانچه با وجود کراهت زمین، به این فرمان من عمل کردی، از امروز تا روز قیامت، مسئول گرفتن جان همه اهل زمین و آنانی که مرگ را برایشان مقدّر کردهام نیز باش.[1]
در مورد این روایت باید گفت؛ سید بن طاوس در مورد سند این روایت به کتاب مندرسی اشاره میکند که تنها بخشی از آن سالم باقی مانده و در آن ادعا شد که نوشتار موجود در آن، بازنویسی صحف ادریس نبی(ع) میباشد. ابن طاوس این کتاب را در کتابخانه نجف اشرف یافته و به نظر ایشان گویا استنساخ این کتاب در قرن پنجم هجری رخ داده است.[2] گرچه ابن طاوس از راویان بزرگ شیعی بوده و مقامشان جای انکار نیست و نیز منبع نقل شده نیز از منابع نسبتاً کهن است، ولی با توجه به رواج اسرائیلیات در آن دوره و فقدان سلسله سند در آن کتاب و نیز مشخص نبودن مؤلف آن، اینگونه نیست که مطالب آن کاملاً قابل اعتماد بوده و بتوان آنرا با درصد بالایی از احتمال، به معصومان(ع) نسبت دارد.
از طرفی با توجه به آیاتی چون آیه 27 سوره انبیاء و آیه 50 سوره نحل، هیچ یک از فرشتگان در جایگاهی نیستند که در انجام دستورات پروردگار کوتاهی کرده تا نیازی باشد که فرشته دیگری جایگزین آنان شود.
اما خداوند جبرئیل را به آنجا فرستاد تا مقداری گِل برای آفرینش انسان بیاورد. زمین ناله زد و جبرئیل را به عزت خدا سوگند داد و از او خواهش کرد تا چیزی از او برندارد تا دست تضرع به سوی خدا بردارد و از او خواهش کند که از این کار منصرف شود. بعد از این تضرع، خدا به جبرئیل فرمان داد تا برگردد! این ماجرا برای میکائیل و اسرافیل نیز تکرار شد. در آخرین مرحله، خدا عزرائیل را برای این کار فرستاد و او به خواهش و تمنای زمین گوش فرا نداده و به او گفت: چه خوشت بیاید و چه بدت بیاید، خدا به من فرمانى داده که آنرا اجرا خواهم کرد! و مشتى از خاک زمین را برداشت و آنرا با خود برد و در جای مشخصی که برایش در نظر گرفته شده بود گذاشت. خدا فرمود: چنانچه با وجود کراهت زمین، به این فرمان من عمل کردی، از امروز تا روز قیامت، مسئول گرفتن جان همه اهل زمین و آنانی که مرگ را برایشان مقدّر کردهام نیز باش.[1]
در مورد این روایت باید گفت؛ سید بن طاوس در مورد سند این روایت به کتاب مندرسی اشاره میکند که تنها بخشی از آن سالم باقی مانده و در آن ادعا شد که نوشتار موجود در آن، بازنویسی صحف ادریس نبی(ع) میباشد. ابن طاوس این کتاب را در کتابخانه نجف اشرف یافته و به نظر ایشان گویا استنساخ این کتاب در قرن پنجم هجری رخ داده است.[2] گرچه ابن طاوس از راویان بزرگ شیعی بوده و مقامشان جای انکار نیست و نیز منبع نقل شده نیز از منابع نسبتاً کهن است، ولی با توجه به رواج اسرائیلیات در آن دوره و فقدان سلسله سند در آن کتاب و نیز مشخص نبودن مؤلف آن، اینگونه نیست که مطالب آن کاملاً قابل اعتماد بوده و بتوان آنرا با درصد بالایی از احتمال، به معصومان(ع) نسبت دارد.
از طرفی با توجه به آیاتی چون آیه 27 سوره انبیاء و آیه 50 سوره نحل، هیچ یک از فرشتگان در جایگاهی نیستند که در انجام دستورات پروردگار کوتاهی کرده تا نیازی باشد که فرشته دیگری جایگزین آنان شود.