کد سایت
fa61822
کد بایگانی
76042
نمایه
اسناد فعل مؤنث به جن و انس در آیات قرآن
طبقه بندی موضوعی
صرف و نحو
خلاصه پرسش
چرا با آنکه لفظ «جن» و «انس» مذکرند، برخی فعلهایی که در قرآن به آنان اسناد داده میشود مؤنث است؟
پرسش
چرا در آیه 5 سوره جن، فعل(قال) برای فاعلهای (الانس و الجن)، به صورت مونث آمده، در حالیکه این دو اسم مذکرند؟
پاسخ اجمالی
جن در مقابل انس استعمال میشود و به عموم جنیان و نوع آنها اطلاق میگردد.[1] به عبارت دیگر، جن به جماعتی از فرزندان «جان» که پدر تمام جنیان است، اطلاق میشود،[2] چنانکه «انس» نیز اسم جنس است که برای نوع و جماعت انسانها استعمال میشود.[3]
هر چند این دو کلمه از حیث لفظ، مفرد و مذکر هستند، اما گاهی به اعتبار آنکه معنای جمع در این دو کلمه نهفته است، فعل اسنادی و ضمیر ارجاعی به آنها، جمع آورده میشود. همچنین گاهی نیز به اعتبار لفظ «جماعة» که مفرد مؤنث و حاکی از معنای جمعی این دو کلمه میباشد، فعل اسنادی و ضمیر ارجاعی به این دو کلمه مفرد مؤنث آورده میشود. مانند اسناد فعل جمع مذکر غایب «ظَنُّوا» و ارجاع ضمیر «هُم» و اسناد فعل جمع مذکر مخاطب «ظَنَنْتُمْ» و ارجاع ضمیر آن در آیه: «وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا کَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللهُ أَحَداً»[4] به «انس» و جن،[5] و یا اسناد فعل «اجتمعت» که صیغه مفرد مؤنث مغایب است به «الانس» و «الجن» در آیه «قُل لَّئنِِ اجْتَمَعَتِ الْانسُ وَ الْجِنُّ عَلىَ أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَاذَا الْقُرْءَانِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کاَنَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا».[6] همچنین اسناد فعل مضارع «تقول» که صیغه مفرد مؤنث مغایب است به «الانس» و «الجن» به اعتبار لفظ مفرد مؤنث «جماعة» که حاکی از معنای جمعی این دو میباشد.[7]
بنابراین اسناد فعل مذکر در برخی موارد و مؤنث در برخی موارد دیگر به این دو کلمه در آیات قرآن، به اعتبارات مختلف لفظی و معنایی بوده و در استعمالات عرب نیز نه تنها در لفظ جن و انس، بلکه در مطلق اسم جنس، هم مؤنث جایز است هم مذکر.[8] یعنی به اعتبار مختلف از حیث لفظ و معنا میتوانیم فعل اسنادی به آنها را مذکر و مؤنث بیاوریم؛ مانند المرأة در مثال: «نعمت المرأة سعاد» و «نعم المرأة سعاد» که به اعتبار لفظ «المرأة» فعل «نعمت»، مؤنث آورده شده و به اعتبار معنایش که جنس است و مذکر، فعل «نعم» مذکر آورده شده است.[9]
هر چند این دو کلمه از حیث لفظ، مفرد و مذکر هستند، اما گاهی به اعتبار آنکه معنای جمع در این دو کلمه نهفته است، فعل اسنادی و ضمیر ارجاعی به آنها، جمع آورده میشود. همچنین گاهی نیز به اعتبار لفظ «جماعة» که مفرد مؤنث و حاکی از معنای جمعی این دو کلمه میباشد، فعل اسنادی و ضمیر ارجاعی به این دو کلمه مفرد مؤنث آورده میشود. مانند اسناد فعل جمع مذکر غایب «ظَنُّوا» و ارجاع ضمیر «هُم» و اسناد فعل جمع مذکر مخاطب «ظَنَنْتُمْ» و ارجاع ضمیر آن در آیه: «وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا کَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللهُ أَحَداً»[4] به «انس» و جن،[5] و یا اسناد فعل «اجتمعت» که صیغه مفرد مؤنث مغایب است به «الانس» و «الجن» در آیه «قُل لَّئنِِ اجْتَمَعَتِ الْانسُ وَ الْجِنُّ عَلىَ أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَاذَا الْقُرْءَانِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کاَنَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا».[6] همچنین اسناد فعل مضارع «تقول» که صیغه مفرد مؤنث مغایب است به «الانس» و «الجن» به اعتبار لفظ مفرد مؤنث «جماعة» که حاکی از معنای جمعی این دو میباشد.[7]
بنابراین اسناد فعل مذکر در برخی موارد و مؤنث در برخی موارد دیگر به این دو کلمه در آیات قرآن، به اعتبارات مختلف لفظی و معنایی بوده و در استعمالات عرب نیز نه تنها در لفظ جن و انس، بلکه در مطلق اسم جنس، هم مؤنث جایز است هم مذکر.[8] یعنی به اعتبار مختلف از حیث لفظ و معنا میتوانیم فعل اسنادی به آنها را مذکر و مؤنث بیاوریم؛ مانند المرأة در مثال: «نعمت المرأة سعاد» و «نعم المرأة سعاد» که به اعتبار لفظ «المرأة» فعل «نعمت»، مؤنث آورده شده و به اعتبار معنایش که جنس است و مذکر، فعل «نعم» مذکر آورده شده است.[9]
[1] . مصطفوى حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 125، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[2]. فراهیدى خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 6، ص 20 - 21، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[3]. طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق، حسینی، سید احمد، ج 4، ص 46، تهران، کتابفروشى مرتضوى، چاپ سوم، 1375ش؛ العین، ج 7، ص 308.
[4]. «و اینکه جنّیان مثل شما آدمیان گمان میکنند که هرگز خدا مبعوث نمیکند احدى را»؛ جن، 7.
[5]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص 42، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. بگو: «اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آنرا نخواهند آورد هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند»؛ اسراء، 88.
[7]. حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، ج 5، ص 527، بیروت، دار العلوم، چاپ اول، 1424ق.
[8]. ناظر الجیش، محمد بن یوسف، شرح التسهیل المسمى تمهید القواعد بشرح تسهیل الفوائد، ج 9، ص 4747، قاهره، مصر، دار السلام، چاپ اول، بیتا.
[9]. برکات، ابراهیم ابراهیم، النحو العربی، ج 4، ص 140، مصر، قاهره، دار النشر للجامعات، چاپ اول، بیتا.