ازدواج نخستین سنگ بناى تشکیل جامعه و اجتماع است و داراى آثار و نتایج بسیارى ؛ از جمله: ارضاى یکی از نیازهای طبیعی و اساسی انسان(غریزه ی جنسى )، تولید مثل و بقاى نسل، تکمیل و تکامل انسان، آرامش و سکون، پاکدامنى و عفاف و... است که در دین مقدس اسلام به عنوان حافظ نیمی از دین معرفی شده است. بر این اساس لازم است برای انجام آن از راه صحیح و شرعی آن که در رساله های عملیه ذکر گردیده است وارد شد و ازهر گونه پنهان کاری و دروغ و کارهای خلاف شرع و قانون و عرف دوری کرد.
در پاسخ به سؤال شما باید بگوییم در رساله عملیه مراجع عظام آمده است:" دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنى مصلحت خود را تشخیص مىدهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد. و اگر پدر و جدّ پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدرى اجازه بگیرد و نیز اگر دختر باکره نباشد در صورتى که بکارتش بوسیله شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر بواسطه وطى به شُبهه یا زنا از بین رفته باشد، احتیاط مستحبّ آن است که اجازه بگیرند."[1]
بله اگر دختر نیاز مبرم به ازدواج داشته باشد و همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً هم کفو اوست و پدر و جد پدرى، بدون جهت مانع مىشوند و سخت گیرى مىکنند[2]، لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد.[3]،[4]
البته در بین مراجع تقلید آیت الله نوری همدانی عقد بدون اذن ولی را مطلقا باطل می دانند. اما در صورتی که عقد بدون اذن ولی جاری شده باشد و پس از آن ولی به آن راضی گردد، عقد صحبح است. اما در صورت عدم رضایت عقد باطل است[5].
همچنین آیت الله بهجت(ره) عقد بدون اذن ولی را باطل نمی دانند، اما می فرمایند: بنابر احتیاط تکلیفا اجازه شرط است[6].[7] یعنی اگرچه مرتکب گناه شده اند اما عقد و ازدواج آنان صحیح است.
بنابراین چون این عقد و صیغه بدون اجازه پدرو جد پدری بوده دارای اشکال است و هرچه زودتر باید به صورت عاقلانه به پدرشان اطلاع دهند تا جلوی هر گونه سوءتفاهم و اختلاف و ناراحتی گرفته شود و مجبور به دروغ های بعدی و کارهای خلاف دیگر نشوند. شما به عنوان یک دوست تنها وظیفه نصیحت مشفقانه و امر به معروف و نهی از منکر از روی دلسوزی وخیر خواهی دارید که آنان را نسبت به مشورت با خانواده های خویش تشویق و ترغیب نمایید و همچنین آنها را از عواقب دروغ مطلع سازید.
برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به:
1. نمایه: فلسفه ازدواج در اسلام، سؤال شماره 1300 (سایت: 1283).
2. نمایه: شرط اجازه پدر در صیغه محرمیت، سؤال شماره 3038 (سایت: 3285).
3. نمایه: صیغه بدون اطلاع خانواده دختر، سؤال شماره 3238 (سایت: 3495).
4. نمایه: عقد موقت و طلاق، سؤال شماره 3923 (سایت: 4209).
5. نمایه: فلسفه نیازمندی دختر به اذن پدر در ازدواج موقت و دائم، سؤال شماره 2074 (سایت: 2125).
6. نمایه: موارد جواز دروغ گفتن، سؤال شماره 2194 (سایت: 2498).
7. نمایه: عواقب قسم دورغ، سؤال شماره 2724 (سایت: 2981).
[1] . توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، صص: 459-458.مسأله 2376و 2377
.[2] فاضل، نورى، بهجت، سیستانى، مکارم. نک: همان.
[3]. همان , مسئله 2377
.[4] اقتباس از سؤال 610 (سایت: 667) (ازدواج موقت با دخترباکره)
[5] . استفتاء شفاهی از دفتر معظم له؛ ر. ک: سایت آیت الله نوری همدانی.
[6] توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 387، مسئله 2376.
[7]. اقتباس از سؤال شماره 2190 (سایت: 2315)، نمایه ازدواج موقت دختر باکره.