کد سایت
fa63608
کد بایگانی
74887
نمایه
اهانت بودن جمله درد بر پیامبر(ص) غلبه کرده است
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,بیماری، رحلت و وفات,صحابه
خلاصه پرسش
در برخی گزارشها، دلیل عمر برای جلوگیری از نگارش وصیت پیامبر(ص)، گرسنگی حضرتشان – و نه هذیانگویی – بوده و شاید تنها نوعی پرسش توسط او باشد و نه خبری قطعی! آیا این نیز یک توهین میباشد؟! در ضمن گویا تنها عمر این سخن را نگفته، بلکه این سخن گروهی از مسلمانان بوده است.
پرسش
در برخی کتب اهل سنت در باره حدیث قرطاس به جای عبارت «ان رسول الله (ص) یهجر» آمده است: «فقال عمر: ان النبی(ص) قد غلب علیه الوجع».
اولاً: اعلام اینکه پیامبر(ص)درد شدیدی دارد، توهین نیست. چه دلیلی بر توهینآمیز بودن این سخن دارید؟
ثانیاً: در گزارشهایی آمده «فقالوا»؛ یعنی گروهی این سخن را گفتند. پس چرا تنها خلیفه دوم به خاطر بر زبان آوردن چنین سخنی مورد نقد قرار میگیرد؟!
پاسخ اجمالی
1. معتبرترین کتابهای روایی اهل سنت؛ مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم، گزارش کردهاند که گوینده این سخنان، خلیفه دوم عمر بن خطاب بوده است.[1] بنابر این، اگر در برخی گزارشها تصریح به نام ایشان نشده، یا به صورت گروهی آمده، منافاتی با گزارش مشهور ندارد؛ چون از باب «مجمل و مبین» و یا «عام و خاص» است، و «مبیّن» مقدم بر «مجمل» و «خاص» مقدم بر «عام» است. جمعبندی گزارشها آن است که خلیفه دوم، آغازگر این سخن بوده اما در ادامه، برخی نیز با او همصدا شده و گفتهاش را تکرار کردند؛ بنابراین تعارضی بین گزارشها وجود ندارد.
2. از قرائن و شواهد پیرامونی جمله «درد بر پیامبر(ص) غلبه کرده است»، به روشنی بر میآید که این جمله خبری است و به انگیزهی استنکاف و امتناع بیان شده است، نه اینکه طرح پرسشی از طرف عمر بن خطاب باشد!، زیرا:
1-2 . این جمله در مقابل درخواست پیامبر(ص) و در حقیقت برای رد درخواست حضرتشان بیان شده است.
2-2. در تمام گزارشها، عمر در ادامه سخن خود میگوید: ما با داشتن قرآن، نیازی به وصیت پیامبر(ص) نداریم! و این خود دلیلی است بر اینکه او در صدد پرسیدن نبوده، بلکه به گمان خود خبری از یک واقعیت میدهد.
3-2. گروهی در همان جلسه فوراً در برابر عمر موضع گرفته و گفتند: بروید قلم و کاغذ بیاورید و دستور پیامبر(ص) باید اجراء شود و این موضعگیری در برابر یک پرسش، معنایی ندارد.
3. اما در مورد توهینآمیز بودن هر دو سخن، باید گفت که در نگاه عرفی کاملاً واضح است که وقتی فردی از انسان تقاضایی کند و ما با عباراتی؛ مانند گرسنگی یا بیماری بر او چیره شده است، خواستهاش را برآورده نسازیم، گویا به صورت غیر مستقیم، این باور را در اطرافیان خود به وجود آوردهایم که قدرت تشخیص فرد درخواستکننده از شدت گرسنگی یا بیماری از میان رفته، و او دقیقاً نمیداند که چه میخواهد!
براین اساس، عبارت «غلب علیه الوجع»(به شدت گرسنه است) با عبارت «لیهجر»(هذیان میگوید)، در توهینآمیز بودن، تفاوتی با هم ندارند.
2. از قرائن و شواهد پیرامونی جمله «درد بر پیامبر(ص) غلبه کرده است»، به روشنی بر میآید که این جمله خبری است و به انگیزهی استنکاف و امتناع بیان شده است، نه اینکه طرح پرسشی از طرف عمر بن خطاب باشد!، زیرا:
1-2 . این جمله در مقابل درخواست پیامبر(ص) و در حقیقت برای رد درخواست حضرتشان بیان شده است.
2-2. در تمام گزارشها، عمر در ادامه سخن خود میگوید: ما با داشتن قرآن، نیازی به وصیت پیامبر(ص) نداریم! و این خود دلیلی است بر اینکه او در صدد پرسیدن نبوده، بلکه به گمان خود خبری از یک واقعیت میدهد.
3-2. گروهی در همان جلسه فوراً در برابر عمر موضع گرفته و گفتند: بروید قلم و کاغذ بیاورید و دستور پیامبر(ص) باید اجراء شود و این موضعگیری در برابر یک پرسش، معنایی ندارد.
3. اما در مورد توهینآمیز بودن هر دو سخن، باید گفت که در نگاه عرفی کاملاً واضح است که وقتی فردی از انسان تقاضایی کند و ما با عباراتی؛ مانند گرسنگی یا بیماری بر او چیره شده است، خواستهاش را برآورده نسازیم، گویا به صورت غیر مستقیم، این باور را در اطرافیان خود به وجود آوردهایم که قدرت تشخیص فرد درخواستکننده از شدت گرسنگی یا بیماری از میان رفته، و او دقیقاً نمیداند که چه میخواهد!
براین اساس، عبارت «غلب علیه الوجع»(به شدت گرسنه است) با عبارت «لیهجر»(هذیان میگوید)، در توهینآمیز بودن، تفاوتی با هم ندارند.