اساساً تعالیم و دستورات دین اسلام بر اساس تعادل و میانهروی و به دور از افراط و تفریط نسبت به امور دنیوی است؛ یعنی نه تماماً جانب آخرت را گرفته و مردم را از دنیا برحذر داشته و نه جانب دنیا را گرفته که آخرت به فراموشی سپرده شود، بلکه دنیا را مقدمه و مزرعهای برای آخرت دانسته است.[1] بر این اساس آنچه مهم است، دل نبستن به دنیا است.
در نتیجه از آنجا که ما ناگزیر به زندگی در دنیا هستیم، باید با توجه به آنچه که خدا فرمان داده است، بدون اسراف و بخل و به اندازه عرف و زندگی متوسط جامعه بر زندگی خود مدیریت کنیم:
«وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِک قَواماً»؛[2] و کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو [روش] حد وسط را برمیگزینند.
به عبارت دیگر، با آنکه میدانیم دنیا ارزشی ندارد؛ اما جهت اطاعت فرمان خدا نباید - جز در شرایطی خاص- نعمتهای دنیا را بر خود حرام کنیم:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یوْمَ الْقِیامَةِ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ»؛[3] [ای پیامبر] بگو: «زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده، و [نیز ] روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟» بگو: «این [نعمتها] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان میباشد». اینگونه آیات [خود] را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکنیم.
با این وجود روایاتی وجود دارند که ظاهرشان بر خلاف آن چیزی است که گفته شده و اشاره دارند که از دنیا تنها در حد ضرورت باید استفاده نمود:
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «مؤمن با دیده عبرت به دنیا مینگرد، و از آن از باب اضطرار به اندازه شکم بر میدارد، و وصف دنیا را به گوش خشم و دشمنی میشنود».[4]
امام صادق(ع) فرمود: «دنیا در نزد من مانند مرداری است که هرگاه ناچار شدم از آن میخورم».[5]
در توجیه این دسته از روایات باید گفت؛ بهرهگیری پرهیزکاران از دنیا نه به دلیل دلبستگی به آن؛ بلکه به این دلیل است که برای اطاعت از فرمان پروردگار مبنی بر حفظ حیات و داشتن یک زندگی متوسط مانند افراد جامعه، چارهای جز انتخاب این روش نداریم. به عبارت دیگر، در انتخاب چنین روشی اختیار با ما نیست، بلکه چون فرمان خدا است گویا با اضطرار به سمت دنیا میرویم؛ اما حتی دستور خدا به بهرهبرداری از دنیا ما را به این باور نمیرساند که نعمتهای دنیایی جاوید بوده و برای رسیدن به آن از هر راه حلال و حرامی وارد شویم.
در نتیجه معنای روایاتی که استفاده از دنیا را تنها به اندازه ضرورت میدانند آن نیست که تا زمانی که از گرسنگی و تشنگی در معرض مرگ قرار نگرفتهایم، به هیچ وجه از آب و غذا استفاده نکنیم و با ارزانترین و مندرسترین لباس خود را بپوشانیم و جز در موارد ضروری سوار بر مرکب و وسایل نقلیه نشویم، از هیچ عطری استفاده نکنیم چون ضرورتی ندارد و ...
از این جهت در روایات سفارش شده است که از منافع دنیوی تا زمانی که منجر به حرام نشود، میتوان بهره برد:
یوسف بن ابراهیم لباس خز میپوشید که ریشههایش از ابریشم بود و خدمت امام صادق(ع) میرفت. از آنحضرت(ع) پرسید آیا پوشیدن لباس خز اشکال دارد؟ آنحضرت(ع) فرمود: پوشیدن خز اشکال ندارد … امام حسین(ع) نیز هنگام شهادت لباسی از خز بر تن داشت ... امام علی(ع) ابن عباس را به سوی خوارج فرستاد، وی بهترین لباسش را پوشید و عالیترین عطرها را به کار برد و بر بهترین مرکبها نشست و به سوی آنها به راه افتاد تا با آنان روبرو گشت. خوارج گفتند: تو به نظر ما بهترین مردم بودی. به چه دلیل با لباس و مرکب جباران آمدهای؟! ابن عباس آیهی «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ...»؛[6] (بگو چه کسی زینتها و روزیهای پاک را که خداوند برای بندگانش بر آورده حرام مینماید» را برای آنها خواند و سپس گفت: من میپوشم و تجمل میکنم؛ چراکه خداوند زیبا است و زیبایی را دوست میدارد، ولی باید از حلال باشد».[7]
[1]. ر. ک: «جدایی آخرت جویان از دنیاطلبان در قرآن»، سؤال 26371.
[2]. فرقان، 67.
[3]. اعراف، 32.
[4]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 539، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 146، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[6]. اعراف، 32.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 442، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.