اگرچه هیبت و جذبهی ائمه(ع) به گونهای بود که حتی دشمنترین دشمنان در بیشتر موارد در ظاهر هم که شده، با دقت به سخنان آن حضرات توجه کرده و آنرا مهم تلقی میکردند؛ اما ائمه(ع) تقریبا در تمام زمانها از قدرت اجرایی برخوردار نبودند و در برابر افرادی که به توصیههای آنات عمل نمیکردند، چارهای جز تقیه و سکوت نداشتند، با این وجود در برخی از موارد - به ویژه در برابر شیعیان و افرادی که آن حضرات را به عنوان امام قبول داشتند - عکس العملهای دیگری نیز داشتند:
تنبیه کردن افراد طغیانگر
امام علی(ع) در بازارها راه میرفت و تازیانهای در دست داشت که با آن، کمفروشان و نیرنگبازان در تجارت با مسلمانان را تنبیه میکرد.[1]
سلیمان بن جعفر جعفری گفت: در منزل امام رضا(ع) بودم. چشم آنحضرت(ع) به غلامان افتاد که برای چارپایان آخور درست میکردند. در بین آنها غلام سیاهی را دید که از غلامان آنجناب نبود. فرمود: این مرد کیست که به شما کمک میکند؟! گفتند: کمک میکند و به او مبلغی خواهیم داد. فرمود: مزدش را معین کردهاید؟ گفتند: نه؛ هر مقدار به او بدهیم، راضی خواهد شد. امام(ع) بسیار خشمگین شد و با شلاق غلامان را تنبیه کرد. سلیمان به امام(ع) گفت: ناراحت نشوید! امام(ع) فرمود: من چند مرتبه آنها را نهی کردم از اینکه کسی را به کاری وادار نمایند، مگر آنکه اجرتش را قطعی کنند.[2]
پرهیز از افراط
ائمه(ع) به پیروی از آیات قرآن کریم، مانند «وَ لا تـَسـُبُّوا الَّذیـنَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ»، از اهانت در هنگام امر به معروف خودداری مینمودند. امام عـلی(ع) به فـرزندشان، امام حسن(ع) فرمود: «زیادهروی در سرزنش، آتش لجاجت را برمیافروزد».[3]
تلاش بر هدایت
امام صادق(ع) هرگاه به گروهی میگذشت که مشغول دعوا بودند، از آنان نمیگذشت، مگر آنکه سه بار با صدای بلند به آنها خطاب میکرد: از خدا پروا کنید.[4]
احترام به شخصیت افراد
فردی از یاران امام صادق(ع) مرتکب لغزشی شد. زمانی به کمک حضرت نـیـازمند شد. خدمت امام رسید و تقاضایش را مطرح کرد. امام(ع) به او کمک کرد، از او دلجویی نمود و فرمود: «کار خوب، از هر کس سر بزند خوب است و از تو خوبتر است؛ زیرا تو به ما وابستهای! و کار بد از هر کس صادر شود بد است و از تو بدتر است».[5]
[1]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ج 2، ص 538، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 288، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 84، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. کافی، ج 5، ص 59.
[5]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 236، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.