واژهی «ذوالجناح» مرکب از دو واژهی «ذو» به معنای «صاحب(دارا)»[1] و واژهی «جناح» به معنای «دست»،[2] «سمت و طرف»،[3] یا «بال»[4] بوده و جمع آن «اجنحه»،[5] و «اجنح»[6] میباشد.
در کتابهاى حدیث، تاریخ و مقاتل معتبری که اکنون در دسترس ما است، از اسبی با نام «ذوالجناح» که متعلق به امام حسین(ع) باشد، یاد نشده است؛[7] بلکه آنحضرت(ع) بر روی اسبی به نام «مرتجز» سوار میشد. پیامبر(ص) این اسب را از شخص اعرابی خریده بود و ماجرای گواهی خزیمه نیز در مورد همین اسب بوده[8] و از اینرو به ذوشهادتین معروف شد.[9] این اسب به دلیل شیهه زیبایی که داشت، به «مرتجز» و یا «رجز خوان» نامیده میشد.[10] بعد از پیامبر(ص)، این اسب به امام علی(ع) رسید و آنحضرت(ع) در جنگ صفین بر آن اسب سوار شدند.[11] و در نهایت این اسب به امام حسین(ع) رسیده و حضرت در روز عاشورا بر آن سوار بودهاند.[12]
در مورد سرنوشت این اسب هم گزارشهایی وجود دارد از جمله گزارش شیخ صدوق مبنی بر اینکه بعد از شهادت امام حسین(ع)، اسب ایشان پیشانی و یالهای خود را به خون مطهر سید الشهداء آغشته کرده و سپس با شیهههای بلندی به سمت خیمهها روانه شد. اهل حرم با شنیدن صدای اسب از خیمهها بیرون آمده و با دیدن اسب بدون سوار به شهادت امام حسین(ع) پی بردند.[13] اما برخی مقاتل متأخر، موارد دیگری را بیان میکنند؛ نظیر اینکه آن اسب در جلوی خیمهها آنقدر سر بر زمین زد تا اینکه جان داد.[14] و یا به سمت شط فرات حرکت کرد و خود را در آب فرات انداخت.[15]
احتمال دارد این اسب به دلیل دارا بودن صفات و ویژگىهای خاص، بعدها (و شاید در سدههای اخیر) در میان گروهی از مردم به ذوالجَناح معروف و مشهور شده است؛ چنانکه میرزا حسین نورى، در کتاب لؤلؤ و مرجان مىنویسد: «در مقاتل معتمده موجود است که اول صبحِ عاشورا - پس از آرایش صفوف - حضرت بر شترى سوار شدند و آن خطبه بلیغه را به جهت اتمام حجت خواندند. آنگاه فرود آمدند و اسب خاصه رسول خدا(ص) را که به جهت سوارىِ خود و اوصیایش خریده بودند و آن را مُرتَجَز مىگفتند که در نزد مردم به ذوالجَناح معروف شده، خواستند و سوار شدند و تا آخر کار سواره بودند».[16]
بر این اساس، دلیل معتبری نیافتیم که اسب امام حسین(ع) در زمان خودشان نیز به «ذو الجناح» شهرت داشته باشد.
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 8، ص 207، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 4، ص 94، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق.
[3]. همان.
[4]. ازدی، عبدالله بن محمد، کتاب الماء، ج 1، ص 272، تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران، مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، چاپ اول، 1387ش.
[5]. ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الأعظم، محقق، مصحح، هنداوی، عبدالحمید، ج 3، ص 87، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1421ق.
[6]. صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، محقق، مصحح، آل یاسین، محمد حسن، ج 2، ص 411، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق.
[7]. «بررسی نقل ایستادن اسب امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا»، 90810؛ «امام معصوم(ع) وارث اموال شخصی پیامبر اکرم(ص)»، 86515.
[8]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 1، ص 169، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[9]. «علت ملقب شدن خزیمة بن ثابت به ذو الشهادتین»، 91626.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 16، ص 100، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق، مصحح، هارون، عبد السلام محمد، ص 403، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[12]. سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه، فهری، احمد، ص 100، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش.
.[13] شیخ صدوق، امالی، ص 163، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق؛ زیارت ناحیه مقدسه.
[14]. جمعى از نویسندگان، شکوه شعر عاشورا، ص 325، بیتا، بیجا، بینا.
.[15] محدّثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص 180، قم، معروف، چاپ دوم، 1417ق.
[16]. نوری، میرزا حسین، چشماندازی به تحریفات عاشورا(لؤلؤ و مرجان)، محقق، درایتی، مصطفی، ص 267، قم، سپهر، چاپ اول، 1379ش.