کد سایت
fa69171
کد بایگانی
84784
نمایه
ارتباط معنایی میان کلمات فاطر و فاطمه
طبقه بندی موضوعی
لغت شناسی
خلاصه پرسش
در دعایی که تناسب ریشهها در آن رعایت شده میخوانیم «یا فاطر بحق فاطمه». میدانیم که دو واژه «فاطر» و «فاطمه» از یک ریشه نیستند. پس دلیل این همنشینی چیست؟
پرسش
ارتباط دو واژه «فطر» و «فطم» که از جهتی بنابر روایات بحث اشتقاق بین این دو مطرح است که باید تناسب معنایی داشته باشند و از جهت دیگر فطر به معنای ایجاد تحول با نقض حالت سابقه و فطم به معنای قطع است. جمع بین این دو جهت چیست؟
پاسخ اجمالی
پرسش مطرح ناظر به این دعا است:
«یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَان».[1]
ابتدا باید گفت؛ اگرچه در بیشتر فرازهای این دعا، میان صفات خدا و نام معصومانی که واسطه درخواست قرار گرفتهاند، تناسب ریشهای وجود دارد، اما این قاعدهای تخلف ناپذیر نیست. به عنوان نمونه، همین که «فاطر» و «فاطمه» تشابه لفظی دارند، به دعا زیبایی میبخشد، اگرچه از یک ریشه هم نباشند.
با این وجود، نام «فاطمه» از ریشه «فطم» به معنای جدا شدن و انقطاع بوده و در روایاتی که درباره نامگذاری حضرت فاطمه(س) وارد شده، نیز به همین معنا اشاره دارد.[2] «فاطر» از مادّه «فطر» است که به معناى إحداث و به وجود آوردن حالت جدید و تحوّلى است که پس از ایجاد و تکوین صورت بگیرد، و این کیفیّت بر خلاف حالت گذشته باشد.[3]
میبینیم هرچند این دو ریشه از لحاظ معنا با یکدیگر متفاوتاند، اما میتوان نوعی ارتباط معنوی نیز میان آنان مشاهده کرد؛ چرا که جدا شدن و منقطع شدن، خود نوعی ایجاد حالت جدید بوده که متفاوت از حالت سابق است.
«یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَان».[1]
ابتدا باید گفت؛ اگرچه در بیشتر فرازهای این دعا، میان صفات خدا و نام معصومانی که واسطه درخواست قرار گرفتهاند، تناسب ریشهای وجود دارد، اما این قاعدهای تخلف ناپذیر نیست. به عنوان نمونه، همین که «فاطر» و «فاطمه» تشابه لفظی دارند، به دعا زیبایی میبخشد، اگرچه از یک ریشه هم نباشند.
با این وجود، نام «فاطمه» از ریشه «فطم» به معنای جدا شدن و انقطاع بوده و در روایاتی که درباره نامگذاری حضرت فاطمه(س) وارد شده، نیز به همین معنا اشاره دارد.[2] «فاطر» از مادّه «فطر» است که به معناى إحداث و به وجود آوردن حالت جدید و تحوّلى است که پس از ایجاد و تکوین صورت بگیرد، و این کیفیّت بر خلاف حالت گذشته باشد.[3]
میبینیم هرچند این دو ریشه از لحاظ معنا با یکدیگر متفاوتاند، اما میتوان نوعی ارتباط معنوی نیز میان آنان مشاهده کرد؛ چرا که جدا شدن و منقطع شدن، خود نوعی ایجاد حالت جدید بوده که متفاوت از حالت سابق است.
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 245، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.