کد سایت
fa70590
کد بایگانی
86362
نمایه
ماده و صفات واجب
طبقه بندی موضوعی
هستی شناسی,پاسخ به شبهات
خلاصه پرسش
آیا اعتقاد به دوام فیض، به تسلسل نخواهد انجامید؟ و چرا نمیتوان ماده را واجب الوجود دانست؟
پرسش
در پاسخ به این پرسش که خداوند از کی آفرینش را شروع کرد، فلاسفه میگویند که خداوند فیاض علی الاطلاق است و زمانی نبوده که آفرینش نداشته باشد. در پی این جواب چند پرسش دیگر مطرح میشود. اگر خداوند آفرینشی قبل از عالم ماده کنونی داشته و قبل از آن هم عالمی دیگر و ... با این تعدد به یک تسلسل میرسیم! و به این پرسش میرسیم که بالأخره اولین آفرینش یا اولین شکل دهی ایجاد شده در عالم ماده کی بوده؟! لازم به ذکر است که فلاسفه اسلامی عالم ماده را محدود دانسته و بینهایت نبودن آنرا به علت عدم قابلیت دریافت فیض میدانند. از طرفی اگر بپذیریم که عوالمی غیر از عالم کنونی بوده، پس اشرف مخلوقات گفتن بشر کنونی به چه صورت توضیح داده میشود؟ آیا خدا به ناگه تصمیم به آفرینش و فضل و فیض رسانی به انسان گرفته. انسانی که به کرات در متون دینی اشرف «کل مخلوقات خدا» و کل کاینات نامیده شده، اگر عوالم دیگری بوده که قبلیت و تعدد داشته، آیا به تسلسل نمیرسد؟ اگر بوده و انسانهایی بودند در آن دوره فیض رسانی خدا به شکل احسن عالم ماده کنونی نبود؟
2. فلاسفه و دانشمندان مادی برای عالم یک سری قوانین ازلی و ابدی در نظر میگیرند و با این توضیح دست به انکار خدا میزنند. در فلسفه اسلامی هم بیان میشود که خداوند را باید با صفات شناخت. حال این سؤال پیش میآید که مادیگرایان میگویند این صفات همان قوانین ازلی و ابدی است و از این طریق خداوند را انکار میکنند. در صورتی که خدای موجود در قرآن دارای یک تشخص است. مهربان، بخشنده، آمرزنده و دارای ویژگیهای شخصیتی انسانی، البته در حد کمال معرفی میشود. ولی فلاسفه اسلامی در تفسیرهای خود سعی میکنند همه چیز را مکانیکی و خشک ارایه دهند، به طوری که با توضیحات آنها روش فلاسفه مادی مطرح میشود و میگویند شما این قوانین ابدی و ازلی را خدا مینامید. آیا روش فلاسفه و عرفا در مبرا دانستن خداوند از تشخص و صفات انسانی به تعطیل توحید نمیانجامد؟
پاسخ اجمالی
1. از نظر برخی فیلسوفان مسلمان، برای هر کدام از محدود یا نامحدود بودن جهان، میتوان دلیل اقامه کرد.
[1] و در صورت بینهایت بودن جهان مشکل و محالی لازم نمیآید؛ اما تسلسلی که بیان کردید مشکل ندارد؛ زیرا این تسلسل تعاقبی است؛ یعنی از آنجا که خداوند بینهایت است، فیض خداوند نیز بینهایت است؛ یعنی هر چه به عقب برگردیم ابتدایی برای آن پیدا نمیکنیم. تسلسلی محال است که اجزای آن بالفعل بدون انتهاء به وجود واجب، موجود باشد.[2]
2. در مورد اشرف مخلوقات بودن انسان، این نمایه را مطالعه کنید: «برتری انسان بر موجودات دیگر»، سؤال 711.
3. اساسیترین دلیلی که ماده نمیتواند واجد صفات واجب باشد؛ این است که ماده از علم برخوردار نیست و اصلاً سنخ وجودی علم با مادیت و ماده بودن نمیسازد و ماده نمیتواند از علم برخوردار باشد و علم نیز نمیتواند در ماده محقق شود. علم و دانش، هیچیک از ویژگیهای مادی؛ مانند حرکت، بالقوّه بودن، تجزیهپذیری و قابل اشاره حسی و... را ندارد.[3]
[1][1]. ر. ک: «حدوث و قدم عالم از دیدگاه فلاسفه و متکلمان»، سؤال 19722؛ «خداوند قبل از خلقت عالم»، سؤال 10342.
[2]. ر. ک: «دور و تسلسل»، سؤال 3902.
[3]. حسن زاده آملی، حسن، معرفت نفس، دفتر اول، درسهای 46 و 47، بیجا، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، 1362ش؛ ر. ک: «تجرد نفس»، سؤال 28610.