کد سایت
fa74059
کد بایگانی
90552
نمایه
منزوحات بئر
طبقه بندی موضوعی
آب,بیشتر بدانیم
خلاصه پرسش
خلاصهای از تاریخچه و نظریات مرتبط با «منزوحات بئر» و یا همان «آب از چاه نجس کشیدن» را بیان کنید؟
پرسش
معنای «منزوحات بئر» و تاریخچه آن چیست؟
پاسخ اجمالی
در فقه اسلامی، به آبهایی که برای پاکسازی چاه آلوده به شیء نجس از آن خارج میشود، «منزوحات بئر» گفته میشود.
«بئر» در لغت، به معنای حفره و چاهی است که از آن آب به دست میآوردند.[1]
«نزح»، به معنای خارج کردن تمام آب از چاه است.[2] و در اصطلاح فقهی؛ یعنی خارج کردن مقداری از آب چاه که با برخورد به نجاستى (مثلاً مردار حیوان) نجس شده است.[3]
اقوال درباره نجس شدن آب چاه با نجاست
موضوع «نجسشدن چاه» و «منزوحات بئر» به زمان ائمه اطهار(ع) و فقهای قدیم برمیگردد. در زیر به برخی از احادیث و دیدگاههای فقیهان متقدم[4] و معاصر اشاره میشود:
1. آب چاه با ورود نجاست به آن، نجس شده و باید مقداری از آب آن کشیده شده تا پاک گردد. [5]
فقیهانی که دارای این دیدگاه بودند، به روایات متعددی استناد میکردند؛ مانند صحیحه علی بن یقطین[6] که میگوید: از امام کاظم(ع) در مورد چاهی که در آن کبوتر، مرغ، موش، سگ یا گربه بیفتد، سؤال کردم. و امام(ع) فرمود: «اگر مقداری از آب چاه را با سطل خارج کنی، ان شاء الله آب چاه را پاکیزه میکند».[7] برخی فقها معتقدند که این روایت، بر نجاست چاه و وجوب خارجکردن آب از آن دلالت میکند.[8]
2. آب چاه به مجرّد برخورد با نجاست نجس نمیشود، مگر اینکه رنگ، بو و یا مزه آن تغییر یابد؛ لذا کشیدن آب از چاه وجوبی نداشته و تنها مستحب است.[9]
3. گرچه برخورد نجاست با آب چاه، آنرا نجس نمیکند، اما خارج کردن مقدار معین شده آب از آن، تعبّداً واجب است.[10]
دلیل معتقدان به نظر دوم و سوم؛ صحیحه محمد بن إسماعیل از امام رضا(ع) است،[11] که فرمود: «آب چاه، پهنه گستردهای دارد و چیزی آن را فاسد نمیکند، مگر اینکه بو یا مزهاش تغییر کند. در این صورت، مقداری از آب آن خارج میشود تا آن بو و آن مزه از بین برود؛ زیرا برای آن ماده است (یعنی دارای چشمهای است که آب از آن میجوشد[12])».[13]
بر پایه دیدگاه اول؛ آن چیز نجسی که اگر در چاه بیفتد، باید بیشترین مقدار حجم آب را برای پاکشدنش خارج کرد، جسد انسان است که باید هفتاد سطل آب از چاه خارج شود تا پاک گردد.[14] و آنچه با خروج کمترین حجم آب، پاک خواهد شد، یکی از انواع گنجشکسانان به نام «صعوه» است که اگر در چاه بمیرد، یک سطل آب کشیده خواهد شد.[15]
اما فقیهان معاصر در مورد پاک شدن آب چاه میگویند:
«آب چاهى که از زمین میجوشد، اگر چه کمتر از کُرّ باشد چنانچه نجاست به آن برسد، تا وقتى بو، رنگ یا مزه آن به واسطه نجاست تغییر نکرده است، پاک میباشد، ولى مستحبّ است پس از رسیدن بعضى از نجاستها، مقدارى که در کتابهاى مفصّل گفته شده، از آب آن بکِشند».[16]
«اگر نجاستى در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آنرا تغییر دهد، (چنانچه تغییر آب چاه از بین برود)، موقعى پاک میشود که با آبى که از چاه میجوشد مخلوط گردد».[17]
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که شاید روایاتی را که توصیه به خارج کردن آب از چاه دارند، بیش از آنکه در صدد بیان نجاست و طهارت آب باشند، به دنبال حفظ بهداشت جامعه هستند و طبیعی است که در صورت آلودهشدن چاه، کشیدن مقداری آب و جایگزینی آب جدید، به پاکیزهتر بودن آب چاه کمک شایانی خواهد نمود.
«بئر» در لغت، به معنای حفره و چاهی است که از آن آب به دست میآوردند.[1]
«نزح»، به معنای خارج کردن تمام آب از چاه است.[2] و در اصطلاح فقهی؛ یعنی خارج کردن مقداری از آب چاه که با برخورد به نجاستى (مثلاً مردار حیوان) نجس شده است.[3]
اقوال درباره نجس شدن آب چاه با نجاست
موضوع «نجسشدن چاه» و «منزوحات بئر» به زمان ائمه اطهار(ع) و فقهای قدیم برمیگردد. در زیر به برخی از احادیث و دیدگاههای فقیهان متقدم[4] و معاصر اشاره میشود:
1. آب چاه با ورود نجاست به آن، نجس شده و باید مقداری از آب آن کشیده شده تا پاک گردد. [5]
فقیهانی که دارای این دیدگاه بودند، به روایات متعددی استناد میکردند؛ مانند صحیحه علی بن یقطین[6] که میگوید: از امام کاظم(ع) در مورد چاهی که در آن کبوتر، مرغ، موش، سگ یا گربه بیفتد، سؤال کردم. و امام(ع) فرمود: «اگر مقداری از آب چاه را با سطل خارج کنی، ان شاء الله آب چاه را پاکیزه میکند».[7] برخی فقها معتقدند که این روایت، بر نجاست چاه و وجوب خارجکردن آب از آن دلالت میکند.[8]
2. آب چاه به مجرّد برخورد با نجاست نجس نمیشود، مگر اینکه رنگ، بو و یا مزه آن تغییر یابد؛ لذا کشیدن آب از چاه وجوبی نداشته و تنها مستحب است.[9]
3. گرچه برخورد نجاست با آب چاه، آنرا نجس نمیکند، اما خارج کردن مقدار معین شده آب از آن، تعبّداً واجب است.[10]
دلیل معتقدان به نظر دوم و سوم؛ صحیحه محمد بن إسماعیل از امام رضا(ع) است،[11] که فرمود: «آب چاه، پهنه گستردهای دارد و چیزی آن را فاسد نمیکند، مگر اینکه بو یا مزهاش تغییر کند. در این صورت، مقداری از آب آن خارج میشود تا آن بو و آن مزه از بین برود؛ زیرا برای آن ماده است (یعنی دارای چشمهای است که آب از آن میجوشد[12])».[13]
بر پایه دیدگاه اول؛ آن چیز نجسی که اگر در چاه بیفتد، باید بیشترین مقدار حجم آب را برای پاکشدنش خارج کرد، جسد انسان است که باید هفتاد سطل آب از چاه خارج شود تا پاک گردد.[14] و آنچه با خروج کمترین حجم آب، پاک خواهد شد، یکی از انواع گنجشکسانان به نام «صعوه» است که اگر در چاه بمیرد، یک سطل آب کشیده خواهد شد.[15]
اما فقیهان معاصر در مورد پاک شدن آب چاه میگویند:
«آب چاهى که از زمین میجوشد، اگر چه کمتر از کُرّ باشد چنانچه نجاست به آن برسد، تا وقتى بو، رنگ یا مزه آن به واسطه نجاست تغییر نکرده است، پاک میباشد، ولى مستحبّ است پس از رسیدن بعضى از نجاستها، مقدارى که در کتابهاى مفصّل گفته شده، از آب آن بکِشند».[16]
«اگر نجاستى در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آنرا تغییر دهد، (چنانچه تغییر آب چاه از بین برود)، موقعى پاک میشود که با آبى که از چاه میجوشد مخلوط گردد».[17]
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که شاید روایاتی را که توصیه به خارج کردن آب از چاه دارند، بیش از آنکه در صدد بیان نجاست و طهارت آب باشند، به دنبال حفظ بهداشت جامعه هستند و طبیعی است که در صورت آلودهشدن چاه، کشیدن مقداری آب و جایگزینی آب جدید، به پاکیزهتر بودن آب چاه کمک شایانی خواهد نمود.
[1]. حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، محقق، عمری، حسین بن عبدالله، اریانی، مطهر بن علی، عبدالله، یوسف محمد، ج 1، ص 694، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، 1420ق.
[2]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 3، ص 162، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[3]. ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 1، ص 84، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1407ق؛ حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج 1، ص 44، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، چاپ اول، 1404ق؛ خویى، سید ابو القاسم موسوى، فقه الشیعة، مقرر، موسوى خلخالى، سید محمد مهدى، ج 6، ص 117، قم، مؤسسه آفاق، چاپ سوم، 1418ق.
[4]. ر. ک: المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 1، ص 84.
[5]. طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص 6، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1400ق؛ سلاّر دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم العلویة و الأحکام النبویة، محقق، بستانی، محمود، ص 34، قم، منشورات الحرمین، چاپ اول، 1404ق؛ ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق، موسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن، ج 1، ص 69، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[6]. مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، رجائی، مهدی، ج 2، ص 288، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق.
[7]. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 1، ص 237، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 1 ، ص 85.
[9]. به نقل از: حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، ج 1، ص 187، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ نیز ر. ک: فخر المحققین حلّی، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، محقق، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، بروجردی، عبدالرحیم، ج 1، ص 17، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، 1387ق.
[10]. تهذیب الاحکام، ج 1، ص 231؛ المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 1، ص 85.
[11]. المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 1، ص 85.
[12]. «لأنّ له مادّة اى بالنّبع کماء الجارى»؛ علوی عاملی، عاملى، میر سید احمد، مناهج الأخیار فی شرح الاستبصار، ج1، ص 56، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، بیتا.
[13]. تهذیب الأحکام، ج 1، ص 234.
[14]. المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج 1، ص 91.
[15]. همان، ص 101.
[16]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 48، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
[17]. همان، ص 49.