کد سایت
fa76581
کد بایگانی
93694
نمایه
فاصله بین مشرق و مغرب از نگاه امام علی(ع)
طبقه بندی موضوعی
حدیث,روایات و دعاهای برجای مانده
خلاصه پرسش
امام علی(ع) فاصله بین مشرق تا مغرب زمین را به اندازه حرکت یک روز خورشید اعلام کردهاند که این منطبق با واقعیت نمیباشد. نظرتان چیست؟
پرسش
چرا در حکمت 294 نهج البلاغه، امام علی(ع) فاصله بین مشرق و مغرب را حرکت خورشید دانستهاند، در حالیکه این مطالب از جهت علمی درست نیست؟
پاسخ اجمالی
امام علی(ع) در جواب سؤالی که از ایشان در بالای منبر[1] در مورد مقدار مسافت بین مشرق و مغرب پرسیده شد، فرمودند: «مَسِیرَةُ یَوْمٍ لِلشَّمْس»؛[2] این مسافت به اندازه مسیر حرکت یک روز خورشید است.
توضیح اینکه؛ وزن و اندازهها از امور وضعی هستند و جزء امور واقعی محسوب نمیشوند و هدف از آن نزدیک کردن اشیاء به ذهن از جهت کمیت و کیفیت است؛ لذا وقتی از مسافتهای زیاد سؤال میشود، باید از یک اندازه و مقیاسی استفاده کرد که مناسب آن باشد.[3] لذا اینگونه پاسخها، پاسخ اقناعی است و هدف آن قانع کردن مخاطب است؛ زیرا اگر حضرتشان میفرمود مثلاً چند فرسخ و یا چند میل، پرسشگر مجدداً میپرسید به چه دلیل؟! و اثبات پاسخ ارائه شده با توجه به امکانات و دانش آن روز مردم امکانپذیر نبود و بر این اساس، حضرتشان پاسخی اقناعی فرمودند[4] و لزوماً این پاسخ هم به معنای حرکت خورشید گرد زمین نیست تا بگوییم منطبق با دانش جدید نیست، بلکه میتوان اینگونه معنا کرد:
آنجا که در ابتدای صبح، نور خورشید را میبینی مشرق نسبی تو است و آنجایی که هنگام غروب، نور خورشید از نظرت محو میشود، مغرب نسبی تو میباشد و فاصله میان آن دو، فاصله مشرق نسبی تا مغرب نسبی است، و گرنه مشرق و مغرب مطلقی وجود ندارد، بلکه میلیونها مشرق و میلیونها مغرب در عالم وجود دارد که فاصله هر کدام با دیگری نیز متفاوت است.[5] و از اینرو است که خدا در قرآن میفرماید: «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب».[6] سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها!
در مورد دلیل آنکه امام در این موارد به پاسخ واقعی اشاره نکرده و پاسخی اقناعی را مطرح میسازد، میتوان به بیفایده بودن پرسش برای پرسشگر آن زمان، دشواری اثبات آن برای پرسشگر، فقدان توانایی علمی حاضران و یا فقدان مصلحت در ارائه پاسخ واقعی، اما بدون دلیل اشاره کرد.[7]
توضیح اینکه؛ وزن و اندازهها از امور وضعی هستند و جزء امور واقعی محسوب نمیشوند و هدف از آن نزدیک کردن اشیاء به ذهن از جهت کمیت و کیفیت است؛ لذا وقتی از مسافتهای زیاد سؤال میشود، باید از یک اندازه و مقیاسی استفاده کرد که مناسب آن باشد.[3] لذا اینگونه پاسخها، پاسخ اقناعی است و هدف آن قانع کردن مخاطب است؛ زیرا اگر حضرتشان میفرمود مثلاً چند فرسخ و یا چند میل، پرسشگر مجدداً میپرسید به چه دلیل؟! و اثبات پاسخ ارائه شده با توجه به امکانات و دانش آن روز مردم امکانپذیر نبود و بر این اساس، حضرتشان پاسخی اقناعی فرمودند[4] و لزوماً این پاسخ هم به معنای حرکت خورشید گرد زمین نیست تا بگوییم منطبق با دانش جدید نیست، بلکه میتوان اینگونه معنا کرد:
آنجا که در ابتدای صبح، نور خورشید را میبینی مشرق نسبی تو است و آنجایی که هنگام غروب، نور خورشید از نظرت محو میشود، مغرب نسبی تو میباشد و فاصله میان آن دو، فاصله مشرق نسبی تا مغرب نسبی است، و گرنه مشرق و مغرب مطلقی وجود ندارد، بلکه میلیونها مشرق و میلیونها مغرب در عالم وجود دارد که فاصله هر کدام با دیگری نیز متفاوت است.[5] و از اینرو است که خدا در قرآن میفرماید: «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب».[6] سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها!
در مورد دلیل آنکه امام در این موارد به پاسخ واقعی اشاره نکرده و پاسخی اقناعی را مطرح میسازد، میتوان به بیفایده بودن پرسش برای پرسشگر آن زمان، دشواری اثبات آن برای پرسشگر، فقدان توانایی علمی حاضران و یا فقدان مصلحت در ارائه پاسخ واقعی، اما بدون دلیل اشاره کرد.[7]
[1]. ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 199، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 527، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[3]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج 21، ص 386، تهران، مکتبة الإسلامیة، چاپ چهارم، 1400ق.
[4]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 199.
[5]. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج 21، ص 386.
[6]. معارج، 40.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 56، ص 3، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.