کد سایت
fa76743
کد بایگانی
93871
نمایه
شک در وجود خداوند و انجام تکالیف و دستورات الهی
طبقه بندی موضوعی
خداشناسی
خلاصه پرسش
پرسشی آرامش را از من سلب کرده است که ابتدا باید معرفتی وجود داشته باشد تا عبادتی انجام شود، پس آیا تا هنگامی که معرفتی حاصل نشد، میتوان عبادت را رها کرد؟!
پرسش
با سلام؛ بنده دانشجوی نخبه فلسفه و کلام هستم. حدود سه سال است با مطالعات تحلیلی و عمیقی که در منابع حوزوی و دانشگاهی، اسلامی و غربی، و ادیان مختلف داشتهام نسبت به وجود خدا و صفات او دچار شک و تحیر آزار دهندهای شدهام و از آنجا که عبادت منوط به معرفت است، آیا به جهت شک در وجود خداوند، میتوان تکالیف و دستورات خداوند را انجام نداد؟
پاسخ اجمالی
1. برای اثبات وجود خدا دلایل واضح و روشن وجود دارد که در اینجا نیاز به تکرار آنها نیست.[1]
2. از نظر عقلی امکان ندارد کسی بتواند وجود نداشتن خداوند را اثبات کند. در نهایت، منکران خدا تنها مدعی میشوند که دلایل اثبات وجود خداوند کافی نبوده و قابل خدشه است؛ و یا اینکه ما خدا را ندیده و نتوانستیم بر اساس قوانین فیزیک و شیمی و یا قواعد ذهنی و عقلی وجودش را اثبات کنیم.
اگر فردی تمام دلایل وجود خدا را نقد کند، اما آیا این احتمال را نمیدهد که شاید دلایل دیگری وجود دارد که تا کنون به دست او نرسیده است؟ و یا اینکه در آینده کسی بتواند با دلایل جدیدی وجود خدا را اثبات کند؟ بر این اساس، حتی اگر خدا برای او ثابت نشد، او نمیتواند وجود خدا را به صورت قطعی نفی کند، زیرا اثبات اینکه خدایی وجود ندارد، مستلزم احاطهی کامل بر تمام مراحل هستی است. چگونه کسی میتواند چنین ادعایی داشته باشد، در حالیکه انسان حتی به جزئیات عالم ماده و موجودات پیرامون خود اطلاع کامل ندارد و نمیداند چه نیروها و موجوداتی در اطراف او هستند؛ به همین دلیل نه تنها هیچ دانشمندی نمیتواند ادعا کند نیروها و موجودات اطراف او منحصر در همین موجودات و نیروهایی است که تا کنون شناخته شدهاند و نیروی دیگری وجود ندارد، بلکه امروزه این نظریه برخی از فیزیکدان تقریباً قطعی است که در این عالم ماده، عالم ماده تاریکی وجود دارد که بشر با پیشرفت علم و تکنولوژی هنوز نتوانست به آنها دسترسی پیدا کند و اطلاعاتی در باره آنها داشته باشد. حال آیا میتواند نسبت وجود موجودات در کرات آسمانی یا موجودات عالمی غیر از این عالم به صورت قطعی و یقینی نظر دهد که من همهی عوالم را دیدم و ادعا کند که یقیناً خدا وجود ندارد؟! بنابراین از نظر عقلی احتمال وجود خداوند متعال برای همیشه و نزد همهی افراد حتی سختترین مخالفان نیز ثابت است؛ شکی در وجود این احتمال نیست.[2]
3. از نظر عقلی احتمال وجود خداوند برای انجام تکالیف الهی و برای ایجاد انگیزه نسبت به آن کافی است؛ زیرا مخالفت با دستورات خداوند عواقب بسیار سختی به دنبال دارد؛ این عواقب هر چند در نظر منکران وجود خداوند در حد احتمال است، ولی از آنجا که امر مهمی است از نظر عقل اهتمام به امر مهم لازم است. به بیان دیگر، اگر محتمل مسئلهی مهمی باشد حتی اگر احتمال آن ضعیف باشد، اهتمام به آن لازم است. بنابراین از نظر عقل برای مخالفان با دستورات خداوند هیچ پناهگاه و راه فراری وجود ندارد.
انسان زمانی که با نیت خالص در مسیر حقشناسی گام بردارد، خدا دستش را گرفته و او را راهنمایی خواهد کرد و آن هنگام است که آرامش نیز به او رو خواهد آورد؛ چرا که خداوند خود در قرآن کریم میفرماید هرکس که از یاد من اعراض کند زندگی سختی در پی خواهد داشت. این نه از آنرو است که خدا با انسان لجبازی کند، بلکه نظام آفرینش اینگونه است که غیر خدا برای انسان آرامش نمیآورد. پس تنها یاد خدای متعال است که مایه آرامش خواهد بود: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».[3]
2. از نظر عقلی امکان ندارد کسی بتواند وجود نداشتن خداوند را اثبات کند. در نهایت، منکران خدا تنها مدعی میشوند که دلایل اثبات وجود خداوند کافی نبوده و قابل خدشه است؛ و یا اینکه ما خدا را ندیده و نتوانستیم بر اساس قوانین فیزیک و شیمی و یا قواعد ذهنی و عقلی وجودش را اثبات کنیم.
اگر فردی تمام دلایل وجود خدا را نقد کند، اما آیا این احتمال را نمیدهد که شاید دلایل دیگری وجود دارد که تا کنون به دست او نرسیده است؟ و یا اینکه در آینده کسی بتواند با دلایل جدیدی وجود خدا را اثبات کند؟ بر این اساس، حتی اگر خدا برای او ثابت نشد، او نمیتواند وجود خدا را به صورت قطعی نفی کند، زیرا اثبات اینکه خدایی وجود ندارد، مستلزم احاطهی کامل بر تمام مراحل هستی است. چگونه کسی میتواند چنین ادعایی داشته باشد، در حالیکه انسان حتی به جزئیات عالم ماده و موجودات پیرامون خود اطلاع کامل ندارد و نمیداند چه نیروها و موجوداتی در اطراف او هستند؛ به همین دلیل نه تنها هیچ دانشمندی نمیتواند ادعا کند نیروها و موجودات اطراف او منحصر در همین موجودات و نیروهایی است که تا کنون شناخته شدهاند و نیروی دیگری وجود ندارد، بلکه امروزه این نظریه برخی از فیزیکدان تقریباً قطعی است که در این عالم ماده، عالم ماده تاریکی وجود دارد که بشر با پیشرفت علم و تکنولوژی هنوز نتوانست به آنها دسترسی پیدا کند و اطلاعاتی در باره آنها داشته باشد. حال آیا میتواند نسبت وجود موجودات در کرات آسمانی یا موجودات عالمی غیر از این عالم به صورت قطعی و یقینی نظر دهد که من همهی عوالم را دیدم و ادعا کند که یقیناً خدا وجود ندارد؟! بنابراین از نظر عقلی احتمال وجود خداوند متعال برای همیشه و نزد همهی افراد حتی سختترین مخالفان نیز ثابت است؛ شکی در وجود این احتمال نیست.[2]
3. از نظر عقلی احتمال وجود خداوند برای انجام تکالیف الهی و برای ایجاد انگیزه نسبت به آن کافی است؛ زیرا مخالفت با دستورات خداوند عواقب بسیار سختی به دنبال دارد؛ این عواقب هر چند در نظر منکران وجود خداوند در حد احتمال است، ولی از آنجا که امر مهمی است از نظر عقل اهتمام به امر مهم لازم است. به بیان دیگر، اگر محتمل مسئلهی مهمی باشد حتی اگر احتمال آن ضعیف باشد، اهتمام به آن لازم است. بنابراین از نظر عقل برای مخالفان با دستورات خداوند هیچ پناهگاه و راه فراری وجود ندارد.
انسان زمانی که با نیت خالص در مسیر حقشناسی گام بردارد، خدا دستش را گرفته و او را راهنمایی خواهد کرد و آن هنگام است که آرامش نیز به او رو خواهد آورد؛ چرا که خداوند خود در قرآن کریم میفرماید هرکس که از یاد من اعراض کند زندگی سختی در پی خواهد داشت. این نه از آنرو است که خدا با انسان لجبازی کند، بلکه نظام آفرینش اینگونه است که غیر خدا برای انسان آرامش نمیآورد. پس تنها یاد خدای متعال است که مایه آرامش خواهد بود: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».[3]