کد سایت
fa77902
کد بایگانی
95303
نمایه
عوامل مؤثر در محو گناهان
خلاصه پرسش
افراد مشهوری که از دنیا رفته و مردم بیشتری برای آنها طلب آمرزش میکنند، آیا نسبت به افراد ناشناخته که کمتر کسی به یاد آنان است، بیشتر مورد لطف و رحمت خداوند قرار میگیرند؟!
پرسش
فرد مشهوری که الزاماً در باطن مشخص نبوده انسان مومن معتقدی بود، از دنیا میرود و میلیونها نفر فقط به حساب شهرتی که داشته برایش طلب عفو و آمرزش و رحمت الهی میکنند. آیا این تعداد طلب عفو برایش تأثیری دارد؟! اگر دارد، پس شخصی که با شرایط مشابه، ولی ناآشنا برای عموم از دنیا میرود و فقط عده معدودی برایش طلب عفو میکنند، چگونه است؟! آیا ملاک عفو و آمرزش اموات به تعداد طلب کننده است؟!
پاسخ اجمالی
اگرچه طلب عفو مردم برای فردی که از دنیا رفته در بیشتر موارد در وضعیت او تأثیرگذار خواهد بود، اما این موضوع تابع عوامل مختلفی میباشد:
1. آنچه در روایات آمده است مبنی بر اینکه حضور مؤمنان در تشییع جنازه، باعث بخشودگی گناه میت میشود؛ و هر اندازه تعداد آمرزشخواهان بیشتر شود، احتمال استجابت دعایشان بیشتر خواهد شد، این علت تامه بر این نیست که تمام گناهان مرده بخشوده شده و هر فردی که دهها هزار نفر در تشییع او شرکت کرده و برایش طلب آمرزش کردهاند، به صورت قطعی نزد خداوند دارای جایگاه ویژه خواهد شد، و افراد بینام و نشانی که در گمنامی به خاک سپرده شدهاند از این فضل و رحمت محروم خواهند ماند.
قرآن کریم به صراحت بر این موضوع دلالت دارد که افرادی هم وجود دارند که حتی اگر خود پیامبر(ص) برایشان 70 بار طلب آمرزش کند، خدا آنها را نخواهد آمرزید!، آنجا که میفرماید: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین».[1]
2. از سوی دیگر، روایات بر این مسئله نیز تصریح دارند که افراد گمنام و بینام و نشان نیز مورد لطف و رحمت ویژهاند. پیامبر اسلام(ص) در این زمینه فرمود: «إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِیَائِی عِنْدِی عَبْدٌ مُؤْمِنٌ ذُو حَظٍّ مِنْ صَلَاحٍ،... فَعَجَّلَتْ بِهِ الْمَنِیَّةُ فَقَلَ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاکِیهِ»؛[2]
مورد غبطه قرارگیرندهترین دوستانم از پیروانم نزد من، فردى سبکبار و بهرهمند از کار نیک است؛ در پنهان عبادت خدایش را به خوبى انجام داده؛ در میان مردم گمنام است، و روزیش به قدر کفاف بوده و به همین منوال پایدارى میکند تا بمیرد، در حالیکه میراثش کم و گریهکنندگانش اندکاند.
بینام و نشان زندگی کردن از سفارشهای پیشوایان دین به برخی دوستان خود در شرایط خاص بوده است. امام باقر(ع) به جابر بن یزید جعفی میفرماید: «یَا جَابِرُ اغْتَنِمْ مِنْ أَهْلِ زَمَانِکَ خَمْساً إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَد...»؛[3] جابر، از مردم روزگار خود پنج چیز را غنیمت شمار: اگر حضور داشتى شناخته نشوى و تو را نشناسند، و چنانچه در میانشان حضور نداشتی جویایت نشوند.
3. بنابر این اگر در روایت آمده است: «هر گاه مؤمنى از دنیا برود، چهل نفر از مؤمنان بر جنازه او حضور یافته و بگویند
"اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا؛ بار خدایا! ما جز خیر و خوبى چیزى از او نمیدانیم و تو نسبت به او از ما داناترى"، خداوند تبارک و تعالى میفرماید: من گواهیهاى شما را بر خوبى او پذیرفتم و او را در مورد آنچه که خود میدانم و شما از آن بیخبرید آمرزیدم».[4]
این گواهیها هرچند تأثیر بسزایی در چشمپوشی خدا از گناهان فرد دارد، اما گاه به تنهایی برای آمرزیده شدن کافی نیست، بلکه شخصی که از دنیا رفته، باید خود نیز گامهایی را هرچند اندک در مسیر آمرزش برداشته باشد تا آمرزش کامل نصیب او شود:
الف) توبه: توبه و پیشمانی از گناه و جبران و اصلاح گذشته یک از مؤثرترین عوامل عفو و رضایت الهی است: «مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند) من توبه آنها را میپذیرم که من بسیار توبه پذیر و مهربانم».[5]
ب) ترک گناهان کبیره: از چیزهای که باعث بخشش مقداری از گناهان میشود، ترک گناهان کبیره است: «اِن تَجتَنِبوا کبائر ما تنهون عنه نُکفِّر عنکم سیّئاتکم»؛[6] اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم.
ج) انجام دادن کارهاى نیک: از جمله مواردی که باعث بخشودگی گناهان میشود، انجام دادن کارهاى نیک است که: «انّ الحَسَنات یُذهِبنَ السیّئات»؛[7] بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند.
رسول خدا(ص) در این موضوع فرمود: «أَتْبِعِ السَّیِّئَةَ الْحَسَنَةَ تَمْحُهَا»؛[8] به دنبال بدى، نیکى کن تا آن بدى را محو کند.
و ...
بنابر این، بر اساس آموزههای دینی دعا و درخواست آمرزش افراد بیشتر، اگر چه خوب است و میتواند دلیلی بر حسن معاشرت میت با مردم باشد، اما نام و نشان داشتن، به تنهایی باعث مغفرت تمام گناهان نخواهد شد، تا این مسئله باعث ایجاد کدورت و ناامیدی افراد بینام و نشان شود؛ لذا کسانی که در تشییع پیکر انسان مؤمنی شرکت میکنند، گویا شهادت به خوبیها و حسنات مرده در زندگی اجتماعی میدهند، و این به معنای نقش شهرت در سعادت اخروی وی نیست.
1. آنچه در روایات آمده است مبنی بر اینکه حضور مؤمنان در تشییع جنازه، باعث بخشودگی گناه میت میشود؛ و هر اندازه تعداد آمرزشخواهان بیشتر شود، احتمال استجابت دعایشان بیشتر خواهد شد، این علت تامه بر این نیست که تمام گناهان مرده بخشوده شده و هر فردی که دهها هزار نفر در تشییع او شرکت کرده و برایش طلب آمرزش کردهاند، به صورت قطعی نزد خداوند دارای جایگاه ویژه خواهد شد، و افراد بینام و نشانی که در گمنامی به خاک سپرده شدهاند از این فضل و رحمت محروم خواهند ماند.
قرآن کریم به صراحت بر این موضوع دلالت دارد که افرادی هم وجود دارند که حتی اگر خود پیامبر(ص) برایشان 70 بار طلب آمرزش کند، خدا آنها را نخواهد آمرزید!، آنجا که میفرماید: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین».[1]
2. از سوی دیگر، روایات بر این مسئله نیز تصریح دارند که افراد گمنام و بینام و نشان نیز مورد لطف و رحمت ویژهاند. پیامبر اسلام(ص) در این زمینه فرمود: «إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِیَائِی عِنْدِی عَبْدٌ مُؤْمِنٌ ذُو حَظٍّ مِنْ صَلَاحٍ،... فَعَجَّلَتْ بِهِ الْمَنِیَّةُ فَقَلَ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاکِیهِ»؛[2]
مورد غبطه قرارگیرندهترین دوستانم از پیروانم نزد من، فردى سبکبار و بهرهمند از کار نیک است؛ در پنهان عبادت خدایش را به خوبى انجام داده؛ در میان مردم گمنام است، و روزیش به قدر کفاف بوده و به همین منوال پایدارى میکند تا بمیرد، در حالیکه میراثش کم و گریهکنندگانش اندکاند.
بینام و نشان زندگی کردن از سفارشهای پیشوایان دین به برخی دوستان خود در شرایط خاص بوده است. امام باقر(ع) به جابر بن یزید جعفی میفرماید: «یَا جَابِرُ اغْتَنِمْ مِنْ أَهْلِ زَمَانِکَ خَمْساً إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَد...»؛[3] جابر، از مردم روزگار خود پنج چیز را غنیمت شمار: اگر حضور داشتى شناخته نشوى و تو را نشناسند، و چنانچه در میانشان حضور نداشتی جویایت نشوند.
3. بنابر این اگر در روایت آمده است: «هر گاه مؤمنى از دنیا برود، چهل نفر از مؤمنان بر جنازه او حضور یافته و بگویند
"اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا؛ بار خدایا! ما جز خیر و خوبى چیزى از او نمیدانیم و تو نسبت به او از ما داناترى"، خداوند تبارک و تعالى میفرماید: من گواهیهاى شما را بر خوبى او پذیرفتم و او را در مورد آنچه که خود میدانم و شما از آن بیخبرید آمرزیدم».[4]
این گواهیها هرچند تأثیر بسزایی در چشمپوشی خدا از گناهان فرد دارد، اما گاه به تنهایی برای آمرزیده شدن کافی نیست، بلکه شخصی که از دنیا رفته، باید خود نیز گامهایی را هرچند اندک در مسیر آمرزش برداشته باشد تا آمرزش کامل نصیب او شود:
الف) توبه: توبه و پیشمانی از گناه و جبران و اصلاح گذشته یک از مؤثرترین عوامل عفو و رضایت الهی است: «مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند) من توبه آنها را میپذیرم که من بسیار توبه پذیر و مهربانم».[5]
ب) ترک گناهان کبیره: از چیزهای که باعث بخشش مقداری از گناهان میشود، ترک گناهان کبیره است: «اِن تَجتَنِبوا کبائر ما تنهون عنه نُکفِّر عنکم سیّئاتکم»؛[6] اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم.
ج) انجام دادن کارهاى نیک: از جمله مواردی که باعث بخشودگی گناهان میشود، انجام دادن کارهاى نیک است که: «انّ الحَسَنات یُذهِبنَ السیّئات»؛[7] بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند.
رسول خدا(ص) در این موضوع فرمود: «أَتْبِعِ السَّیِّئَةَ الْحَسَنَةَ تَمْحُهَا»؛[8] به دنبال بدى، نیکى کن تا آن بدى را محو کند.
و ...
بنابر این، بر اساس آموزههای دینی دعا و درخواست آمرزش افراد بیشتر، اگر چه خوب است و میتواند دلیلی بر حسن معاشرت میت با مردم باشد، اما نام و نشان داشتن، به تنهایی باعث مغفرت تمام گناهان نخواهد شد، تا این مسئله باعث ایجاد کدورت و ناامیدی افراد بینام و نشان شود؛ لذا کسانی که در تشییع پیکر انسان مؤمنی شرکت میکنند، گویا شهادت به خوبیها و حسنات مرده در زندگی اجتماعی میدهند، و این به معنای نقش شهرت در سعادت اخروی وی نیست.
[1]. توبه، 80.
[2]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، مؤسسه آل البیت ع ، متن، ص 40، قم، چاپ اول، 1413ق.
[3]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، النص، ص 284، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 165 ، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[5]. بقره، 160.
[6]. نساء، 31.
[7]. هود، 114.
[8]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، ج 1، ص 90، قم، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، 1410ق.