کد سایت
fa78038
کد بایگانی
95415
نمایه
نام وسیله سواری پیامبر(ص) در شب معراج
طبقه بندی موضوعی
اسراء و معراج
برچسب
نور|پیامبر اسلام|معراج|رفرف|تخت|براق|بال جبرئیل
خلاصه پرسش
آیا پیامبر اسلام(ص) با استفاده از مرکب ویژهای در شب معراج روانه آسمانها شد؟!
پرسش
بر اساس روایات؛ حضرت محمد(ص) با موجودی به نام «براق» نخست از مسجدالحرام به بیت المقدس و سپس به آسمانها عروج کرد. حال دو سؤال به وجود میآید:
1. آیا براق براستی موجودی مانند مَرکب یا ماشین فوق العاده پیشرفته بود؟
2. حضرت محمد(ص) تا سدرة المنتهی توسط جبرئیل و براق همراهی شد، ولی آنحضرت پس از سدرة المنتهی چگونه و با چه وسیلهای به بالاترها عروج کرد؟
پاسخ اجمالی
اصل معراج پیامبر اسلام(ص) امری مسلّم است که در قرآن نیز بدان تصریح شده است.[1] اما جزئیات بیشتری از این رخداد در منابع روایی، تاریخی و تفسیری وجود دارد که باید هر کدام جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه، برای وسیله و مَرکبی که پیامبر خدا(ص) در شب معراج از آن کمک گرفت، نامها و ویژگیهای مختلفی ذکر شده است که برخی آنها قابل پذیرش بوده و برخی آنها از لحاظ سند و حتی محتوا قابل خدشه است که بدون پرداختن به آنها در ذیل؛ تنها به ذکر چند روایت در این زمینه بسنده میکنیم:
1. بال جبرئیل
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «در شب معراج من بر کتف راست جبرئیل قرار گرفتم».[2]
2. تختی ویژه
امام صادق(ع) فرمود: «پیامبر(ص) از آسمان سوم به سمت آسمان چهارم رفت، در حالیکه بر تختی نشسته بود که در زیر این تخت سیصد هزار فرشته قرار داشتند».[3]
3. رفرف
ابن عباس گفته: «پیامبر(ص) شب معراج بر روی رفرف نشست».[4]
4. نور
از ابن عباس نقل شده است: «رسول خدا وقتى به آسمان رفت، جبرئیل آنحضرت را به رودى به نام نور برد. چنانکه در قرآن آمده است: «وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ».[5] وقتى به آنجا رسیدند، جبرئیل به پیامبر گفت: اى محمّد! از برکه خداوند عبور کن که خداوند دیدگانت را روشن نمود و راه را برای تو گشود. این رودى است که احدى از آن نگذشته است، نه فرشتهاى مقرّب و نه پیامبرى».[6]
روایتی از امام رضا(ع) نیز مشابه همین موضوع را بیان میکند: «جبرئیل به پیامبر(ص) گفت: انتهاى حد سیر من تا این مکان است و اگر از آن بگذرم، خواهم سوخت. اى پیامبر خدا! شما به راه خود ادامه دهید! پیامبر(ص) فرمود: من در نوری پرتاب شدم تا اینکه رسیدم به آنجایی که خدا خواست».[7]
5. براق
بر اساس روایتی؛ درباره خصوصیات براق از رسول خدا(ص) نقل شده است که براق، حیوانى بزرگتر از الاغ و کوچکتر از قاطر بود و صورتى مانند گونه انسان و دُمى مثل دم گاو و یالى مانند یال اسب و پاهایى مانند پاهاى شتر داشت که پیامبر در شب معراج بر آن سوار شد.[8]
این روایت که ویژگیهای بالا را مطرح میکند از سند قابل پذیرشی برخوردار نیست، اما در برخی در روایات دیگر، تنها به نام براق بسنده شده و خصوصیتی برای شکل و شمایل آن بیان نشده است.[9]
نتیجه اینکه؛
در روایات اسلامى، نامهای مختلفی برای وسیله پیامبر(ص) در سفر معراج یاد شده است؛ اما به نظر میرسد که این تعبیرات، همه حکایتگر یک واقعیت مهم و غیر عادى باشند که به خاطر تفهیم مردم، اینگونه تشبیه شدهاند.[10] لذا مىتوان حدس زد که منظور از این بیانات، مجسم ساختن امرى غیر جسمى و غیر مادى به صورت امرى مادى به نحو تمثیل و یا تمثّل برزخی است و وقوع اینگونه تمثیلات در ظواهر کتاب و سنت امرى واضح است.[11] بنابراین، ما یقین داریم که خدا مرکب سریعالسیرى که متناسب این سفر فضایى بوده باشد در اختیار پیامبرش قرار داده است و او را از خطراتى که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است،[12] اما مواردی مانند براق را نمیتوان در قالب تکنولوژی شناخته شده بشر تفسیر و تحلیل کنیم.
1. بال جبرئیل
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «در شب معراج من بر کتف راست جبرئیل قرار گرفتم».[2]
2. تختی ویژه
امام صادق(ع) فرمود: «پیامبر(ص) از آسمان سوم به سمت آسمان چهارم رفت، در حالیکه بر تختی نشسته بود که در زیر این تخت سیصد هزار فرشته قرار داشتند».[3]
3. رفرف
ابن عباس گفته: «پیامبر(ص) شب معراج بر روی رفرف نشست».[4]
4. نور
از ابن عباس نقل شده است: «رسول خدا وقتى به آسمان رفت، جبرئیل آنحضرت را به رودى به نام نور برد. چنانکه در قرآن آمده است: «وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ».[5] وقتى به آنجا رسیدند، جبرئیل به پیامبر گفت: اى محمّد! از برکه خداوند عبور کن که خداوند دیدگانت را روشن نمود و راه را برای تو گشود. این رودى است که احدى از آن نگذشته است، نه فرشتهاى مقرّب و نه پیامبرى».[6]
روایتی از امام رضا(ع) نیز مشابه همین موضوع را بیان میکند: «جبرئیل به پیامبر(ص) گفت: انتهاى حد سیر من تا این مکان است و اگر از آن بگذرم، خواهم سوخت. اى پیامبر خدا! شما به راه خود ادامه دهید! پیامبر(ص) فرمود: من در نوری پرتاب شدم تا اینکه رسیدم به آنجایی که خدا خواست».[7]
5. براق
بر اساس روایتی؛ درباره خصوصیات براق از رسول خدا(ص) نقل شده است که براق، حیوانى بزرگتر از الاغ و کوچکتر از قاطر بود و صورتى مانند گونه انسان و دُمى مثل دم گاو و یالى مانند یال اسب و پاهایى مانند پاهاى شتر داشت که پیامبر در شب معراج بر آن سوار شد.[8]
این روایت که ویژگیهای بالا را مطرح میکند از سند قابل پذیرشی برخوردار نیست، اما در برخی در روایات دیگر، تنها به نام براق بسنده شده و خصوصیتی برای شکل و شمایل آن بیان نشده است.[9]
نتیجه اینکه؛
در روایات اسلامى، نامهای مختلفی برای وسیله پیامبر(ص) در سفر معراج یاد شده است؛ اما به نظر میرسد که این تعبیرات، همه حکایتگر یک واقعیت مهم و غیر عادى باشند که به خاطر تفهیم مردم، اینگونه تشبیه شدهاند.[10] لذا مىتوان حدس زد که منظور از این بیانات، مجسم ساختن امرى غیر جسمى و غیر مادى به صورت امرى مادى به نحو تمثیل و یا تمثّل برزخی است و وقوع اینگونه تمثیلات در ظواهر کتاب و سنت امرى واضح است.[11] بنابراین، ما یقین داریم که خدا مرکب سریعالسیرى که متناسب این سفر فضایى بوده باشد در اختیار پیامبرش قرار داده است و او را از خطراتى که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است،[12] اما مواردی مانند براق را نمیتوان در قالب تکنولوژی شناخته شده بشر تفسیر و تحلیل کنیم.
[2]. صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 572، قم، کتابفروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.
[3]. عیاشى، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، محقق، رسولى محلاتى، سید هاشم، ج 1، ص 158، تهران، چاپخانه علمیه، چاپ اول، 1380ق.
[4]. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 18، ص 89، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[5]. انعام، 1.
[6]. صدوق، محمد بن على، الأمالی، ص 354، بیروت، اعلمى، چاپ پنجم، 1362ش.
[7]. صدوق، محمد بن على، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردى، مهدى، ج 1، ص 263 - 264، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[8]. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء(ع)، ص 325، مشهد، مرکز پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، 1409ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 1، ص 177، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 6، ص 609 - 610، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ثعلبى نیشابورى، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 6، ص 56، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.
[9]. ر. ک: ابن طاووس، على بن موسى، الیقین، محقق، انصارى زنجانى خوئینى، اسماعیل، ص 405، قم، دار الکتاب، چاپ اول، 1413ق؛ قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 2، ص 13، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[10]. حیدرى ابهرى، غلامرضا، پرسمان قرآنى پیامبراعظم(ص)، ص 115، قم، نشر جمال، چاپ اول، 1389ش.
[11]. طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 13، ص 34، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[12]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 19، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.