کد سایت
fa86736
کد بایگانی
104238
نمایه
بلاهای نازل شده بر فرعونیان
خلاصه پرسش
توضیح مختصری در مورد عذابهای گوناگونی که قوم فرعون دچار آن شدند، ارائه نمایید؟
پرسش
سلام؛ لطفاً ماجرای نزول بلاها بر مصر در هنگام نبوت موسی(ع) را بیان کنید؟
پاسخ اجمالی
مردم مصر و حاکمان آن سرزمین بعد از سرکشی و نافرمانیهای پی در پی از فرامین الهی که به وسیله حضرت موسی و هارون(ع) - و با در اختیار داشتن نُه معجزه - به آنان ابلاغ شده بود، و از آنجا که خداوند بدون اتمام حجت کافى، هیچ جمعیتى را کیفر نمیدهد، پس از بشارتهای گوناگون آنها را به گرفتاری و مصیبتهایی دچار نمود. بر اساس آیات و روایات، پنج گرفتاری بزرگ، مردم مصر را درگیر خود کرد:
«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ»؛[1]
پس ما توفان و هجوم ملخ و شپش و قورباغهها و خون را به عنوان نشانهها و معجزات جداگانه به سوى آنان فرستادیم، آنان باز هم سرکشى کرده و گروهى مجرم و گناهکار بودند.
بر اساس این آیه بلاهای نازل شده بر مصریان عبارت بودند از:
1. طوفان: برخی مفسران معتقدند که مراد از «طوفان»، سیل بنیانکنى بود که بسیاری از خانهها را ویران کرد. برخی نیز آن را به مرگ سریع و فراگیر تفسیر کردهاند. گروهی هم بر آنند که «طوفان» در لغت اهل یمن، بیماری طاعون است که شب هنگام بر آل فرعون نازل شد.
برخی نیز بیماری «آبله» را مصداق عذاب «طاعون» دانستهاند که بر اساس برخی گزارشها آنان اولین قومى بودند که گرفتار این عذاب شده و بعداً هم براى مردم روى زمین باقى ماند.[2]
البته شایان ذکر است که بیشتر مفسران معتقدند که «طوفان» به همان باد و باران شدید به همراه سیل است.
2. قمل(به ضم قاف و تشدید و فتح میم): در مورد این موجود نیز اختلاف است. ابن عباس، مجاهد، سدى، قتاده و کلبى میگویند: منظور ملخهاى کوچکى است که پر و بال ندارند.[3]
مفسرانی نیز آن را به میمونهاى درشت هیکل و یا مگسهاى ریز تفسیر کردهاند. گفتنی است که «قَمل» - به فتح قاف و سکون میم- به معناى شپش است و از این رو برخی مفسران و مترجمان، «قُمّل» موجود در آیه را به شپش تفسیر کردهاند.
3. جراد: به معنای «ملخ» است.[4] ملخ بر آنها هجوم آورد، و محصولات کشاورزی آنها را از بین برد.
4. ضفادع: یعنی قورباغهها. به فرمان الهی قورباغههاى بزرگ و کوچک بر فرعونیان هجوم آوردند، حتى در خانهها و اطاقها و سفرهها و ظروف غذا مزاحم آنان بودند، آنچنان که زندگی برایشان دشوار شد.[5]
5. دم(خون): بعضى در تفسیر این آیه گفتهاند که بیمارى رعاف(خون دماغ) به صورت یک بیمارى فراگیر درآمده و همگان گرفتارش شدند، ولى بیشتر راویان و مفسران گفتهاند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون درآمد، آنچنان که براى هیچ مصرفى قابل استفاده نبود.[6]
گفتنی است این بلاها فقط گریبانگیر قبطیان شده بود، نه بنی اسرائیل که به موسی(ع) ایمان آورده بودند.
البته بلاهایی که به سوى پیروان فرعون فرستاده میشد یکجا و یکدفعه نبود، بلکه هر کدام با فاصله زمانی یک ساله و یا یک ماهه میآمد و بعد از هر حادثهای پیروان فرعون به سوی موسی رفته و از او درخواست کمک کرده
تا بلکه دعایى کند و آن عذاب را از ایشان برگرداند، و با موسى پیمان میبستند که اگر این عذاب را از آنان بردارد به وى ایمان آورده و دست از آزار بنى اسرائیل برداشته و ایشان را به موسى بسپارند، ولى وقتى به دعاى موسى، عذاب برداشته میشد عهدشکنی کرده و به کفر خود ادامه میدادند.
دلیل فاصله افتادن میان عذابها نیز آن بود که اگر این مصیبتها یکجا نازل میشد، ممکن بود آنان بپندارند که رخدادی اتفاقى بوده و ربطى به موسى و نفرین او نداشت.چ[7]
«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ»؛[1]
پس ما توفان و هجوم ملخ و شپش و قورباغهها و خون را به عنوان نشانهها و معجزات جداگانه به سوى آنان فرستادیم، آنان باز هم سرکشى کرده و گروهى مجرم و گناهکار بودند.
بر اساس این آیه بلاهای نازل شده بر مصریان عبارت بودند از:
1. طوفان: برخی مفسران معتقدند که مراد از «طوفان»، سیل بنیانکنى بود که بسیاری از خانهها را ویران کرد. برخی نیز آن را به مرگ سریع و فراگیر تفسیر کردهاند. گروهی هم بر آنند که «طوفان» در لغت اهل یمن، بیماری طاعون است که شب هنگام بر آل فرعون نازل شد.
برخی نیز بیماری «آبله» را مصداق عذاب «طاعون» دانستهاند که بر اساس برخی گزارشها آنان اولین قومى بودند که گرفتار این عذاب شده و بعداً هم براى مردم روى زمین باقى ماند.[2]
البته شایان ذکر است که بیشتر مفسران معتقدند که «طوفان» به همان باد و باران شدید به همراه سیل است.
2. قمل(به ضم قاف و تشدید و فتح میم): در مورد این موجود نیز اختلاف است. ابن عباس، مجاهد، سدى، قتاده و کلبى میگویند: منظور ملخهاى کوچکى است که پر و بال ندارند.[3]
مفسرانی نیز آن را به میمونهاى درشت هیکل و یا مگسهاى ریز تفسیر کردهاند. گفتنی است که «قَمل» - به فتح قاف و سکون میم- به معناى شپش است و از این رو برخی مفسران و مترجمان، «قُمّل» موجود در آیه را به شپش تفسیر کردهاند.
3. جراد: به معنای «ملخ» است.[4] ملخ بر آنها هجوم آورد، و محصولات کشاورزی آنها را از بین برد.
4. ضفادع: یعنی قورباغهها. به فرمان الهی قورباغههاى بزرگ و کوچک بر فرعونیان هجوم آوردند، حتى در خانهها و اطاقها و سفرهها و ظروف غذا مزاحم آنان بودند، آنچنان که زندگی برایشان دشوار شد.[5]
5. دم(خون): بعضى در تفسیر این آیه گفتهاند که بیمارى رعاف(خون دماغ) به صورت یک بیمارى فراگیر درآمده و همگان گرفتارش شدند، ولى بیشتر راویان و مفسران گفتهاند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون درآمد، آنچنان که براى هیچ مصرفى قابل استفاده نبود.[6]
گفتنی است این بلاها فقط گریبانگیر قبطیان شده بود، نه بنی اسرائیل که به موسی(ع) ایمان آورده بودند.
البته بلاهایی که به سوى پیروان فرعون فرستاده میشد یکجا و یکدفعه نبود، بلکه هر کدام با فاصله زمانی یک ساله و یا یک ماهه میآمد و بعد از هر حادثهای پیروان فرعون به سوی موسی رفته و از او درخواست کمک کرده
تا بلکه دعایى کند و آن عذاب را از ایشان برگرداند، و با موسى پیمان میبستند که اگر این عذاب را از آنان بردارد به وى ایمان آورده و دست از آزار بنى اسرائیل برداشته و ایشان را به موسى بسپارند، ولى وقتى به دعاى موسى، عذاب برداشته میشد عهدشکنی کرده و به کفر خود ادامه میدادند.
دلیل فاصله افتادن میان عذابها نیز آن بود که اگر این مصیبتها یکجا نازل میشد، ممکن بود آنان بپندارند که رخدادی اتفاقى بوده و ربطى به موسى و نفرین او نداشت.چ[7]
[1]. اعراف، 133.
[2]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 4، ص 720، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 721.
[6]. ر. ک: همان، ص 721- 722.
[7]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 227، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.