کد سایت
fa87124
کد بایگانی
104572
نمایه
تفاوت میان مشی و انطلاق
برچسب
حرکت|راه رفتن|مشی|انطلاق|آیه 23 قلم
خلاصه پرسش
تفاوت «مشی» و «انطلاق» چیست؟
پرسش
با توجه به آیه شریفه 23 سوره مبارکه «قلم»، فرق معنای «انطلقوا» و «یمشون» چیست؟
پاسخ اجمالی
در قرآن کریم، بارها از دو اصطلاح نسبتاً مترادف «مشی» و «انطلاق» برای راه رفتن استفاده شده است. اگرچه در ارتباط با چنین مترادفاتی نیاز نیست که لزوماً به دنبال نوعی تفاوت میان آنها باشیم، بلکه تفنّن در عبارت نیز به تنهایی برای استفاده از چند اصطلاح مترادف برای یک معنا کافی است، اما با این وجود، برخی تفاوتها بیان شده است که بدان میپردازیم:
1. «مشی» در لغت به معنای حرکت کردن با استفاده از پا یا مشابه آن است.[1] در همین راستا، در آیهای از قرآن به برخی از انواع مختلف راه رفتن «مشی» اشاره شده است:
«وَ اللهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى رِجْلَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى أَرْبَعٍ»؛[2] «خداوند هر جنبندهاى را از آبى آفرید. گروهى از آنها بر شکم خود راه میروند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه میروند».
2. «انطلقوا»: این کلمه از ریشه «طلق» گرفته شده است که معنای آن، برداشته شدن حصر و قید و بند است.[3] و واژه «انطلاق» که باب انفعال از ریشه «طلق» است، به معنای حرکت کردن و به دنبال چیزی رفتن میباشد.[4] شاید استفاده از این اصطلاح برای راه رفتن آن باشد که گویا با حرکت، از قید و بند سکون و یکجا ماندن آزاد میشویم.
برخی از منابع تفسیری و لغوی؛ «انطلاق» را به نوع خاصی از راه رفتن معنا کردهاند؛ مانند راه رفتن سریعی که با رنج و سختی همراه باشد.[5] و یا راه رفتنی که در طی آن هیچ توقفی رخ ندهد.[6]
نکته دیگر آنکه در قرآن کریم، اصطلاح «انطلاق» تنها برای راه رفتن انسانها مورد استفاده قرار گرفته، اما اصطلاح «مشی» برای غیر انسانها نیز استعمال شده است.
در آیهای از قرآن این دو اصطلاح با هم و در کنار هم نیز مشاهده میشود؛ آنجا که خداوند در بیان واکنش کفار در برابر دعوت پیامبر اسلام(ص) به توحید، اظهار تعجب کرده و به یکدیگر میگفتند: «وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هذا لَشَیْءٌ یُرادُ»؛[7] اشراف و سران آنها [قریش و مشرکان از اجتماعشان علیه پیامبر] بیرون شدند [و به یکدیگر میگفتند] که بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزى است که خواستهاند شما را گمراه کنند.
کفار قریش به نزد ابوطالب رفتند تا با میانجیگری او، بتوانند پیامبر را از دعوت الهی خود منصرف کنند. اما ابوطالب که خود به دعوت حضرت محمد(ص) ایمان داشت، به خواسته آنان تن نداد و در نتیجه، کفار قریش مأیوسانه از نزد ابوطالب بیرون آمده و یکدیگر را به باقی ماندن و استقامت بر عقیده باطل و خدایان بیجان خود سفارش کردند.
«انطلق» که به معنای بیرون رفتن با سرعت و توأم با رها ساختن کار قبلى است، برای بیان خروج خشمگینانه کفار از مجلس مذاکره،[8] و «امشوا» سفارشی است که به یکدیگر کرده و ادامه دادن مسیر قبلی خود را که همان راه شرک و بتپرستی است مورد تأکید قرار دادند.
در قرآن کریم، مشتقات این دو اصطلاح در معانی کنایی نیز به کار رفته است:
الف) «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمیمٍ»؛[9] و پیوسته در پی سرزنش و سخنچینی است.
ب) «وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانی»؛[10] و زبانم به قدر کافى گویا نیست.
1. «مشی» در لغت به معنای حرکت کردن با استفاده از پا یا مشابه آن است.[1] در همین راستا، در آیهای از قرآن به برخی از انواع مختلف راه رفتن «مشی» اشاره شده است:
«وَ اللهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى رِجْلَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشی عَلى أَرْبَعٍ»؛[2] «خداوند هر جنبندهاى را از آبى آفرید. گروهى از آنها بر شکم خود راه میروند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه میروند».
2. «انطلقوا»: این کلمه از ریشه «طلق» گرفته شده است که معنای آن، برداشته شدن حصر و قید و بند است.[3] و واژه «انطلاق» که باب انفعال از ریشه «طلق» است، به معنای حرکت کردن و به دنبال چیزی رفتن میباشد.[4] شاید استفاده از این اصطلاح برای راه رفتن آن باشد که گویا با حرکت، از قید و بند سکون و یکجا ماندن آزاد میشویم.
برخی از منابع تفسیری و لغوی؛ «انطلاق» را به نوع خاصی از راه رفتن معنا کردهاند؛ مانند راه رفتن سریعی که با رنج و سختی همراه باشد.[5] و یا راه رفتنی که در طی آن هیچ توقفی رخ ندهد.[6]
نکته دیگر آنکه در قرآن کریم، اصطلاح «انطلاق» تنها برای راه رفتن انسانها مورد استفاده قرار گرفته، اما اصطلاح «مشی» برای غیر انسانها نیز استعمال شده است.
در آیهای از قرآن این دو اصطلاح با هم و در کنار هم نیز مشاهده میشود؛ آنجا که خداوند در بیان واکنش کفار در برابر دعوت پیامبر اسلام(ص) به توحید، اظهار تعجب کرده و به یکدیگر میگفتند: «وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هذا لَشَیْءٌ یُرادُ»؛[7] اشراف و سران آنها [قریش و مشرکان از اجتماعشان علیه پیامبر] بیرون شدند [و به یکدیگر میگفتند] که بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزى است که خواستهاند شما را گمراه کنند.
کفار قریش به نزد ابوطالب رفتند تا با میانجیگری او، بتوانند پیامبر را از دعوت الهی خود منصرف کنند. اما ابوطالب که خود به دعوت حضرت محمد(ص) ایمان داشت، به خواسته آنان تن نداد و در نتیجه، کفار قریش مأیوسانه از نزد ابوطالب بیرون آمده و یکدیگر را به باقی ماندن و استقامت بر عقیده باطل و خدایان بیجان خود سفارش کردند.
«انطلق» که به معنای بیرون رفتن با سرعت و توأم با رها ساختن کار قبلى است، برای بیان خروج خشمگینانه کفار از مجلس مذاکره،[8] و «امشوا» سفارشی است که به یکدیگر کرده و ادامه دادن مسیر قبلی خود را که همان راه شرک و بتپرستی است مورد تأکید قرار دادند.
در قرآن کریم، مشتقات این دو اصطلاح در معانی کنایی نیز به کار رفته است:
الف) «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمیمٍ»؛[9] و پیوسته در پی سرزنش و سخنچینی است.
ب) «وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانی»؛[10] و زبانم به قدر کافى گویا نیست.
[1]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 11، ص 117، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[2]. نور، 45.
[3]. همان، ج 7، ص 111.
[4]. راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 523، بیروت، دمشق، دار القلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[5]. «الانْطِلاقُ: سُرْعَةُ الذَّهابِ فی أَصْلِ المِحْنَةِ»؛ مرتضى زبیدى، محمد بن محمد، تاج العروس، ج 13، ص 306، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1414ق.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 633، تهران، ناصر خسرو، 1372 ش.
[7]. صاد، 6.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 217، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[9]. قلم، 11.
[10]. شعراء، 13.