دانشمندان مسلمان، اوامر دینی را به دو قسم(مولوی و ارشادی) تقسیم میکنند. اوامر مولوی، اوامری هستند که با انگیزهی برانگیختن مکلفان برای انجام یک کار صادر میشوند؛ برخلاف اوامر ارشادی که هدفش ارشاد و راهنمایی به موضوعی است که خود عقل نیز به تنهایی آنرا درک میکند. در مقابل اوامر مولوی و ارشادی، نواهی مولوی و ارشادی نیز وجود دارند که با همان اهداف مذکور صادر میشوند.[1]
همانگونه که «نهی مولوی» در عبادات و معاملات دلالت بر فساد عبادت و معامله میکند، «نهی ارشادی» نیز دلالت بر فساد عبادت و معاملهی مذکور دارد؛ زیرا نهی ارشادی به معنای فقدان شرطی از شروط عبادت و معامله و یا فقدان یک جزء از اجزای آن است. و یا اینکه دلالت بر وجود مانعی برای عبادت یا معامله دارد.[2]
به عنوان مثال در روایات مربوط به قرائت نماز چنین آمده است: «وَ لَا تَقُولَنَّ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ قِرَاءَتِکَ آمِین»؛[3] پس از اتمام قرائت سوره حمد، آمین مگو.
در زمینهی معاملات و در باره روغنی که به واسطه مردار نجس شده، نیز اینگونه نهی شده است: «قَالَ لَا تَدَّهِنْ بِهِ وَ لَا تَبِعْهُ مِنْ مُسْلِم»؛[4] آن روغن را به بدن نمال و آنرا به هیچ مسلمانی نفروش. این نهی از فروش روغن نجس به مسلمان، دلالت بر فساد این نوع معامله دارد.
البته در برخی از موارد، نهی ارشادی دلالت بر فساد کامل نداشته؛ بلکه دلالت بر کاهش ثواب در عبادت دارد، مانند: «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِی الْمَسْجِد».[5] نمازی برای همسایه مسجد روا نیست، مگر آنکه در مسجد اقامه شود.
[1]. اوامر ارشادی و مولوی (24622).
[2]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 461، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1389ش.
[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 6، ص 68، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. همان، ج 17، ص 100.
[5]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ص 1، ص 148، قم، مؤسسة آل البیت (ع)، چاپ دوم، 1385ق.