لطفا صبرکنید
بازدید
36096
آخرین بروزرسانی: 1398/02/29
کد سایت fa95632 کد بایگانی 112014 نمایه جسم اثیری
طبقه بندی موضوعی بیشتر بدانید
برچسب جسم|جسم اثیری|اثیر|ماده سیال|عنصر آسمانی|قابل ارتجاع|روح عنصری
خلاصه پرسش
مراد از «جسم اثیری» در متون فلسفی و عرفانی چیست؟
پرسش
جسم اثیری چیست؟
پاسخ اجمالی
«اثیر» بر گرفته از واژه «اِثر» یا «اِتر» یونانی، به معنای کره آتش بالاتر از کره هوا، فلک الدنیا و فلک الافلاک است؛ و به معنای ماده  سیال، رقیق و بی‌وزن، قابل قبض و بسط، که فضا را پر کرده و در همه ٔ اجسام نافذ است، نیز به کار می‌رود.[1]هم‌چنین اثیر به صورت مجاز به معنای روح، روان و آسمان؛ و اثیری به معنای روحی، روانی و آسمانی به کار رفته است.[2] برخی نیز اثیر را این‌گونه معنا کردند: عنصر آسمانی، اتر، اثیر، جسم قابل ارتجاعی که فضا و حتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما می‌شود، و امروزه به مایع سبکی نیز می‌گویند که از تقطیر الکل و جوهر گوگرد به دست می‌آید و برای بیهوش کردن اشخاص به کار می‌رود.[3]
به نظر می‌رسد یک اصطلاح مستقر و معنای دقیقاً مشخّصی در مورد واژه اثیر وجود ندارد؛ و شاید به همین جهت کلمات و سخنان اندیشمندان مقداری مشوش است؛ لغویین بیشتر اثیر را به کره آتش معنا کرده‌اند؛ بر این اساس اثیر همان آتش از عناصر اربعه است.
توضیح این‌که بر اساس فیزیک قدیم، کره زمین از چهار عنصر اصلی خاک، آب، هوا و آتش تشکیل شده است که نحوه چینش آن از پایین به بالا به همین ترتیب است؛ یعنی از خاک شروع می‌شود تا کره آتش پایان می‌یابد،[4] در حالی‌که در بسیاری از کتاب‌‌های فلسفی قدیم «اثیر» به عنوان عنصر زمینی محسوب نمی‌شد، بلکه عنصری بود برای عالم بالاتر از کره زمین که از آن به عنصر خامس نیز تعبیر می‌‌آوردند با ویژگی متفاوت از عناصر اربعه.[5] اما امروزه غالباً «اثیری» و «جسم اثیری» به معنایی به کار می‌رود که تقریباً همان چیزی است که در طب قدیم به عنوان بدن برزخی گفته می‌شد، یا همان چیزی که در منابع دینی به عنوان جسم برزخی مطرح است؛ یعنی جسمی که دارای شکل مادی است، ولی جرم ندارد.[6]
برای نمونه و بدون آن‌که در این نوشتار مختصر در صدد اثبات یا نفی تمام آنچه در این مورد ذکر شده باشیم، چند متن متناسب و مرتبط را نقل می‌کنیم: 
1. کالبد اَثیری اصطلاحی در عرفان جدید است که به اولین یا زیرین‌ترین لایه از «میدان انرژی انسانی» یا هاله پیرامون انسان اطلاق می‌گردد. گفته می‌شود که این لایه در ارتباط مستقیم با بدن فیزیکی است و به عنوان نگه‌دارنده‌ی جسم و پیونددهنده‌ی آن با بدن‌های «سطح بالاتر» عمل می‌کند.[7]
2. یکی از شگفتی‌های خلقت موجودات، بویژه در نسل بشر، تن‌پوش یا جسم اثیری، یا قالب مثالی وی است که دارای حالت و اعمال و مشخصات بسیاری می‌باشد و نقش عمده‌ای در تکامل زندگی موجودات ایفا می‌نماید.
برخی از مشخصات جسم اثیری و تن‌پوش در نسل بشر به شرح زیر است:
الف) نظر به این‌که روح عنصری است لطیف، سیال و الهی، نمی‌تواند در جسم مادی خشن و سخت به طور مستقیم قرار گیرد؛ لذا روح وارد تن‌پوش می‌شود و تن‌پوش است که رابط اتصال روح با بدن می‌گردد.
ب) تن‌پوش مانند غلافی تمام بدن را در بر گرفته و به تمامی سلول‌ها از هر نظر اثر مستقیم می‌گذارد.
ج) روح و تن‌پوش پس از جدا شدن از بدن فرد زنده، تظاهراتی را انجام می‌دهند. مثلاً گاهی اتفاق می‌افتد فردی را همزمان در دو محل جداگانه می‌توان دید که به آن زوجی بودن یا همزاد یا فانتوم گفته می‌شود. پس از مرگ هم مسلّماً این نوع تظاهرات را روح و تن‌پوش کامل‌تر انجام می‌دهند.
د) تمام ملکات اخلاقی و شخصیتی فرد در تن‌پوش وی جمع است و این تن‌پوش کاملاً تابع قدرت روحی است [8].
 
 

[1]. ر. ک: فرهنگ دهخدا.
[2]. ر. ک: فرهنگ عمید.
[3]. ر. ک:  www.almaany.
[4]. «بدان‌که حقّ سبحانه و  تعالى اوّل چیزى که در عالم اجسام بیافرید، مادّه بود که آن‌را به اصطلاح حکما «هیولى» خوانند، و از آن‌جا چهار طبع پدید کرد، و آن آب است و خاک و باد و آتش». شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج 4، ص 671، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چاپ دوم، 1375ش.
[5]. «و أما أرسطوطالیس فانه یرى أن الإله الأعلى مفارق للصور، یحوى کرة الکل، التی هى جسم أثیر، و هى العنصر الخامس الذی نسمیه الأعظم، و هو مقسوم بالأکر. و هذه الأکر أما بالطبع فهى متصلة متحدة، و أما بالعقل و الفکر فانها منفصلة. و إن کل واحدا من هذه الأکر حی مرکب من نفس و جسم؛ فالجسم منها هو الأثیر. فتحرکه حرکة دوریة. و أما النفس فانها نطق عقل غیر متحرک، و هى علة الحرکة بالفعل». ارسطو، فى النفس، ص 114، بیروت، دارالقلم.
[6]. ر. ک: 2024 .
[7]. ر. ک:  https://fa.wikipedia.
[8]. ر. ک:  . ir-spirits.blogsky