کد سایت
fa95789
کد بایگانی
112160
نمایه
خدا را شکر که زن آفریده نشدم
طبقه بندی موضوعی
حدیث
خلاصه پرسش
مگر زن بودن چه اشکالی دارد که امام علی(ع) خدا را شکر میکند که ایشان را زن قرار نداده است؟!
پرسش
چرا امیرالمؤمنین(ع) شکر میکنند که زن نیست: «سپاس خدایی را ... که ما را مرد و قائم بر زنان خلق کرد و ما را زن قرار نداد»!
پاسخ اجمالی
در برخی منابع حدیثی گزارش شده که گروهی از صحابه، از جمله امام علی(ع)، ابوبکر، عمر و عثمان در محضر پیامبر اسلام(ص) بودند که حضرتشان از آنان خواست تا در مورد نعمتهایی که به آنان داده شده سخن بگویند. آنان نیز از از ثروت، لباسهای فاخر، زنان و فرزندان گفتند تا نوبت به امام علی(ع) رسید که ایشان ضمن سپاس و قدردانی از نعمتهای بیکران الهی؛ این جملات را فرمود:
«سپاس خدایی را که مرا از نیستی به هستی آورد؛ مرا موجودی زنده قرار داد، نه جامد و بیجان؛ مرا انسانی متفکر و هوشمند قرار داد، نه ابله و فراموشکار؛ در بدنم قوا و مشاعری آفرید که به وسیله آنها آنچه بخواهم درک میکنم؛ در ساختمان وجودم شمع تابان خود را آفرید؛ مرا به آیین خودش هدایت نمود و هرگز از راه خود گمراه نکرد؛ برایم راه بازگشتی به حیات جاودان قرار داد؛ مرا آزاد و مالک قرار داد نه برده و مملوک؛ آسمان و زمینش را با آنچه که در آنها است برایم رام و مسخر گرداند؛ و ما را مرد و قائم بر زنان خلق کرد و ما را زن قرار نداد!»[1]
آنچه در مورد این فراز از سخن امام علی(ع) - با فرض پذیرش - میتوان گفت این است که:
آنچه در مورد این فراز از سخن امام علی(ع) - با فرض پذیرش - میتوان گفت این است که:
1 . یک نکته جالب در این حدیث وجود دارد که تمام مواردی که حضرتشان در مورد آنها به شکر خداوند پرداخته، از ضمیر متکلم وحده استفاده شده و تنها در آخرین فراز و یا همان مورد پرسش است که از ضمیر متکلم مع الغیر استفاده شده است که شاید دلیلش آن باشد که ایشان خواسته بدون آنکه مطلب خلاف واقعی گفته باشد، به نوعی رضایت همنشینان خود - که قبل از ایشان در مورد زن و فرزند سخن گفته بودند - را نیز به دست آورد!
2. اما این سخن حضرتشان نیز قابل توجیه است، زیرا اینکه امام علی(ع) خدا را شکر میکند که مرد قرار داده شد، معنایش برتری تمام مردان بر تمام زنان نیست، همانگونه که شکرگزاری حضرتشان بابت آنکه برده نبوده و انسانی آزاد است، به معنای تحقیر و کوچکشمردن بردگان نیست.
و قطعاً این سخن بدان معنا هم نیست که زن در نگاه وی موجودی بیارزش است؛ چرا که بر اساس صریح آیه 13 سوره حجرات، ملاک برتری در پیشگاه خداوند تقوا است که در آن زن و مرد یکسان هستند، و خود حضرتشان در تفسیر همین آیه که بیانگر مساوات مرد و زن در رسیدن به درجات است، میفرماید:
«فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ فَهُوَ الشَّرِیفُ الْمُکْرَمُ الْمُحَبّ»؛[2] هر آنکه پرهیزگاری پیشه کند، او شرافتمندی است که مورد احترام پروردگار بوده و خدایش او را دوست میدارد.
3. اما اینکه مرد و زن در نزد خدا از نظر معنوی یکسان هستند، دلیل بر این نمیشود که این دو از تمام جهات مساوی باشند؛ چرا که در هر حال وقتی خداوند خواست انسان را خلق کند، ابتدا آدم(ع) را که مرد بود آفرید، و سپس حوا را به عنوان همسرش خلق کرد. و همین قدر هم کفایت میکند که انسان خداوند را شاکر باشد.
4. شاید این شکر برای آن باشد که مردان فرصت بیشتری برای جهاد در راه خدا در میادین نبرد با دشمنان دارند، و این فرصت برایشان آمادهتر است تا با نثار جان خویش و شهادت در راه خدا، به بالاترین درجهی قرب الهی نایل شوند، و روشن است که این فرصت برای زنان معمولاً کمتر است، اگرچه آنان نیز فرصتهای جایگزینی برای بالا رفتن درجات معنوی خود دارند.
5. از آنجا که خداوند مرد را مدیر خانواده قرار داده، میتوان آنرا نعمتی دانست و بر آن شکر گزارد، اگرچه مسئولیت آن نیز بیشتر است، اما این به معنای برتری مطلق مردان نیست، همانگونه که یک مدیر موفق در یک اداره و نهاد میتواند خدا را از بابت دسترسی به این مدیریت شکرگزار باشد، اما این بدان معنا نیست که لزوماً او از تمام افراد زیردست خود نزد خداوند ارزشمندتر است.
6. از سوی دیگر مرد سرپرستی یک خانواده را به عهده میگیرد و برای تهیه روزی و رفاه آنها تلاش میکند و این هم به نوعی جهاد در راه خدا است که «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه».[3] و همین امکان کافی است تا اینکه امام(ع) آنرا قدر بداند و خداوند را به جهت این امتیاز شکر کند که اگر زن بود، چنین فرصتی برای انجام این نوع از عبادت نداشت.
2. اما این سخن حضرتشان نیز قابل توجیه است، زیرا اینکه امام علی(ع) خدا را شکر میکند که مرد قرار داده شد، معنایش برتری تمام مردان بر تمام زنان نیست، همانگونه که شکرگزاری حضرتشان بابت آنکه برده نبوده و انسانی آزاد است، به معنای تحقیر و کوچکشمردن بردگان نیست.
و قطعاً این سخن بدان معنا هم نیست که زن در نگاه وی موجودی بیارزش است؛ چرا که بر اساس صریح آیه 13 سوره حجرات، ملاک برتری در پیشگاه خداوند تقوا است که در آن زن و مرد یکسان هستند، و خود حضرتشان در تفسیر همین آیه که بیانگر مساوات مرد و زن در رسیدن به درجات است، میفرماید:
«فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ فَهُوَ الشَّرِیفُ الْمُکْرَمُ الْمُحَبّ»؛[2] هر آنکه پرهیزگاری پیشه کند، او شرافتمندی است که مورد احترام پروردگار بوده و خدایش او را دوست میدارد.
3. اما اینکه مرد و زن در نزد خدا از نظر معنوی یکسان هستند، دلیل بر این نمیشود که این دو از تمام جهات مساوی باشند؛ چرا که در هر حال وقتی خداوند خواست انسان را خلق کند، ابتدا آدم(ع) را که مرد بود آفرید، و سپس حوا را به عنوان همسرش خلق کرد. و همین قدر هم کفایت میکند که انسان خداوند را شاکر باشد.
4. شاید این شکر برای آن باشد که مردان فرصت بیشتری برای جهاد در راه خدا در میادین نبرد با دشمنان دارند، و این فرصت برایشان آمادهتر است تا با نثار جان خویش و شهادت در راه خدا، به بالاترین درجهی قرب الهی نایل شوند، و روشن است که این فرصت برای زنان معمولاً کمتر است، اگرچه آنان نیز فرصتهای جایگزینی برای بالا رفتن درجات معنوی خود دارند.
5. از آنجا که خداوند مرد را مدیر خانواده قرار داده، میتوان آنرا نعمتی دانست و بر آن شکر گزارد، اگرچه مسئولیت آن نیز بیشتر است، اما این به معنای برتری مطلق مردان نیست، همانگونه که یک مدیر موفق در یک اداره و نهاد میتواند خدا را از بابت دسترسی به این مدیریت شکرگزار باشد، اما این بدان معنا نیست که لزوماً او از تمام افراد زیردست خود نزد خداوند ارزشمندتر است.
6. از سوی دیگر مرد سرپرستی یک خانواده را به عهده میگیرد و برای تهیه روزی و رفاه آنها تلاش میکند و این هم به نوعی جهاد در راه خدا است که «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه».[3] و همین امکان کافی است تا اینکه امام(ع) آنرا قدر بداند و خداوند را به جهت این امتیاز شکر کند که اگر زن بود، چنین فرصتی برای انجام این نوع از عبادت نداشت.
این شکرگزاری از یک منظر است و به همین دلیل، یک زن هم میتواند از منظری دیگر خداوند را شکر کرده و بگوید:
خدایا شکر که مرا زن قرار دادی و مسئولیتهای سنگینی مانند جهاد و خرج منزل را که یک مرد بر عهده دارد بر دوش من نگذاشتی که در صورت کمگذاشتن از آنها دچار گناه شوم!
زیرا یک انسان باتقوا در هرحال باید شکرگزار خداوند باشد، همانطور که برخی اینگونه خداوند را شکر میکنند که «خدایا بر دادهها و ندادههایت شکر!»
زیرا یک انسان باتقوا در هرحال باید شکرگزار خداوند باشد، همانطور که برخی اینگونه خداوند را شکر میکنند که «خدایا بر دادهها و ندادههایت شکر!»
[1]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 2، ص 355 قم، علامه، چاپ اول، 1379ق. «وَ أَنْ جَعَلَنَا ذُکْرَانا قُوَّاماً عَلَى حَلَائِلِنَا لَا إِنَاثا».
[2]. ابن شعبة حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ع، ص 184،قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1363 ش.
[3]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا ع، ص 208، مشهد، مؤسسة آل البیت ع، چاپ اول، 1406ق.