هر فرد مسلمانی که به قرآن معتقد باشد، نمیتواند تسبیح تمام موجودات و اجسام را انکار کند؛[1] چون این واقعیت به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است. از طرفی سخن گفتن خدا با موسای کلیم(ع) با واسطه یک درخت نیز در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است؛[2] از اینرو، سخن گفتن پیامبر(ص) و معصومان(ع) با اجسام چیزی نیست که با آموزههای دینی همخوان نباشد.
در ارتباط با چگونگی سخنگفتن اجسام باید گفت که تمام مخلوقات خدا شعوری مخفی و بالقوّه دارند که با اذن خدا میتواند بالفعل و فعّال شود.
روایات متعددی وجود دارد که از بالفعل شدن این قدرت بالقوّه در نزد پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) حکایت دارند.[3]
البته اصل پذیرش به سخنآمدن اجسام، بدان معنا نیست که هر گزارشی در این زمینه صحیح باشد، بلکه اعتبار هر گزارش باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. با ذکر این مقدمه، به چند گزارش در این زمینه اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام(ص)
1. در خیبر، زنى یهودى، گوسفندى را مسموم کرد و نزد پیامبر(ص) گذاشت. حضرت(ص) فرمود: دست بکشید، این پاچه گوسفند به من خبر مىدهد که مسموم است.[4]
2. امام صادق(ع) فرمود: «هیچ سنگ و کلوخى و غیر آن باقی نمانده بود، مگر آنکه به زبان عربى به نبوت پیامبر(ص) شهادت داده است».[5]
امام علی(ع)[6]
1. حضرت زهرا(س) فرمود: «شبى که به خانه على(ع) رفتم، شنیدم که زمین با او گفتوگو مىکرد و حضرتشان هم با زمین مشغول گفتوگو بود. وقتى من این جریان را براى پدرم شرح دادم، ایشان به من فرمود: خدا شوهر تو را بر سایر مردم فضیلت و برترى داده است و به زمین دستور فرمود که اخبار خود و آنچه را که در شرق و غرب آن رخ میدهد را براى او شرح دهد».[7]
2. زمانی آب فرات در نزدیک کوفه طغیان کرد و مردم از این جهت نگران شدند و این ترس وجود داشت که همه آنها در آب غرق شوند. این موضوع به اطلاع امام علی(ع) رسید. امام(ع) به آنجا رفته و دعا کردند و آب فرو نشست تا اندازهاى که ماهیان نمودار شدند. در این هنگام گروهی از ماهیان به امام(ع) به عنوان «امیر المؤمنین» سلام کردند.[8]
3. سلمان فارسی میگوید: نزد پیامبر(ص) بودیم که سنگی در دست امام علی(ع) به سخن آمد و گفت «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیاً وَ بِعَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَلِیاً».[9]
امام سجاد(ع)[10]
امام باقر(ع) فرمود: «میان امام سجاد(ع) و محمد بن حنفیه[11] در موضوع امامت گفتوگویى در گرفت؛ لذا به کنار حجرالاسود رفتند تا به نفع هر کسی شهادت داد، حق با او باشد. حجر الاسود به نفع امام سجاد(ع) سخن گفت و شهادت داد که ایشان امام است، اما به نفع محمد بن حنفیه چیزی نگفت».[12]
[1]. «تسبیح موجودات عالم در قرآن کریم»، 20144؛ «چگونگی تسبیح جمادات و نباتات»، 7585؛ «معنای تسبیح پرندگان»، 13192؛ «ایمان و تسبیح گیاهان، سبزیجات و صیفیجات»، 86434؛ «نمونههای از تدبیر امور جهان توسط ائمه اطهار(ع)»، 107389.
[2]. «شنیدن کلام خدا توسط حضرت موسی»، 15163؛ «انتخاب کوه طور برای مناجات حضرت موسی(ع)»، 46357.
[3]. «سر امام حسین(ع) و تلاوت قرآن»، 48332؛ «سر امام حسین+تلاوت+قرآن+نیزه+کهف»، 81083؛ «تبدیل شدن سکه طلا به سنگ سیاه در دست سپاهیان یزید»، 68307؛ «گواهی دادن چاقو، سنگ و درخت به نفع امام باقر(ع)»، 107388؛ «تقاضای گرگ از امام باقر(ع)»، 107387.
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 80، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق.
[5]. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 310، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
[6]. «ورود مار به مسجد کوفه و گفتگوی او با امام علی(ع)»، 94654؛ «بررسی حدیث رد الشمس»، 24797.
[7]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 285، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[8]. اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 352.
[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص 283، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[10]. «کمک کردن دو شیر به امام سجاد(ع)»، 107384؛ «گفتوگوی امام سجاد(ع) با ماهی حامل حضرت یونس(ع)»، 107382
[11]. «علت نامیده شدن محمد حنفیه به نام مادر»، 99737؛ «احترام امام باقر(ع) به محمد بن حنفیه»، 62035؛ «سفارش امام حسن مجتبی(ع) به محمد حنفیه درباره امامت امام حسین(ع)»، 27200.
[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 348، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.