در منابع قابل استناد، گزارشی در این زمینه وجود دارد:
امام باقر(ع): هنگامی که امام علی(ع) برای جنگ با معاویه به آمادهسازی نیروهای خود میپرداخت، دو نفر برای حل دعوایشان، خدمت امام(ع) رفتند. یکی از آن دو(که گویا مقصر اصلی بود)، در گفتارش زیادهروی و تندی کرد، امام(ع) به او نگاهی کرد و فرمود: «وای بر تو»! و ناگهان آن مرد به شکل سگی درآمد و اطرافیانی که در آنجا بودند، شگفتزده شدند. آن مرد شروع به زاری و التماس کرد، تا امام(ع) او را به حال اولش برگرداند.
برخی از اصحاب گفتند شما که چنین قدرتی را دارید؛ چرا برای نبرد با معاویه به دنبال بسیج مردم هستید؟! و چرا با داشتن این توانایی، ما را از شر او خلاص نمیکنی؟!
امام(ع) فرمود: سوگند به کسی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، اگر بخواهم میتوانم با وجود این همه فاصله و بیابانهای گسترده، و فلاتها و کوهها، با پاهای خود بر سینه معاویه زده و او را از روی تختش به زمین بیاندازم، و اگر خدا را سوگند دهم که این کار، در همین لحظه انجام گیرد، پیش از اینکه از جایم برخیزم، یا پیش از این که یکی از شما از این پهلو، به آن پهلو بغلطد، این اتفاق رخ خواهد داد، اما ما همانگونهایم که خدا توصیف کرد: «عِبادٌ مُکرَمُونَ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ»؛[1] بندگانی بزرگوار که در سخن بر خدا پیشی نمیگیرند و به فرمان او عمل میکنند. ما به خواست و اراده حق گردن مینهیم، (تا کارها به صورت طبیعی پیش برود).[2]
در روایت دیگری آمده که امام علی(ع) این کار را کرده و با پاهای خود بر سینه معاویه زد و سپس به اطرافیانش فرمود: این تاریخ را یادداشت کنید و بدانید که هم اکنون به سینه معاویه زدم و با سر او را به روی زمین انداختم! مردم منتظر کسب خبری از شام بودند، و میدانستند که کلام امام(ع) حق است. سپس خبر رسید که در همان تاریخ و ساعت و در همان روز، پایی از سمت کوفه آمد و وارد کاخ معاویه شد، و بر سینه معاویه زد و او را از تخت به زیر انداخت.[3]
صرف نظر از بررسی سندی این گزارشها، چنین گزارشهایی برای یک فرد مسلمان نمیتواند دور از ذهن باشد، زیرا در آیات 38 تا 40 سوره نمل تصریح شده که چنین قدرتی میتواند در اختیار برخی موجودات قرار گرفته و برخی اولیای الهی نیز با توفیقات الاهی میتوانند به چنین قدرت و مقام والایی برسند که توانایی انجام برخی کارهای خارق العاده را داشته باشد.[4]
کندن درب خیبر توسط امام علی(ع) که در کتب شیعه و اهلسنت نقل شده،[5] نشانگر یکی از تواناییهای حضرتشان میباشد.
در همین راستا امام صادق(ع) فرمود: چگونه مردم کتک خوردن معاویه توسط امام علی(ع) را انکار میکنند، در حالیکه آصف(بن برخیا)، وصی حضرت سلیمان(ع) تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن نزد ایشان آورد، با وجود اینکه پیامبر(ص) و وصی او برتر از حضرت سلیمان(ع) و وصی او میباشند.[6]
تفاوت بلقیس و معاویه تنها در این بود که بلقیس با دیدن نشانه الهی ایمان آورد و در سلک اصحاب سلیمان(ع) قرار گرفت، اما معاویه بر دشمنی خود همچنان پایدار ماند.
[1]. انبیاء 26 – 27.
[2]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 2، ص 272، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[3]. همان، ج 2، ص 273.
[4]. «آگاهان به اسم اعظم»، 3218؛ «آصف بن برخیا»، 23071؛ «دلیل علم غیب داشتن ائمه اطهار(ع)»، 61459؛ «دعای اسم اعظم»، 50546
[5]. «امام علی(ع) و جابجا کردن در خیبر»، 68503.
[6]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 213، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.