زمانی که عربها خط را از سریانی و انباطی گرفتند، نقطه نداشت. خط سریانی هنوز هم نقطه ندارد. عربها هم تا نیمه قرن اول سال قمری، حروف را بدون نقطه مینوشتند؛ اما چیزی نگذشت که خط عربی وارد مرحلهی جدیدی شد. دورهای که حروف، نقطهدار شد و خط، نیز رو به زیبایی گذاشت. در نیمه دوم قرن اول، مردم توسط یحیى بن یعمر و نصر بن عاصم -دو شاگرد ابوالأسود دوئلی- با حروف نقطهدار آشنا شدند. علت انجام این کار این بود که سرزمین اسلامی پهناور شده بود و عجمهای زیادی مسلمان شدند و نیاز به آشنایی با قرآن داشتند. این کار برای جلوگیری از غلط خواندن قرآن توسط عجمها صورت پذیرفت؛ چرا که خود عربها به طور فطری قرآن را صحیح میخواندند و نیازی به علامتگذاری نداشتند.[1] ابو احمد عسکری این کار علامتگذاری را به نصر بن عاصم نسبت داده است.[2]
پس از آنکه نیاز دیگری برای قرآن کریم؛ یعنی لزوم رعایت اعراب در سخنگفتن احساس شد، بنابر مشهور، ابوالأسود دوئلی انجام این کار را با اشارهی علی بن ابیطالب(ع) بر عهده گرفت و علم نحو؛ یعنی علم اعراب القرآن را بنا گذاشت.[3]
در همین راستا و در نسل بعد، افرادی مانند شاگردان یادشده ابو الأسود، سبک نوشتاری خط کوفی را به شیوهای گسترش دادند که اعراب و نقطه نیز در آنها نگاشته میشد.
البته این اعرابگذاری به صورت نقطه در بالا و روی حرف (برای علامت فتحه) و روبروی حرف (برای علامت ضمه) و زیر حروف (برای علامت کسره) انجام شد. بعدها برای اشتباه نشدن این نقطهها با نقطههای حروف، معمولاً با رنگی غیر از رنگ حروف نوشته میشد. در اکثر اوقات این نقطهها به رنگ سبز نگاشه میشد. این علامتگذاری نیز در نیمه دوم قرن اول صورت گرفت. اما این نقطهها نیز دچار تحوّل شد، سپس توسط خلیل بن احمد فراهیدی (متوفای 175ق) به شکل اعرابهای امروزی در آمدند. او علامتهای همزه، تشدید، روم و إشمام را نیز ابداع کرد. گفته شده است اواخر قرن سوم بود که علامت ساکن (که برگرفته از سر حرف «خ» بود) به این علامات اضافه شد.[4]
علامتهای وقف، ابتدا برای اولین بار توسط شخصی به نام محمد بن طیفور سجاوندى (م 560 ق)، مفسّر، نحوى و استاد بزرگ قرائت ابداع گردید. این علامتها به رموز سجاوندی معروف شدند. این علامتها عبارتند از «م- ط- ج- ص- ز- لا».[5]
نشانههاى دیگرى نیز متأخّرین از اساتید علم قرائت -از جمله تاج القراء شیخ مصدّر بخارى- تعیین نمودهاند که در بالاى کلمات بعضى از قرآنهاى قدیمى نوشته شده و عبارتند از: قف- س- قفه- ق- قلا- صل- صلى- صق- صب- جه- ک.[6]
برخی از فقها، رعایت وقف به حرکت و وصل به سکون را در نماز لازم نمیدانند؛ اما برخی دیگر به احتیاط واجب لازم میدانند.[7]
[1]. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، ج1، ص 360، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، 1415ق.
[2]. همان، ص 361.
[3]. شیخ مفید، محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، محقق، مصحح، میرشریفى، على، ص 446، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ ذهبى، محمد بن احمد بن عثمان، معرفة القراء الکبار على الطبقات و الأعصار، ج 1، ص 154، استانبول، مرکز البحوث الاسلامیة، چاپ اوّل، 1416ق؛ زرکشى، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 36، بیروت، دار المعرفة، چاپ اوّل، 1410ق؛ زرقانى، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بینا، بیتا؛ علی الصغیر، محمد حسین، تاریخ القرآن، ص 127، بیروت، دار المؤرخ العربی، چاپ اول، 1420ق.
[4]. التمهید فی علوم القرآن، ج 1، ص 362 و 363.
[5]. سادات فاطمی، سید جواد، پژوهشى در وقف و ابتداء، ص 86، مشهد، بهنشر، چاپ اول، 1382ش.
[6]. بیگلری، حسن، سر البیان فى علم القرآن، ص 251، بیجا، کتاب خانه سنایی، چاپ پنجم، بیتا.
[7]. ر. ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 554- 555، مسئله 1004، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.