کد سایت
id21756
کد بایگانی
28661
نمایه
تفسیر عرفانی آیه 12 سوره فصلت
طبقه بندی موضوعی
تفسیر,انسان شناسی
خلاصه پرسش
تفسیر عرفانی آیه 12 سوره فصلت چیست؟
پرسش
لطفاً تفسیر آیه 12 سوره فصلت را با رویکرد عرفانی و با منابع معتبر شیعه تبیین فرمایید.
پاسخ اجمالی
در آیه مورد پرسش میخوانیم: «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم»؛[1] در این هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانى کار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى [ستارگان] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!
علاوه بر معنای ظاهری آیه که به جای خود، معتبر است، تفسیری عرفانی نیز ارائه شده است:
1. «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»: منظور از هفت آسمان، مراتب هفتگانه آسمانی انسان یا لطائف هفتگانه قلب انسان است.[2] برای قلب هفت طور قائل شدهاند که هفتمین آن، حُبّ القلب، یعنی باطن قلب است که محل تجلّی و کشف و محل اسرار و نزول انوار معنوی است.[3] اما برخی مفسران، آنها را به باطن هفتگانه تفسیر کرده و آنها را عبارت از «نیروهای درونی، نفس، قلب، سر، روح، خفا و حق» میدانند و میگویند: اینها جزء هویّت هر شخصی هستند.[4]
2. «فی یَوْمَیْنِ»: چندین معنای عرفانی برای آن بیان شده است:
الف. روز انشاء و روز ایجاد و ابداع، یا روز مدبّرات و روز مجرّدات.[5]
ب. «یومَین»؛ یعنی روز تابیدن نور قدیم بر آسمانها و روز طلوع کردن خورشید نقاء بر آنها.[6]
ج. با توجه به تفسیر هفت آسمان به هفت مرتبه باطنی انسان، منظور از این دو روز، دو ماه آخر بارداری است.[7]
3. «وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها»: وحی کردن به معنای افاضه علم است که یا به واسطه فرشته یا بدون آن انجام میشود. اما چون در مجرّدات، علم عین ذات است، به معنای خلقت آن مجرّد است با وصف علم.[8] این اموری که وحی شده، عبارت است از خزانههای اسرار و لطائف انوار الهی و حقیقتهای تقدیر او که بر همه پوشیده است و فقط کسانی مانند فرشتگان و انبیا و اولیای الهی از برخی از آنها مطلع شدهاند.[9] همچنین گفته شده: اموری که به طبقات مختلف آسمان باطن انسان وحی شده که عبارتند از: اعمال، ادراکات، مکاشفات، مشاهدات، مواصلات، مناغیات و تجلّیات.[10]
4. «وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً»: در باره این بخش از آیه شریفه نیز چند تفسیر عرفانی بیان شده است:
یک. همانطور که خداوند زمین را به واسطه انبیا و اولیا زینت داده، آسمانها را نیز با نور کرّوبیان زینت بخشیده است. و نیز قلب عارفان را با خورشید تجلّی ذات و ماه صفات الهی و با ستارههای اسرار ملکوت و جبروت تزیین کرده است.[11]
دو. در توضیح این آیه، تفسیری به امام صادق(ع) منسوب است: «اعضا و جوارح مؤمنان را با خدمت کردن زینت دادیم».[12]
سه. ابن عطا در توضیح این آیه میگوید: قلب مؤمنان را با نور معرفت زینت دادیم و در آن چراغ هدایت و نور توحید قرار دادیم.[13]
چهار. خداوند قلبها را با نورهایی تزیین کرده که این نورها عبارتاند از: نور عقل، نور فهم، نور علم، نور یقین، نور معرفت و نور توحید.[14]
پنج. آسمان دنیا را عقل دانسته که نزدیکترین بخش باطن انسان به قلب است که آنرا به واسطه چراغهای استدلالها و برهانها از شیاطین وهم و خیال محافظت میکند.[15]
5. «ذلک تقدیر العزیز العلیم»: او خدای قدرتمندی است که هیچکس بر او غلبه نمیکند و مانع تدابیر او نمیگردد. همچنین خدایی است دانا که نسبت به هیچ مطلبی جهل ندارد، خصوصاً اموری که مربوط به مصالح مملکتش میشود.[16]
علاوه بر معنای ظاهری آیه که به جای خود، معتبر است، تفسیری عرفانی نیز ارائه شده است:
1. «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»: منظور از هفت آسمان، مراتب هفتگانه آسمانی انسان یا لطائف هفتگانه قلب انسان است.[2] برای قلب هفت طور قائل شدهاند که هفتمین آن، حُبّ القلب، یعنی باطن قلب است که محل تجلّی و کشف و محل اسرار و نزول انوار معنوی است.[3] اما برخی مفسران، آنها را به باطن هفتگانه تفسیر کرده و آنها را عبارت از «نیروهای درونی، نفس، قلب، سر، روح، خفا و حق» میدانند و میگویند: اینها جزء هویّت هر شخصی هستند.[4]
2. «فی یَوْمَیْنِ»: چندین معنای عرفانی برای آن بیان شده است:
الف. روز انشاء و روز ایجاد و ابداع، یا روز مدبّرات و روز مجرّدات.[5]
ب. «یومَین»؛ یعنی روز تابیدن نور قدیم بر آسمانها و روز طلوع کردن خورشید نقاء بر آنها.[6]
ج. با توجه به تفسیر هفت آسمان به هفت مرتبه باطنی انسان، منظور از این دو روز، دو ماه آخر بارداری است.[7]
3. «وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها»: وحی کردن به معنای افاضه علم است که یا به واسطه فرشته یا بدون آن انجام میشود. اما چون در مجرّدات، علم عین ذات است، به معنای خلقت آن مجرّد است با وصف علم.[8] این اموری که وحی شده، عبارت است از خزانههای اسرار و لطائف انوار الهی و حقیقتهای تقدیر او که بر همه پوشیده است و فقط کسانی مانند فرشتگان و انبیا و اولیای الهی از برخی از آنها مطلع شدهاند.[9] همچنین گفته شده: اموری که به طبقات مختلف آسمان باطن انسان وحی شده که عبارتند از: اعمال، ادراکات، مکاشفات، مشاهدات، مواصلات، مناغیات و تجلّیات.[10]
4. «وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً»: در باره این بخش از آیه شریفه نیز چند تفسیر عرفانی بیان شده است:
یک. همانطور که خداوند زمین را به واسطه انبیا و اولیا زینت داده، آسمانها را نیز با نور کرّوبیان زینت بخشیده است. و نیز قلب عارفان را با خورشید تجلّی ذات و ماه صفات الهی و با ستارههای اسرار ملکوت و جبروت تزیین کرده است.[11]
دو. در توضیح این آیه، تفسیری به امام صادق(ع) منسوب است: «اعضا و جوارح مؤمنان را با خدمت کردن زینت دادیم».[12]
سه. ابن عطا در توضیح این آیه میگوید: قلب مؤمنان را با نور معرفت زینت دادیم و در آن چراغ هدایت و نور توحید قرار دادیم.[13]
چهار. خداوند قلبها را با نورهایی تزیین کرده که این نورها عبارتاند از: نور عقل، نور فهم، نور علم، نور یقین، نور معرفت و نور توحید.[14]
پنج. آسمان دنیا را عقل دانسته که نزدیکترین بخش باطن انسان به قلب است که آنرا به واسطه چراغهای استدلالها و برهانها از شیاطین وهم و خیال محافظت میکند.[15]
5. «ذلک تقدیر العزیز العلیم»: او خدای قدرتمندی است که هیچکس بر او غلبه نمیکند و مانع تدابیر او نمیگردد. همچنین خدایی است دانا که نسبت به هیچ مطلبی جهل ندارد، خصوصاً اموری که مربوط به مصالح مملکتش میشود.[16]
[1]. فصلت، 12.
[2]. گنابادى، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 4، ص 33، مؤسسة الأعلمی مطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1408ق.
[3]. حقى بروسوى اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 8، ص 238، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، بیتا.
[4]. ابن عربی، تفسیر ابن عربى (تأویلات عبد الرزاق)، محقق: رباب، سمیر مصطفى، ج 2، ص 220، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
[5]. تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 4، ص 33.
[6]. بقلى شیرازى، روزبهان، تفسیر عرائس البیان فى حقائق القرآن، محقق: فرید المزیدى، احمد، ج 3، ص 245، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 2008م.
[7]. ابن عربی، تفسیر ابن عربى، ج 2، ص 221.
[8]. تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 4، ص 33.
[9]. تفسیر عرائس البیان فى حقائق القرآن، ج 3، ص 245.
[10]. تفسیر ابن عربی، ج 2، ص 221.
[11]. تفسیر عرائس البیان فى حقائق القرآن، ج 3، ص 245.
[12]. منسوب به امام جعفر صادق(ع)، تفسیر امام جعفر الصادق(ع) (مجموعه آثار السلمى)، پل نوپا، ج 1، ص 53، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، چاپ اول، 1369ش.
[13]. همان، ص 177.
[14]. قشیری، ابوالقاسم عبدالکریم، لطائف الإشارات، محقق: بسیونی، ابراهیم، ج2، ص 611، الهیئة المصریة العامه للکتاب، مصر، چاپ سوم، 1981م.
[15]. تفسیر ابن عربى، ج 2، ص 220 – 221.
[16]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 288، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417ق.